جزئیات گفتگوی احمد توکلی با اعضای انجمن اسلامی دانشجویان مستقل؛

توکلی: سابقه رشوه به نمایندگان به شهرام جزایری بر می گردد

بخش داخلی الف، 24 بهمن 93

24 بهمن 1393 ساعت 17:33


در پی انتشار مغلوط و بسیار ناقص گفتگوی دکتر توکلی و دانشجویان عزیز، ایتک متن ویرایش شده و مشروح آن از نظر کاربران ارجمند میگذرد. نکته قابل تذکر این است که برخی رسانه ها از سر غفلت یا غیظ تیتر زده بودند که خاتمی و کروبی از شهرام جزایری رشوه گرفتند که در نظر اول لفظ خاتمی به رئیس جمهور اسبق منصرف است که حق نیست بلکه ظلم است، چون دبیرکل حزب مشارکت مقصود بود که در متن سخن با دقت آمده بود. قرآن میفرماید: " و لا یجرمنکم شنئان قوم علی ان لا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی- مباد که دشمنی شما با گروهی باعث گردد که عدل را نادیده بگیرید، عدالت کنید که به تقوی نزدیکتر است.

**************


حرمت رهبری، سرمایه ملت است
احمد توکلی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با حضور در اردوی «جهاداکبر» اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل که در مشهد مقدس برگزار شد، پیرامون گردنه‌های انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، نکاتی را به همراه خاطراتی از ابتدای انقلاب تا کنون بیان کرد.

احمدتوکلی در ابتدای سخنان خود در جمع دانشجویان انجمن‌های اسلامی مستقل سراسر کشور گفت: قبل از درک موضع رهبری، باید موقعیت ایشان را درک کرد، اگر موقعیت رهبری را درک نکنیم، ممکن است موضع ایشان را به درستی درک نکنیم. یک روز من به دانشگاه اصفهان رفته بودم بعد از سخنرانی بچه ها دورمن جمع شدند. یک دخترخانم محجبه چادری به من گفت: "جناب استاد" به نظر"حضرتعالی" می شود از رهبری انتقاد کرد؟ به او گفتم چرا به من گفتی حضرتعالی؟ لابد به این دلیل که من جای پدرت هستم، استاد دانشگاه هستم، سیاستمدارم، نماینده مردمم. گفت بله. گفتم خوب تو حدفاصل من با آقا را درنظر بگیر، رعایت ادب مخاطبه با ایشان را بکن، هرحرفی میخواهی بزن. می شود انتقاد کرد اما یک نفر از پدرش چه طور انتقاد می کند؟ از استاد و پدربزرگ و دکترش چه طور انتقاد می کند؟ بعد اضافه کردم من از آنانی که میگویند ما ذوب در ولایتیم، نیستم اما انتقادات باید سطح‌بندی شود. حرمت رهبری، سرمایه ملت ایران است و انسان باید رابطه خود با فردی که قرار است از او انتقاد کند، را مد نظر قرار دهد.

نماینده مردم تهران افزود: بعد از این حرفها هفته نامه پرتو قم مقاله تندی علیه من نوشت که چرا من گفته ام ذوب در ولایت نیستم. چند روز بعد در ششم خرداد، در سالگرد شهدای مؤتلفه، بزرگواری هم منبر رفت و بدون اینکه اسمی از من ببرد ولی با آدرس کامل، گفت که چرا ذوب در ولایت را قبول نداری؟ و به اعتقادات من نسبت به ولایت فقیه ایراد گرفت. روز بعد ازآن یعنی ۷ خرداد، سالگرد مجلس بود و ما رفتیم خدمت آقا. آقا آخر صحبت¬های¬شان بدون ارتباط با آنچه بیان شده بود، فرمودند این ذوب در ولایت خیلی بی معناست، بلکه فقط اگر ولایت فقیه دستوری داد باید انجام داد.

باید خود را در معرض هدایت رهبری فرار داد
توکلی در ادامه صحبت های خود درباره انتقاد از ولی فقیه گفت: پیروی از ولایت فقیه در حوزه عمل هست نه نظر. یعنی ایشان به ما می گوید این کار را بکن و این کار را نکن. نظر با استدلال به دست می آِید و با استدلال قابل تغییر است. اما در عرصه عمل میتوان با دستوری موافق نبود ولی آن را اطاعت کرد. البته در میدان نظر نیز چون ولی فقیه یک سیاستمدار باتجربه و خبره است و یک اسلام شناس دقیق است ما باید خودمان را در معرض هدایت او قرار بدهیم. و تا میتوانیم با فهم درست نظرات ایشان فکر خود را تقویت کنیم. البته اگر موقع رهبری را درک کنیم، می‌توانیم موضع ایشان را بهتر درک کنیم. یعنی برای "همفکری" بیشتر با ولی فقیه، این مهم است که بدانیم او در چه شرایطی قرار دارد. باید سعی کنیم نظر آقا را بفهمیم. این سعی هم از نظر عقلی و هم از نظر ایمانی خوب است. اما ممکن است خیلی وقتها با نظر آقا قانع نشویم. این جرم و معصیت نیست.

وی افزود: وقتی به عمل میرسیم امر و نهی ولی فقیه حتی اگر اشتباه هم باشد حجت است. کشور را بدون پدر نمی شود اداره کرد. در مسایل عمومی بالاخره یک نفر باید حرف آخر را بزند. اما اختلاف نظر هیچ ایرادی ندارد. منجمد نشوید. بحث و استدلال کنید، نظر آقا را هم که یک فرد خبره است با دقت بشنوید. حالا فرض کنید نماینده هستید و هر روز با مسائلی روبه رو. باید در همه مسائل نظر آقارا بپرسیم؟ میشود؟ اگر نظر ایشان را بدانیم خوب است اما نمی شود که برای هرمسئله ای رفت خدمت اقا و پرسید نظر شما چیست؟ این مسئولیت را به نمایندگان مجلس سپرده اند. ولایت فقیه علاوه بر ساختار وحیانی، ساختار عقلانی نیز دارد؛ این بدین معناست که یک نفر باید وجود داشته باشد که حرف آخر را بزند. همه جای دنیا اینطور است. مثلا در آمریکا رئیس جمهور می‌تواند مصوبات کنگره را وتو کند.

توکلی ادامه داد: نامه ای که آقا به مجلس ششم در باره قانون مطبوعات نوشتند هم از جمله این موارد است. سر بزنگاه ها ولایت فقیه خیلی کارساز است. امام (ره) همه نخست وزیر های بعد شریف امامی را غیرقانونی اعلام کرد. اگر امام(ره) این را نمیگفت انقلاب ادامه پیدا نمی کرد اینها از احکام ولایت فقیه است. امام وقتی میخواست حکم نخست وزیری مرحوم بازرگان را بنویسد نوشتند "بر حسب حق شرعي، و قانوني ناشي از آراء اكثريت قاطع قريب به اتفاق ملت ايران" به موجب اختیاری که شرع و مردم به من داده اند.

نماینده مجلس شورای اسلامی با اشاره به اختلاف نظر امام خمینی و مقام معظم رهبری در باره نخست وزیری میر حسین موسوی تصریح کرد: امام خمینی با نخست وزیری میرحسین موافق بود و حضرت آقا مخالف آن. اما بالاخره با نظر امام موافقت کرد. داستان، چنانکه خود شان در ملاقاتی که من و مرحوم پرورش با ایشان داشتیم، بیان کردند، از این قرار است: درانتخابات دور دوم ریاست جمهوری که آقا انتخاب شدند، قبل از انتخابات آقا رفتند پیش امام(ره) و گفتند من نمی خواهم نامزد بشوم. امام پرسیده بودند چرا؟ آقا پاسخ دادند چون من معرفی مجدد آقای موسوی را قبول ندارم و خلاف شرع می دانم ولی شما اصرار دارید. امام پاسخ داده بودند نه، شما نامزد شوید اگر رأی آوردید هر که را معرفی کنید و مجلس رأی بدهد من حمایت میکنم. آقا در سخنرانی عید در حرم حضرت رضا علیه السلام موضوع تغییر نخست وزیر در دوره بعدی را اعلام کرد. وقتی انتخابات برگزار شد و آقا انتخاب گردید، طرفداران آقای موسوی در مجلس که اکثریت داشتند و بعدا جریان اصلاح طلب نام گرفتند، طی نامه سرگشاده از امام خواستند که نخست وزیر عوض نشود و از تعویض نسبت به جنگ ابراز نگرانی کردند. امام هم در پاسخ تغییر نخست وزیر را به صلاح جنگ ندانستند و آن را خلاف مصلحت اعلام فرمودند ولی در عین حال موضوع را از اختیارات رئیس جمهور خواندند.

رئیس جمهور نیز بر سر دو راهی ماند. بر اساس نقل آقا، آقایان مرحوم آیه الله مهدوی کنی، جنتی، یزدی و ناطق نوری خدمت امام رسیدند و علت این تغییر موضع راسئوال کردند. امام فرمود بعضی آقایان مربوط به جبهه ها ابراز کردند که به حضور مردم در جبهه آسیب وارد میشود و چون اصل پیروزی در جنگ است من نظرم عوض شد. به امام عرض شد پس حکم کنید تا آقای خامنه ای تکلیفش عوض شود. امام فرمود آقا سید علی آقا میگوید من معرفی اقای موسوی را خلاف شرع میدانم، من چگونه حکم کنم حکم نمیکنم هر طور صلاح میداند عمل کند. من که خودم با معرفی موسوی مخالف بودم. در آن جلسه تحلیل کردم که ادامه دولتی کردن اقتصاد به افزایش هزینه های دولت و کاهش بیشتر کارایی، و در نتیجه کاهش درآمد منجر میگردد و بزودی دولت از پشتیبانی جنگ عاجز خواهد شد و پیشنهاد کردم خدمت امام برسند و با این تحلیل به امام عرض کنند یا موسوی و سیاست های دولت سالارانه که به توقف دفاع میکشد یا پیروزی سریع تر و پشتیبانی بیشتر دولت با تغییر نخست وزیر. آقا فرمود من تحلیل شما را قبول دارم ولی این کار را نمیکنم زیرا دوست ندارم امام تصور کند من جنگ را بهانه کارم قرار داده ام. مرحوم پرورش پرسید حالا چه میکنید؟ آقا پاسخ دادند نمیدانم از یک طرف از نظر کارشناسی معرفی را غلط میدانم و گرچه امام حکم نکرده و بر من واجب نیست توصیه ایشان را انجام دهم ولی در ا این وضعیت عدم معرفی را هم تضعیف رهبری امام میدانم. اگر هم به این نتیجه برسم که معرفی کنم چنان موضع میگیرم که همه بفهمند آقای موسوی نخست وزیر امام است نه من. بعد هم همین کار را کردند و در نطق معرفی در مجلس مطلب را رساندند. این ماجرا را از این جهت نقل کردم که فرق نظر و حکم و دستور ولی فقیه را روشن می سازد.

اگر مدیریت امام نبود جنگ داخلی اتفاق می افتاد
توکلی در ادامه سخنان خود گفت: اوایل انقلاب اختلافات زیاد بود، اما امام ما را آرام می کرد. موارد بسیار حساسی در کشور پیش می آید که تا یک فرد ذی صلاح دخالت نکند گره بازنخواهد شد. مثلا در ماجرای بنی صدر امام به خاطر دفاع مقدس که به وحدت نیاز داشت، همه ما را به آرامش دعوت میکردند. اما بنی صدر خودش لیاقت نداشت و زیر بار نمی رفت وخیانت کرد. اگر امام مدیریت نمی کرد به احتمال قوی جنگ داخلی اتفاق می افتاد.
توکلی در خاطره ای از زمان ریاست جمهوری حضرت آقا گفت: آقا زمانی در نماز جمعه درباره اینکه تدابیر و تصمیمات حکومت باید درچارچوب احکام اسلام باشد صحبت کردند. امام(ره) نامه ای علنی که از تلویزیون هم خوانده شد به اقا نوشتند وگفتند این حرفها چیست؟ کجای اسلام این را گفته است؟ حالا آقا مجتهد است و نظر خودش را گفته است.

منظور امام این بود که حاکم اسلامی و ولی فقیه می تواند برخلاف احکام اولیه هم حکم بدهد که حکم حکومتی است. طرفدارن موسوی کلی پلاکارد علیه آقا و به طرفداری از ولایت مطلقه فقیه زدند. بعد آقا که رفتند پیش امام (ره) گله کردند، امام گفتند برای خودت این کار را کردم. بعدها که آقای خامنه ای به رهبری انتخاب شدند همان ها ماندند که چه بکنند؟ در قضیه تعطیلی مطبوعات در مجلس ششم، آقا می دانستند که دشمن از طریق مطبوعات دارد رسوخ میکند بنابراین دستور دادند اصلاحیه قانون مطبوعات از دستور خارج شود ولی همان طرفداران دیروز ولایت مطلقه مخالفت کردند و اگر ایستادگی آقای کروبی برای اجرای حکم آقا نبود کار پیش نمی رفت. آن روز آنان روی قانون تکیه می کردند ولی در عمل بیش از همه خودشان از این قدرت ولی فقیه استفاده کردند. مثلا وقتی آقای کرباسچی زندانی شد، جناب خاتمی به آقا نامه ای نوشت که ایشان اجازه دهند که وی بدون رعایت تشریفات قانونی آئین دادرسی از زندان آزاد شود. که آقا با ذکر این نکته که مصلحت سنجی رئیس جمهور قابل بی اعتنایی نیست، دستور آزادی دادند. در قصه قتل های زنجیره ای در پی تقاضای رئیس جمهور، آقا به آقای خاتمی اختیارات ویژه ای، فراتر از رئیس جمهوری دادند تا به شکل خاص بتواند تصمیم بگیرد. در ماجرای انتخابات سال ۸۴ آقای دکتر معین و آقای مهرعلیزاده رد صلاحیت شده بودند اما به دستور رهبری تایید شدند. در این مقاطع اینطور ماجراها جز با اختیار وتایید یک نفر انجام شدنی نیست. در تمام دنیا یک فرد تعیین کننده وجود دارد که در بیشتر مواقع تهذیب نفس هم ندارد اما در جمهوری اسلامی یک فردی تعیین کننده است و حرف نهایی را می زند که تهذیب نفس دارد.

پرونده شکایت های رحیمی علیه من
در بخش دیگر این سخنرانی جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان برگزار شد.
توکلی در پاسخ به سوالی در رابطه با جرائم رحیمی و رابطه آن با اصول گرایان گفت: مخالفت متقابل من و اقای نادران وبرخی دوستان دیگر مانند آقایان نجابت دهقان و زاکانی با آقای رحیمی تازه گی ندارد. در دادگستری تهران شاید ده پرونده دارم که اقای رحیمی و آقای احمدی نژاد علیه من شکایت کرده اند. علیه نادران هم همین طور. البته شکایت رئیس جمهور یا از طرف دولت مطرح میشود یا دادستان. بنابراین این حرف درستی نیست که همه اصول گرایان از رحیمی حمایت کرده بودند، البته اغلب اصولگرایان نمی توانند به این راحتی جواب کوتاهی شان درباره رفتار احمدی نژاد و رحیمی را بدهند.

سوال بعد درباره نمایندگانی بود که از آقای رحیمی پول گرفته اند و اینکه رئیس مجلس کی اسامی آنان را اعلام می کند که توکلی پاسخ داد: رئیس مجلس کاره ای نیست. قاضی و یا حداکث، و رئیس قوه قضائیه باید این کار را انجام دهند، ما نامه را نوشتیم و چندبار به ایشان گفته ایم البته ایشان هم مواضعی دارند.به هرحال این کار باید انجام بشود. سابقه این گونه وقایع به امثال شهرام جزایری بازمیگردد. شهرام جزایری به دبیر کل حزب مشارکت، آقای محمدرضا خاتمی سیصد میلیون و به آقای کروبی پانصد میلیون تومان پول داده بود.. من آن موقع به آقای هاشمی شاهرودی اعلام کردم که این فساد سیاسی و زشت ترین جرم ممکن است. این پول اعانه نیست. پیش خرید نفوذ و معامله است. الان پول می دهد و نفوذ میخرد، مدتی بعد از آن استفاده می کند. این کار افتضاح است و باید از آن جلوگیری کرد. اما آقای هاشمی شاهرودی، در عین اینکه قبول داشت گفت که جرمی تحت این عنوان تعریف نشده است. من به ایشان گفتم شما که مجتهد هستید فتوا بدهید ولی گفت مراجع زیر بار نمی روند.

توکلی هم چنین در پاسخ به سوال دیگری که در رابطه با افشاگری های توکلی و نیز منابع مورد استفاده گفت: من عمده مطالب از طریق مردم و منابع رسمی در شبکه اینترنت می گیرم. ولی این ها همه سند هستند. کمیسیون بورس اوراق بهادار امریکا در امور بورس مثل دادگاه عمل می کند. حکم این کمیسیون ۱۲صفحه است که این سند واقعا خواندنی است. مثلا در موارد این چنینی می گویند آقای رحیمی به دلیل فلان و فلان باید محاکمه شود. من به عنوان نماینده ملت ایران وظیفه دارم افکار عمومی را روشن کنم. متاسفانه ریشه برخی اتفاقات هم در مجلس است که تنها چاره آن این است که وقتی میخواهید رای بدهید چشمانتان را خوب باز کنید وسابقه افراد را بسنجید. البته این هم هست که عده ای اول خوب هستند و بعد بد می شوند. این صندلی ها بعضی وقتها آدم را تغییر می دهد. نماینده ای داریم که انقدر سخیف است که در دفتر وزیر از وی پول درخواست می کند.

وی در پاسخ به سوالی در رابطه با انتصاب خلخالی توسط امام و مواضع ایشان گفت: خلخالی مجتهد انقلابی بود اما افراط کرد و عزل شد. شما هم اگر جای امام در انقلاب اسلامی بودید شاید همین کار را می کردید. امام از ۲۲بهمن تا دوم اسفند ۵۸، ظرف مدت یکسال و ده روز همه ارکان حکومت را با رأی مردم درست کرد. نوع حکومت، مجلس خبرگان رهبری، رفراندوم قانون اساسی، انتخاب رئیس جمهور و انتخابات مجلس شورای اسلامی و.... این معجره است. کدام انقلاب دنیا اینگونه بوده است. البته خطا هم بوده است. بعضی ازهمین انقلابی ها آمدند سرکار مست شدند! من فیلمی از سخنرانی یک نماینده دارم که خطاب به مردم حوزه انتخابیه اش میگوید ما در مجلس با وزراء برخورد داریم آنان از ما انتظار دارند ما هم با آن ها کار داریم نمیتوانیم بی اعتنایی کنیم. البته آنها هم از ما شماره حساب میگیرند و آن را شارژ میکنند نه خیال کنید من این پول را برای خودم برمیدارم بلکه برای شما خرج میکنم! ای خاک بر سر نماینده ای که به وزیر شماره حساب میدهد و خاک بر سر وزیری که با پول ملت از نماینده رای میخرد.

وی درباره حمایت و عدم حمایت برخی اصولگرایان از توافق ژنو هم گفت: یک کسی را فرستادید مذاکره کند، اگر فرستادید به او اعتماد داشته باشید. بگویید ما قبول داریم اما نباید این گونه عمل می کردی. تو که فرزند انقلابی چرا این گونه رفتار کردی؟ یک وقتی شما می گویی آقای ظریف خائن به ملت است. یک وقتی می گویی آقای ظریف اشتباه می کند. این دو کاملا جداست. البته باید از راه درست هم انتقاد کرد.


کد مطلب: 259975

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcefo8wnjh8noi.b9bj.html?259975

الف
  http://alef.ir