وقتی اصلاح طلبان بودن یک بازیگر را هم تاب نمی آورند؛

تلاش های مبتذل برای سیاسی کردن خندوانه

نعیمه موحد؛ 29 شهریور 94

29 شهريور 1394 ساعت 13:18


اولین بار سال۸۸ بود که به طور رسمی بازیگران را در عرصه سیاسی کشور و در حمایت از کاندیدای خاص انتخابات ریاست جمهوری دیدیم. قبل از آن هم شاید حمایت هایی بود اما به دلیل گسترده نبودن فضای مجازی اخبار این حمایت ها کمتر پخش و منتشر می شد. در ایام قبل از برگزاری انتخابات سال۸۸ طیف اصلاح طلب ثابت کرد که به خوبی می تواند از تمایلات اصلاح طلبانه برخی بازیگران کشور استفاده کند و آنان را برای حمایت از کاندیدای موردنظر خود به میدان بیاورد.

ویدئوی حمایت هنرمندان از میرحسین موسوی اولین فعالیت جدی دراین زمینه بود که موضع بسیاری از هنرمندان درباره کاندیدای محبوبشان را فاش کرد و البته این ویدئوی کاملا ضداحمدی نژادی، در زمانی که اغتشاشات بعد از انتخابات به راه نیفتاده بود، رای زیادی برای میرحسین موسوی به همراه داشت و کسی هم به آن متعرض نشد.

بعدها این رسانه های اصلاح طلب بودند که هنرمندان و بالاخص بازیگران چهره را در سیاست نگه داشتند و به بهانه های مختلف به آنان تریبون دادند. تا این جای ماجرا نه خوب بود و نه بد. عده ای عقیده دارند که اگر برای همان هنرمند شدن چارچوب و مسیر لازم است؛ برای اظهارنظر سیاسی هم تجربه و دانش لازم است. در طرف مقابل هم کسانی هستند که سیاست عامه و اظهارنظرهای مردمی سیاسی را مقبولتر و به واقعیت نزدیکتر می دانند.

استدلال هر دو این گروه به نوعی درست است؛ اما از جایی به بعد ماجرا شکل دیگری می گیرد و آن زمانی است که نظریات مخالف هم پیدا می شود و عده ای از هنرمندان، به هر دلیلی در صف اصلاح طلبی دیده نمی شوند.

علیرضا افتخاری از طرف تندورهای اصلاح طلب مورد هجمه بی سابقه و انواع توهین و تهدید قرار گرفت و حتی برای دختر او در فضای دانشگاه مشکلاتی پیش آمد، اما شاید اگر این موضوع مستدل نبود هیچکس باور نمی کرد اینهمه آزار و اذیت برای علیرضا افتخاری تنها به خاطر مصافحه با احمدی نژاد در یک مراسم بوده باشد! حاشا از دیکتاتوری اصلاحاتی! مصافحه ای که صرفاً مصافحه ی یک استاد موسیقی با رئیس جمهور کشور (جایگاه حقوقی ریاست جمهوری و نه فرد حقیقی کیه زده بر آن مسند) و صرف نظر از عقاید سیاسی است.

دیدار رهبری با هنرمندان بارها اتفاق افتاده بود و بارها از هر قشر هنرمندی در این دیدارها حضور یافته بود اما درست از همان سال ۸۸ به بعد سخنرانی و حضور هر هنرمندی در بیت رهبری که مطالب آنها نیز اغلب مربوط به حوزه هنر بودند و نه موضوعات سیاسی، هنرمندان مذکور را آماج حملات تندروها کرد که کمپین های من از فلانی! متنفرم در شبکه اجتماعی فیسبوک که گردانندگان آنها انواع تهمتها و ناسزاها به همراه عکس های سخیف از بازیگر مذکور را منتشر می کنند، از معروفترین آنها بود. فرقی هم نمی کرد که این بازیگر همانی باشد که چندوقت پیش به علت گرایشات مشترک سیاسی توسط همین طیف تحسین می شد.

صفحه اعلام تنفر از محمدرضا شریفی نیا در فیسبوک

صفحه اعلام تنفر از امین حیایی در فیسبوک

وقتی در سال ۹۰ ابوالقاسم طالبی فیلم قلاده های طلا را درباره حوادث پس از انتخابات ۸۸ ساخت، از همان ابتدا خبررسید که مریلا زارعی پیشنهاد بازی دراین فیلم را رد کرده است.

ابوالقاسم طالبی دراین باره به رسانه ها گفت: «خانم مریلا زارعی بعد از خواندن سناریو، با ما قرارداد بست و چند ماهی هم سر قراردادش بود و حتی بخشی از مبلغ قرارداد را هم گرفت. در این میان سفر انگلیس رفت و ... خب نتوانست فشار فاشیست‌ها را تحمل کند و آمد و گفت که من انگیزه‌ی شما را ندارم و نمی‌توانم که در مقابل این فشارها مقاومت کنم.»

باقی بازیگران فیلم طالبی هم ازین فشارها درامان نماندند. امین حیایی بعد از بازی دراین فیلم کم کار شد و گفت: «این رویه خوب نیست که شرایط را برای بازیگران و عوامل این فیلم {قلاده های طلا} تنگ کنند.» و ماجرای درگیری باران کوثری و کمال تبریزی از حامیان موسوی در انتخابات۸۸ با علی رام نوری دیگر بازیگر قلاده های طلا که ازآن به بعد دیگر در هیچ فیلمی دیده نشد و بیرون راندن او از تئاتر شهر، مدت ها دهان به دهان می چرخید.
صفحه اعلام تنفر از «قلاده های طلا» درفیسبوک


صفحه تحریم فیلم «پایان نامه» با موضوع «فتنه88»درفیسبوک


هیجان روزهای سیاسی ۸۸کم کم خوابید و اصلاح طلبانی که خودشان با خودشان(!) انتخابات۹۲ را تحریم کرده بودند، در آن شرکت کردند تا رویاهایشان را در انتخاب حسن روحانی جستجو کنند.

این بار نقل محافل سیاسی بزرگترین وعده انتخاباتی روحانی، مذاکرات با امریکا بود. روزنامه های اصلاح طلب بعد از توافق ژنو و آنچه پایان مذاکرات و رفع تحریم ها خوانده شد دوباره به سراغ بازیگران رفتند تا حمایت های آنان از برجام را تیتر صفحه یک خود کنند. روزنامه ی شرق فردای توافق پر شد از یادداشت های بازیگران و کارگردانان در مورد توافق موقت ژنو! البته که اینبار هم این موضوع چندان مورد بحث نبود و عقاید درباره ورود هنرمندان به بحث برجام همان عقاید سال۸۸ بود تا اینکه بهنوش بختیاری از صف موافقین خارج شد.

قسمتی از صفحه یک روزنامه شرق با یاداشت هایی از هنرمندان، یک روز بعد توافق وین

بهنوش بختیاری همانند باقی بازیگران این حق را داشت که درباره توافق اظهارنظر کند و حتی بگوید: «دوست دارم جامعه شناسی بخوانم تا مثلا بعد از توافق هسته ای سریع ذوق زده نشوم و به عواقب و آینده آن فکرکنم، مثلا درباره اینکه بعد از ترکمنچای چه اتفاقی افتاد!»

اما از نظر روزنامه آفتاب یزد« او یک بازیگر طنز و شومن است و اندازه‌ همان سلمونی یا بقال می‌توان روی نظرش حساب کرد و بس، ضمن این که چون نیازمند حضور در صداوسیماست و چنین حرف مضحکی زده، حتما به اندازه‌ افراد عادی هم نظرش ارزش ندارد» تا سیاست یک باهم و دوهوای اصلاح طلبانه در بازی گرفتن از بازیگران مشخص تر ازپیش بشود.

همه اینها گفته شد تا به جنجال این روزهای سیاسی شده یک برنامه طنز برسیم. شاید کسی فکرش راهم نمی کرد که تنگ نظری های اصلاح طلبانه سایه خودش را روی برنامه خندوانه رامبد جوان هم بیاندازد و رقابت کمدی امیرمهدی ژوله و امین حیایی، روزنامه نگاری اصلاح طلب را به این سطح از دست و پازدن بیندازد. که حتی عذرخواهی روزهای بعدش هم نتواند تاثیر مخرب حرفهایش را کم کند.


صفحه اینستاگرام حسین پور، کاریکاتوریست اصلاح طلب
واقعیت این است که خندوانه به خصوص در سری دوم، به خوبی ثابت کرده بود که اگر می گوید هدف از ساخت این برنامه فراهم کردن لحظاتی شاد برای مردم است واقعا اینگونه است. رامبد جوان اولین کسی نبود که سعی می کرد قلق سخت خنداندن ایرانی ها در صداوسیما را به دست بیاورد و موفقیت او نشان داد که مردم حسن نیت او را باور کرده اند و ازینکه هرشب در ساعتی معین پای شبکه نسیم بنشینند و خندوانه نگاه کنند لذت می برند. رامبد جوان تلاش کرد برنامه اش کاملاً ملی و خارج از هرگونه دسته بندی سیاسی و اجتماعی و مذهبی و ... باشد و پراکندگی مخاطبانش در همه ی اقشار و همه ی سلایق نشان داد که او کاملاً موفق بوده است.

اما اصلاح طلبانی که همیشه صداوسیما و عدم جذب مخاطبش را دستمایه تمسخر و دلیلی برای روی آوردن به شبکه های ماهواره ای قرار می دادند، با واردکردن درگیری های سیاسی خود به یکی از پرمخاطب ترین برنامه های این شبهای تلویزیون، خندوانه را از حالت روتین و مسابقه رقابتی خود خارج کردند تا عوامل این برنامه هم مجبور شوند شب گذشته بارها با صحبت و زیرنویس از مردم بخواهند تا فقط به اجرای کمدین ها رای دهند نه حاشیه های پیرامونی آنها.

موج اصلاح طلبانه رای دادن به یک نفر که معلوم نیست خود آن یک نفر چقدر با آن موافق است و ناگزیر موج رای ندادن به دیگری و یک لجبازی سیاسی را که توسط شبکه های اجتماعی هم هرلحظه بر آتش آن دمیده می شود، به مسابقه کمدین های خندوانه بکشاند. اگر قرار است هر بازیگری را با نقشی که بازی می کند اینگونه قهرآمیز مورد قضاوت عقاید سیاسی خود قرار دهیم،بازیگران زیادی باید توسط طیف های مختلف رانده شوند.

برای این جماعت انگار همه چیز باید در انحصار خودشان باشد. انتخابات قانونی وخوب است اگر کاندیدای موردنظر ما رای بیاورد، هنرمندان باید سیاسی باشند اگر از علائق سیاسی ما بگویند و حتی برنده مسابقه طنز صداوسیما هم باید آن کسی باشد که با رئیس جمهور اصلاحات عکس یادگاری دارد، نه آن کسی که در فیلمی که مورد قبول ما نیست بازی کرده است.

نقش مردم هم در این میان حائز اهمیت است؛ مردم باید با هوشیاری اجازه ندهند تفریح و شادی آنان را و زحمات رامبد جوان و تیم خندوانه را مطامع سیاسی دیگران خراب کند. مردم باید از زحماتی که امثال امیرمهدی ژوله و امین حیایی برای خنداندن و تفریح آنان کشیده اند، لذت ببرند و به هر کسی که از نظرشان اجرای بهتری داشت، رأی بدهند؛ باقی حواشی مهم نیست.

این جماعت تمام این تناقض گویی های خود را بعدا حتما از یاد خواهند برد، در زمانی نه چندان دور دوباره درباره دموکراسی، تحمل مخالفین، مبری بودن ساحت هنر از سیاست و هنر برای هنر و ضدونقیض های طیف سیاسی مخالفشان با هیجان و به کرات صحبت خواهند کرد.


کد مطلب: 296109

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdce7p8wojh8ozi.b9bj.html?296109

الف
  http://alef.ir