بهانه نوشتن نباشد، باید رفت
آن موهای یکدست سفید بلند که از هر دو سو تاب به اطراف دارد و آن آرامش صورت که گاهی محاسنی در بر میگیردش و گاهی هم مو، به پشت لب اکتفا میکند... اگر بخواهید این تصویر را در شمایلی از قصهنویسان امروز ادبیات داستانی ایران ترسیم کنید، به چه کسی میرسید؟ همین نشانههای کاریزماتیک، در نوشتن او نیز قابل ردیابی است؛ اصلا کسی با این مشخصات منحصربهفرد، جز سیدمهدی شجاعی چه کسی میتواند باشد؟