چالش درس عربی در مدارس

بخش تعاملی الف - حمید مقیمی

28 تير 1396 ساعت 7:17



آموزش زبان در مدارس همیشه مشکلات خاص خود را داشته به شکلی که دیپلمه های ما با اتکا به آنچه در مدارس آموخته اند اکثرا نه می توانند یک جمله انگلیسی صحبت کنند و نه یک جمله عربی، اگر یک صفحه متن از این دو زبان را هم ببینند بعید است بتوانند معنی روشنی از آن ارائه کنند.

یکی از اشکالات، شاید تمرکز زیاد بر قواعد، ساعات کم تدریس، حجم زیاد سایر درس ها و نگاه تکلیفی دانش آموزان به دروس باشد. اما درس عربی مشکل خاص خود را دارد، علت تدریس آن نزدیکی به زبان فارسی و جایگاه دینی آن ذکر شده، اینجاست که موضوع پیچیده می شود چرا که جایگاه علمی یک درس تبدیل به جایگاه معرفتی و معنوی می شود. نوجوانی که باید با تکان های شدید دوران بلوغ، دشواری های زندگی و سختی حفظ و یادگیری حجم بالای درس ها روبرو شود، در عین حال با نظام آموزشی و تبلیغی همراه می شود که تلاش دارد در کنار دروس شیمی، فیزیک و زیست و ریاضی، بخش روحانی و معنوی وجود او را هم رشد دهد.

این بخش در درجه اول شامل مبانی باور دینی از جمله خداباوری، ایمان و انجام واجبات و در درجه بعد عمیق کردن این مفاهیم و پرورش آن ها می شود  که باید به شیوه ای جذاب و خواستنی و در رقابت با امواج بزرگ و خیره کننده لذت گرایی سرگرم کننده دنیای مدرن و ابزارهای دیداری، شنیداری و ارتباطی آن بتواند به شکلی شایسته ای عمل کند.

اما آنچه ما عرضه کرده ایم به جای جذابیت و رقابتی بودن، حجم سنگینی از آموزش عربی و بعد اتصال آن به باور دینی و در نهایت مجبور کردن دانش آموزان به خواندن آن با ابزار نمره درسی و نمره آزمون سراسری بوده است. مثل این که ما برای یک بیمار که درکی از مزه و کیفیت غذا ندارد از ارزش زیاد یک ماده غذایی تعریف و بعد اضافه کنیم: اگر نخوری باید پس گردنی بخوری! بیمار می ماند که اگر این چه خیری است که باید با پس گردنی به وی خورانده شود.

این رویه عملا موجب ایجاد نوعی واکنش منفی و گریز می شود. دانش آموزی را که غرق در احساسات و احوالات رشد و جامعه پذیری است چگونه می توان با استدلال و نصیحت قانع کرد که خواندن نزدیک به 200 صفحه کتاب عربی آن هم پر از قواعد دشوار و استثنائات برایش خوب است چون در فهم متون دینی وی را کمک خواهد کرد، این در حالیست که وی هنوز وارد حریم دینی و اعتقاد و انجام واجبات نشده یا اگر شده ضرورتا نیازی به دانستن عربی احساس نمی کند، لذا تمام تلاش باید در افروختن شعله ایمان صحیح در وی باشد.

تمرکز بیهوده بر انواع زمان ها و ضمایر که عملا دانش آموز آن ها را صرفا برای کسب نمره امتحان و آزمون حفظ می کند، بی تردید هدف تدوین گران کتاب عربی را محقق نخواهد کرد بلکه برعکس موجب زدگی دانش آموزان و از نظر روانی دوری بیشتر از مفاهیم معنوی و پیام دینی خواهد شد.

شاید اشکال این بوده که تدوین گران کتاب های درسی به جای آن که در پشت میزهای مدارس کتاب ها را تدوین کنند تلاش کرده اند تا با ترسیم چارچوب هایی تعیین کنند که دانش آموز باید چه بشود! این چه باید شدن جای چه هست و چه می تواند باشد را گرفته برای همین به نظر می رسد در صحنه عمل آنچه واقع می شود خلاف نظریه پردازی های نگارندگان کتاب های عربی است.

کافی است نگاهی به بازار حاشیه ای زبان انگلیسی و عربی داشته باشیم و آمار بگیریم که چند درصد دانش آموزان برای جبران ضعف آموزش رسمی زبان، به صورت انتخابی عربی را انتخاب می کنند، آن هم نه برای نمره درسی بلکه برای ارتقای معرفت دینی یا احساس نیاز به آن در زندگی شغلی و تحصیلی آینده (نه کنکور و امتحان).

برمبنای مثل یک ده آباد به از صد ده خراب، آیا بهتر نبود و نیست که ده صفحه متن ساده و چند قاعده اولیه به خوبی آموزش داده و چند بار تکرار و ملکه ذهن شوند تا آن که صدها صفحه درس و تمرین را بر ذهن دانش آموز آوار و بعد تصور کنیم دانش آموز ما که سال آخر دبیرستان را تمام کرده و نمره قبولی در عربی دریافت کرده، لابد فردی دانا به مسائل دینی، واکسینه شده در برابر فرهنگ رنگارنگ غربی و دارای دانش عربی شده که وی را در فهم مفاهیم دینی به زبان اصلی کمک می کند. گاهی آمار گرفتن، سوال از خود دانش آموزان و بررسی خروجی ها در جامعه به تصمیم سازان و تصمیم گیران کمک خواهد کرد که این تصمیمات را براساس واقعیت های بیرونی و به شکل دقیق تری بگیرند.


کد مطلب: 493541

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcdos0ofyt0nk6.2a2y.html?493541

الف
  http://alef.ir