یک بام و دو هوای آشنا !

محمد صادق کلبادی، 18 تیر 96

18 تير 1396 ساعت 16:27


برخی از بوسیدن دستان مخالف خود یا بزرگان ذی نفوذ جریان رقیب هم ابایی ندارند. هر آنچه سعی شود نامش را دست بوسی ارادت گونه به نامند باز هم متناقض بنظر می آید و عده ای برنمی تابند. بی گمان مخاطبان این سطور در مواجهه با عبارت «دست بوسی» به یاد برخی چهره های «آشنا» خواهند افتاد. مخاطب آشنای این متن در حالی که از مشاوران نزدیک رئیس جمهور محسوب می شود و کارش هم با فرهنگ و اصحاب آن است چندی پیش به ناگاه با حرکتی در ظاهر متواضعانه ، نه تنها صدای منتقدان بلکه صدای هم قطارانش را هم بیش از هر زمانی بلند ساخت.

تراوشات ذهنی آقای مشاور پیش از این نیز بارها روحانی و دولتش را با چالش های جدی مواجه ساخت؛ درست چند روز پس از انتخابات 96، آشنا در اظهار نظری جنجالی، اصلاح طلبان حامی دولت را « کاسبان اصلاح طلبی» خواند که به دنبال باج خواهی رسانه ای از رئیس جمهور هستند و در ادامه با ماخوذ به حیا خواندن «خاتمی»، روحانی را فاقد چنین صفتی می خواند!

اما در این مورد آخر، اگر کسی  توئیت های جنجالی او را در مواجهه با رقبای سیاسی دولت دیده باشد محال است پیش از اقرار خود آقای آشنا، باور کند که صاحب این مواضع همان فردی هست که برای بوسیدن  دست یکی از سوژه های اصلی نقد از سوی جریانات حامی دولت، به آن شکل خم شده باشد!

با این همه مشاور خاص آقای رئیس جمهور در پاسخ منتقدان، علی رغم آنکه مواضع متفاوت خود و شورای نگهبان را نفی نمی کند اما  ارادت و مودت عمیق اش به علما بویژه دبیر شورای نگهبان(آیت الله جنتی) را عامل حرکت خود می داند، به سخن دیگر او معتقد است:
گر زنی تیغ، زنم بوسه به دستت كه  بزن             نیست مرد ره عشق، آنكه مزن می‌گوید

با این همه باید اعتراف کرد که دیدن چنین رفتارهای پارادوکسیکالی از برخی فعالان سیاسی این عبارات را در ذهن تداعی می کند که «شهریاری که بخواهد شهریاری را از کف ندهد می باید شیوه های ناپرهیزگاری را بیاموزد و هرجا که نیاز باشد به کار ببندد» این عبارات، بخشی از منظومه فکری یکی از موثرترین فیلسوفان دنیای سیاست عصر مدرن، ماکیاول می باشد که در نظرش تنها قدرت است که اصالت دارد و برای رسیدن به آن تمسک به هر ابزار و شیوه ای مباح و جایز شمرده می شود!

چنین اندیشه ای در اخلاق سکولار پدیده تازه ای نیست و مصادیق بیشماری را می توان برای آن بر شمرد، از استعمار کهنه تا استعمار نو، از استتثمار کشورهای در حال توسعه تا استحمار فرهنگی مدرن، در تمامی این جریان ها رد پای اندیشه های ماکیاول به ضوح قابل لمس و رویت است.

 بر آنها حرجی نیست چرا که پیدا و پنهانشان یکی است و اندیشه هایشان ریشه در مبانی اومانیست دارد اما در کشورما قطعا چنین نگرشی به سیاست و چنگ انداختن به هر شیوه ای برای رسیدن به قدرت، مطرود و مردود است چرا که قرار بر آن است تا سیاست ما عین دیانت مان باشد.
 
 
 
 
 
 
 
 
 


کد مطلب: 490553

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcdkz0osyt0nk6.2a2y.html?490553

الف
  http://alef.ir