درباره اشكهاي آقاي کرباسچي
12 خرداد 1388 ساعت 12:04
آقاي غلامحسين كرباسچي، رييس ستاد انتخاباتي آقاي كروبي، شب گذشته در فيلم تبليغاتي آقاي كروبي با يادآوري وجود 12 ميليون فقير در جامعه امروز ايران، متاثر شد، بغضش شكست و به پهناي صورت اشك ريخت.
اشك ريختن يك سياستمدار ارشد در فيلم تبليغاتي – انتخاباتي مقابل دوربينهاي تلويزيوني و زير نور پروژكتورهاي استوديو در فضاي انتخابات رياست جمهوري كشورمان، امري بيسابقه نيست. آقاي خاتمي در انتخابات سال 80 در فيلم تبليغاتي شان با خواندن شعر «استاده ام چو شمع مترسان زآتشم ...» ، در مقام رياست جمهوري فعلي و نامزد دور آتي انتخابات ، گريه كردند. آقاي قاليباف نيز در بهار 84 در مقام نامزد احتمالي رياست جمهوري در برنامه صندلي داغ با ذكر خاطرهاي از شهادت برادرش به هق هق افتاد و به پهناي صورت اشك ريخت. برنامهاي كه CDآن بعدها از سوي ستاد انتخاباتي آقاي قاليباف تكثير و توزيع ميشد.
هر چند گريه سياستمداران ارشد و نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري در كشورما بيسابقه نيست، اما آنچه گريههاي آقاي غلامحسين كرباسچي را از دو گريه ديگر متمايز ميكند، «موضوع گريه» ايشان است. آقاي خاتمي ظاهرا بخاطر محبت اطرافيان و اصرار آنها بر ماندن در صحنه ونامزدي مجدد در سال1380 به گريه افتادند. آقاي قاليباف به ياد شهادت مظلومانه برادرشان به گريه افتادند اما آقاي غلامحسين كرباسچي (شهردار اسبق تهران و دبير كل حزب كارگزاران سازندگي) بخاطر وضعيت زندگي و سختي معيشت فقرا به گريه افتاد.
شايد اگر كسي با سابقه عملكرد آقاي كرباسچي در دهه 70 و نيز مانيفست و خط فكري كارگزاران سازندگي آشنا نباشد، گريه كردن ايشان مقابل دوربين و زير نور پروژكتورها به ياد فشار معيشتي فقرا را چندان كار بدي تلقي نكند و چه بسا كاري پسنديده بشمارد. اما براي قضاوت درباره گريه آقاي كرباسچي آن هم به بهانه وضعيت فقرا، طرح سوالاتي از ايشان و اطرافيانشان ضروري است:
1 – در فيلم تبليغاتي آقاي كروبي آقاي كرباسچي با لحني بغض آلود و صورتي خيس از اشك گفتند: «فقر فقط براي حاكمان پسنديده است». اين جملهاي درست و مبتني بر سيره ائمه و روايات معصومين عليهم السلام است. اما آيا خود ايشان و اطرافيانشان به اين جمله اعتقاد دارند و به آن عمل ميكنند؟ آيا ايشان مدير و بازوي اجرايي رييس جمهوري نبودند كه بعد از جنگ علنا و رسما از «مانور تجمل» توسط مسوولان دفاع ميكرد؟ آيا آقاي كرباسچي همان شهرداري نبودند كه در زمان تصدي شهرداري در ويلايي بزرگ در شماليترين نقطه تهران (مجاور پارك جمشيديه) زندگي ميكرد؟ آيا اشرافيگري مسئولان از زمان صدارت كارگزاران سازندگي باب نشد؟
2 – آيا آقاي كرباسچي همان شهرداري نبودند كه در ابتداي تصدي اين سمت، نسبت به زندگي فقرا در تهران اعتراض داشتند و ميگفتند خانوادههاي با درآمد كمتر از حدي مشخص ، نبايد در تهران زندگي كنند؟
3 – آقاي كرباسچي دبير كل حزبي نيستند كه علنا و رسما مشرب ليبراليسم را پذيرفته است. آيا روزنامه كارگزاران كه به مديريت ايشان منتشر ميشد، سخنگو و مروج ايدهها و سياستهاي ليبرال سرمايه داري نبود. آيا آقاي كرباسچي خبر ندارند كه بنياديترين و متمايزترين موضوع در نظام ليبرال سرمايهداري، تمركز بر رشد اقتصادي و بيتوجهي به عدالت است؟ آيا آقاي كرباسچي نميدانند مرام حزبي ايشان از نظر اقتصادي ميگويد «دولت نبايد به فقرا كمك كند چرا كه با اين كار، مخالف عدالت گام برداشته چون بايد ماليات ثروتمندان كه كار مي كنند و ماليات مي دهند را به جيب عدهاي ضعيف و تنپرور بريزد... دولت بايد اجازه دهد دست طبيعت بطور عادي نسل ضعفا را محو كند» آيا آقاي كرباسچي از اين آموزههاي الگوي فكري حزبشان بياطلاعند؟ آيا آقاي كرباسچي اخيرا طرفدار فقرا شدهاند؟
اشك ريختن دبيركل كارگزاران سازندگي براي فقرا در يك فيلم تبليغاتي قاعدتا نمي تواند خواص و اقشار تحصيل كرده را تحت تاثير قرار دهد ولي اگر آقاي كرباسچي با هدف تحت تاثير قراردادن عوام الناس چنين كاري كرده اند، بايد گفت در مكتب ماكياول –هدف وسيله را توجيه مي كند- خوب امتحان پس دادند...
کد مطلب: 46995
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdccpoq0.2bqeo8laa2.html?46995