متن کامل گزارش کمیسیون اصل 90 درباره فتنه 88

بخش خبری الف، 7 دي 90

7 دی 1390 ساعت 14:15


گزارش کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی از فتنه ۸۸ در آستانه حماسه ۹ دی در صحن علنی مجلس قرائت شد.

به گزارش الف، در جلسه امروز چهارشنبه مجلس محمدرضا باهنر نائب رئیس مجلس شورای اسلامی که ریاست جلسه را در غیاب علی لاریجانی بر عهده داشت، قرائت گزارش کمیسیون اصل ۹۰ از فتنه ۸۸ در آستانه سالگرد حماسه ۹ دی را از تربیون مجلس اعلام کرد.

به : مجلس شوراي اسلامي
از : كميسيون اصل نودم(۹۰) قانون اساسي

موضوع: چکیده گزارش رسيدگي به حوادث پس از انتخابات دوره دهم رياست جمهوري ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ كه منجر به شكل گيري جريان فتنه شد.

۱- مقدمه:
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، غرب که الگوی انقلاب اسلامی را به عنوان گفتماني در مقابل لیبرال دموکراسی می‎دانست، به طور همه‎جانبه سعی در مخدوش کردن وجهه این نظام نوپا داشت تا مانع از الگودهی ملت ایران به دیگر ملتهای جهان، برای شکستن ساختار از پیش طراحی شده‎ی نظم جهانی شود؛ اما شکست‎های پی‎درپی نظام سلطه از جمهوری اسلامی ایران طی ۳۲ سال گذشته و پیشرفت‎های چشم‎گیر ایران در این مدت، منجر به طراحی و اجرای شیوه‎های نوین در مواجهه با ایران شد.

پیشرفت در عرصه‎های گوناگون علم و فن‏آوری، تثبیت راهبرد تهاجمی در سیاست خارجی و انفعال کشاندن قدرت های استکباری، عدم تمکین ایران در قبال فشارهای بیرونی، تلاش برای گسترش هر چه بیشتر جبهه مبارزه علیه رژیم غاصب صهیونیستی، قدرت‎های استکباری به ویژه آمریکا را به تلاش برای تلفیق گزینه های سخت، نیمه سخت و نرم عليه ايران وادار کرد به این امید که بتوانند پروژه تغییر رفتار نظام ما را به عنوان گام اول پروژه تغییر به ثمر برسانند.

تجربه دوران حاکمیت جریان دوم خرداد که جورج بوش پسر هنگام ترک کاخ سفید آن را دورانی خوش خواند و از بابت به پایان رسیدن آن ابراز تاسف کرد، امریکا و متحدانش را به این نتیجه رساند که بهترین و کوتاه ترین روش برای ایجاد تغییر در رفتار ایران اسلامی سرمایه گذاری بر روی جریان ساختار شکن و غربگرای داخل ایران است که در طول دوران گفتمان اقتصادي و گفتمان سياسي خود به خوبی نشان داده بود روش ها و اهداف خود را کاملا بر مطلوب ها و نیازهای غرب منطبق کرده است. به همین دلیل بود که بلافاصله پس از به پایان رسیدن دولت اصلاحات، فرایندهای ذيل شتابي فزاينده گرفت:
۱. فراخوان مراکز تصمیم سازی برای تهیه راهبرد های عملیاتی علیه ایران
۲. تصویب بودجه ویژه برای حمایت از ‎اپوزیسیون
۳. ایجاد و تقویت ساختارها و شیوه های رسانه ای جدید برای ایجاد، هدایت و تغذیه آشوب داخلی (که بی بی سی فارسی در راس آنها قرار داشت)
۴. تصویب قطعنامه‎های تحریمی علیه ایران
۵. فعال شدن سرویس های اطلاعاتی برای تحقق دو پروژه اپوزیسیون واحد (با برداشتن مرزهای میان گروه های مختلف اپوزیسیون) و اپوزیسیون حرفه ای، که اصلاح طلبان غربگرا در سال ۸۴ فقدان آنها را جزو ضعف های اساسی خود اعلام کرده بودند؛ و گنجاندن آن در قالب پروژه شبکه سازی در محیط های واقعی ومجازی
۶. تقسیم کار میان کشورهای غربی برای برقراری پیوندهای پنهان با اپوزیسیون داخلی
۷. برنامه ریزی برای تبدیل انتخابات به هسته مرکزی یک فرایند کودتای مخملی

اگرچه بسیاری از این فرایندها از سال ها قبل آغاز شده بود و عمر برخی از آنها به بيش از ۲۰ سال می رسید، اما در این تردیدی نیست و مجموعه اطلاعات موجود هم نشان می‌دهد که برنامه ریزی اصلی برای تبدیل این پروژه ها به فتنه داخلی پس از سال ۱۳۸۴ اوج گرفته است.
این گزارش تلاش می کند چگونگی تکمیل این پروژه ها و تبدیل آن به یک فتنه سیاسی و اجتماعی را با استناد به اطلاعات معتبر واکاوی کند و روایتی دقیق از چگونگی مهار این فتنه عمیق ارائه نماید.

۲- بررسي علل و عوامل و ريشه يابي جريان فتنه
آن‏چه فرداي پس از انتخابات سال ۸۸ را رقم زد فرصتي بود كه از سال‎ها قبل و با برنامه‎ريزي مدون و منسجم بيگانگان و طمع و همراهي عناصر فريب خورده داخلي فراهم آمد. فضاي مطلوب سوءاستفاده بيگانگان، از طريق حاكم شدن فضاي غيرعقلاني و تهييج ‏احساسات، ناديده‌گرفتن تذكرات مقام معظم رهبري و قواعد و اخلاق انتخاباتي و مصالح انقلاب مهيا شد تا دشمنان به ‏پياده‌سازي سناريوي از پيش تعيين شده خويش بپردازند. در اين راستا مي‎توان به عوامل خارجي و داخلي موثر در اين ‏حوادث اشاره کرد:‏

الف: زمينه ها و عوامل خارجي
مجموعه اسناد و مطالعات موجود نشان می دهد به طور کلی راهبرد غرب در قبال ایران اسلامی مبتنی بر این پیش فرض است که در نهایت هر نوع سناريوي براندازانه علیه ایران باید راهی به داخل ایران بیابد و هدف از مجموعه فشارهای بین المللی بر ایران نیز در نهایت چیزی جز اثرگذاری بر داخل ایران و فعال کردن مجموعه نیروهای غرب گرا –که همواره نسبت به اکثریت مطلق مردم، اقلیتی بسیار کوچک محسوب می شده اند- نبوده است. یکی از عوامل زمینه ساز فتنه ۸۸ در زمانی به مدت دو دهه بویژه از سال ۱۳۸۴ به این سو، در قالب سازوكارهای زیر صورت گرفته است:
۱. برقراری ارتباطات پنهان
۲. کمک مالی
۳. حمایت علنی در چارچوب پروژه های دیپلماسی عمومی
۴. فشار به نظام جمهوری اسلامی به منظور ایجاد فضای مانور برای جریان غرب گرا در داخل
۵. شبکه سازی اجتماعی در حوزه های مجازی و حقیقی

در عین حال نکته مهم و برجسته در این میان این است که غرب برای کلیدزدن پروژه خود به آماده شدن مجموعه ای از شرایط داخلی نیاز داشت و به منظور هر چه کامل تر کردن این پروژه از پیش برنامه ریزی شده، انتخابات را به عنوان یکی از مهم ترین نقاط قوت جمهوری اسلامی هدف قرار داد.

بررسي دقيق و موشكافانه فتنه ۸۸، نشان مي‎دهد عملكرد و سخنان سران داخلي و خارجي فتنه، الگوبرداري كاملا دقیق از تئوري‎‎هاي از پيش طراحي شده انقلاب‎هاي مخملي در مراكز توليد توطئه سيستم‎هاي جاسوسي خارج از كشور از جمله تئوري مبارزات خشونت پرهيز و روش‎هاي مسالمت‎آميز نافرماني مدني کسانی چون جين شارپ بوده است که در تمام نمونه‌های قبلی خود –از جمله موارد اجرا شده در اروپای شرقی و آسیای میانه- به صورت «انتخابات‌محور» عمل کرده است.

مطابق اسناد موجود، کشورهای غربی ودر راس آنها دولت امریکا بر مبنای مجموعه کدهایی که از داخل ایران دریافت کردند به این نتجه رسیدند که مقطع انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال ۸۸ بهترین فرصت برای اجرای کودتای مخملی در ایران است که در مقاطعی چون سال های ۷۶، ۸۰، و ۸۴ شرایط را برای اجرای آن مناسب ندیده بودند. عوامل زیر در متقاعد شدن نظام سلطه به اینکه سال ۸۸ مناسب ترین زمان برای اجرای کودتای مخملی است، نقشی کلیدی داشته است:

۱. مسافرت های خارجی افرادی چون محمد خاتمی که اغلب به تلاش برای متقاعد کردن طرف خارجی به اینکه میرحسین موسوی فردی مناسب برای پیش بردن پروژه تغییرات ساختاری در ایران است، اختصاص داشته است. اسناد موجود نشان می دهد خاتمی در تونس، ترکیه و استرالیا برای ترغیب خارجی ها به حمایت از موسوی تلاش کرده و موفق نیز شده است.
۲. مسافرت مجموعه ای از عوامل اطلاعاتی خارجی در پوشش های مختلف به داخل ایران و برآورد اوضاع داخلی ایران
۳. شناخت تاریخی از شخصیت میرحسین موسوی به دلیل حضور عوامل وابسته به سرویس‌هاي اطلاعاتی در کنار وی مانند اردشیر امیرارجمند
۴. پیشبرد پروژه شبکه سازی با همراهی گروه هایی چون حزب مشارکت و سازمان مجاهدین از سال ۸۸ به این سو که اصلی ترین مکانیسم اجرایی آن برگزاری دوره های متعدد براندازی نرم در خارج از ایران برای گروه های برگزیده داخلی و مسافرت بیش از چند صد نفر از چهره های شناخته شده جریان دوم خرداد به خارج از ایران به منظور شرکت در این دوره ها در فاصله سال های ۸۴-۸۸ بود.
۵. و آخرین عامل پیام هایی بود که غربی ها مستقیما از داخل ایران دریافت کردند و این پیام ها منجر به شکل گیری این اشتباه محاسباتی در ذهن آنها شد که سال ۸۸ زمانی مناسب برای کلید زدن پروژه کودتاست. اطلاعات موجود در اسناد اطلاعاتی که به هنگام نگارش این گزارش به آنها مراجعه شده نشان می دهد مهدی هاشمی نقشی عمده در ارسال این پیام ها به بیرون داشته و از جمله پیام های مستقیم وی برای امریکا در اواخر سال ۱۳۸۷ موجب شد امریکا پروژه مذاکرات هسته ای با ایران را که اهمیت حیاتی برای آن داشت تعطیل کرده و انرژی خود را بر پیروزی اصلاح طلبان در انتخابت ۱۳۸۸ متمرکز نماید.

آنچه به عنوان عوامل خارجي زمينه ساز فتنه ۸۸ مد نظر است، صرفاً يك فاكتور تاثير‎گذار بر سهل‎شدن زمينه بروز فتنه ۸۸ نيست. بلكه مي‎توان به جد گفت طرف غربي در برنامه‎ريزي، سازماندهي و هدايت نا آرامي‎هاي اجتماعي به سمت و سوي مورد نظر خود نقش اصلي را برعهده داشته است. فلذا مديريت فتنه ۸۸ بر عهده طرف غربي بوده است.
در اثبات اين موضوع شواهد بسيار قطعي در مواضع رسمي «سكانداران غرب»، «طرح هاي مراكز توليد توطئه آمريكايي» و «رسانه هاي ديداري، شنيداري، مجازي و مكتوب» موجود است. آنچه در اين بحث به آن اشاره مي شود شواهد موجود از دخالت و مديريت غربي ها در اين سه منبع است.

‏۱- بنيادهاي غربي حامي براندازي
به نتيجه نرسيدن پروژه‎ي جنگ سخت در ايران سبب شد، نظام سلطه جهت پيگيري اهداف خود در ايران و خاورميانه پرونده خاصي در اتاق هاي فكر خود براي ايران پديد آورد. مؤيد اين موضوع تعدد قابل ملاحظه توليدات موسسات برانداز پيرامون ايران است. مرور پژوهش‎هاي انجام شده در بنياد‎هاي غربي طي سالهاي نزديك به ۲۰۰۹ نشان مي‎دهد تحليلگران از عدم وجود يك استراتژي كلان‎نگر پيرامون ايران و غرق شدن در تاكتيك‎هايي همچون «ايران منهاي انر‍ژي هسته‎اي» نگرانند و به دنبال دستيابي به يك استراتژي مدون هستند . به وجود آمدن چنين ديدگاهي است كه موجب مي شود به يك باره تعداد پژوهش‎ها پيرامون دستيابي به يك استراتژي كلان در برخورد با ايران و بازشناسايي اركان جمهوري اسلامي اوج گيرد.
هم اكنون حدود ۶۰ بنياد و موسسه مرتبط با «جنگ نرم در ايران» درحال فعاليت هستند. در اين جا سعي شده است صرفا به نقش تعدادي از مراكز توليد توطئه در فتنه ۸۸ توجه شود.

۱/۱. بنياد سوروس يا جامعه باز :
شواهد بسيار زيادي از برنامه‎ريزي چندين ساله بنياد سوروس در ايران و تلاش اين مركز براي اجراي پروژه «انقلاب مخملين در ايران» وجود دارد.تا آنجا كه علاوه بر رسانه‎هاي غرب، برخي محققين غربي نيز پيرامون «شكست انقلاب نرم در ايران» مقالاتي ارائه كرده اند و از حمايت هاي مالي و فكري غرب و به طور خاص بنياد سوروس سخن گفته اند.
گذشته از اعترافات كيان تاجبخش ، همراهي و راهنمايي جين شارپ با اغتشاشگران ، نشان از تئوريزه شدن نا آرامي ها در اين بنياد است.

۲/۱. خانه آزادي : همه عناصر اصلي موسسه خانه آزادي صهيونيست هستند و از چند سال پيش با بودجه ۱۵ ميليون يورويي هلند يك وب‎سايت (مجله اينترنتي) به نام «گذار» به زبان فارسي منتشر كردند. گردانندگان بخش فارسي اين موسسه افرادي همچون ساسان قهرماني ، فرج سركوهي ، عباس معروفي ، فاطمه حقيقت جو وهمسرش محمد تهوري ، مجيد محمدي، علي افشاري و محسن سازگارا و نيك آهنگ كوثر هستند.
چند ماه قبل از انتخابات خانه آزادي دستورالعمل آموزشي را در وب‌سايت «گذار» منتشر نمود كه مبارزه مسالمت‌آميز با ۵۰ نكته اساسي را آموزش مي داد و به واقع آموزش انقلاب رنگي بود . لازم به ذكر است اين موسسه ارتباط بسيار نزديكي با CIA دارد.
فعاليت چهار ساله وب‌سايت «گذار» وابسته به اين بنياد و تلاش جهت شكل‎دهي رويكردهاي رسانه اي مهمترين فاكتور‌هاي عملكرد اين مركز عليه ايران است.

۳/۱. صندوق اعانه ملي براي دموكراسي ( N.E.D ) : ۹۰% بودجه اين صندوق از كنگره آمريكا تأمين مي‎شود. اين موسسه بودجه موسساتي همچون بنياد برومند، مشاركت آموزشي زنان، نايك، موسسه دموكرات ملي، موسسه جمهوري خواه ملي N.R.I را تأمين مي‎كند كه تمامي اين موسسات در گزارش معاون خارجي وزارت اطلاعات به طور مجزا نام برده شده‎اند .
از جمله افرادي كه به عنوان محقق ميهمان به اين صندوق دعوت شده‎اند مي‎توان به‎ هاله اسفندياري، لادن برومند، رامين جهانبگلو، سيامك نمازي، حسين بشيريه، علي افشار، منوچهر محمدي، مهناز افخمي، تريتا پارسي و مهرانگيز كار اشاره نمود.
به اذعان بسياري از تحليلگران غربي نقش اصلي بنياد N.E.D در پروژه تلاش جهت انقلاب رنگين در ايران در بعد سرمايه‎گذاري هاي مالي‎ اش است.

۴/۱. موسسه بروكينگز: كنت پولاك كارشناس علوم سياسي و روابط بين‎المللي از جمله افرادي است كه روي مسائل ايران تمركز دارد. پولاك با تأليف كتابي سعي كرده براندازي نرم در ايران را توجيه كند و اثبات كند كه چرا جمهوري اسلامي تهديدي براي منافع آمريكا در منطقه است و مركز سابان وابسته به بروكينگر گزارش ۱۶۴ صفحه اي تحت عنوان «كدام ميسر به سمت ايران» ؟ منتشر كرد كه در آن جنگ نرم بهترين گزينه براي براندازي جمهوري اسلامي ايران معرفي شده بود . تنها دو روز پيش از برگزاري انتخابات رياست جمهوري در اين سند ۱۶۴ صفحه‎اي اقسام متعدد روش‎هاي براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران به تفصيل بيان شد .

ميتوان ادعا كرد منسجم ترين و نزديك‎ترين رويكرد به آنچه در ايران رخ داد همين محصول ۲۰۰۹ بنياد بروكينگز است.
بعد از انتخابات، غرب جهت رسيدگي به آخرين وظيفه مديريتي خود در فتنه ۸۸ به بازخورد‎گيري و تلاش جهت كنترل اوضاع ايران پرداخت. برگزاري ميزگرد هايي چون «مشت بسته ايران» توسط بنياد بروكينگز و توان سنجي‎هاي موسسه رند از اركان نظام ، تلاش جهت تحريك افكار عمومي به وسيله ابزار رسانه ، موضعگيري ها و هشدارهاي سياست‌مداراني چون كيسينجر در اين راستا به نظر ميرسد.

دخالت و برنامه‎ريزي عوامل خارجي براي ايران مسئله‎اي نيست كه آمريكا در پي پنهان كردن آن باشد، در نيمه اسفندماه سال ۸۹ كاندوليزا رايس از فرايند تربيت نيرو در ايران رازگشايي كرد:
« در همين ارتباط به واسطه موسسه ملي دموكراسي آمريكا تاكنون توانسته‎ایم هزاران فعال را آموزش دهيم . ما تاكنون به اشكال بسيار مختلف در بحث آموزش، سرمايه‎گذاري كرده‎ايم تا يك لايه‎ي اجتماعي از لحاظ فكري سكولار را در عرصه‎هاي بين‎المللي رشد و پرورش دهيم . » او در ادامه افزود : «نيروهاي سكولار ايران قوی‎تر از گذشته شده‎اند از اين رو ما ديگر نبايد به قياس‎هاي اشتباه بسنده و تكيه كنيم » .

همچنين مرکز اطلاع رسانی اطلاعات و تروریسم وابسته به موساد از دیگر موسسات پیگیر تحولات و اخبار ‏پس از انتخابات ایران بود که گزارش آن را در قالب جزواتی (به نام ‏Spot light on iran‏) منتشر می کرد. این ‏موسسه در گزارش راهبردی خود در ۲۸ خرداد ماه ۸۸، با مناسب دانستن فرصت پیش آمده در ایران ‏راهکارهایی جهت تشدید ناآرامی در ایران ارائه می‏کندکه بخشی از راهکارهای فوق در تاریخ ۳۰ خرداد ۸۸ ‏در سایت همدمی تحت عنوان« سران اسرائیل از خیزش مردمی در ایران حمایت کرده» منتشر شد.

۲- رسانه‎هاي ديداري و شنيداري و سايت‎هاي غربي
رسانه هاي غربي در فرآيند فتنه دو موضوع اصلي را عملياتي كردند:
۱. دامن زدن به فضاي آشوب
۲.شكل دادن به سياست هاي نظام سلطه بر اساس نوع تحليل‎هايي كه از داخل ايران ارائه مي كردند.
بنا بر اين موضع‎گيري رسانه هاي غرب را مي‎توان در ۲ گروه بررسي كرد:
رسانه هاي گروه اول:
رسانه‎هايي كه به طور مستقيم پيگير ايجاد خط اغتشاش و دامن زدن به نا آرامي ها بوده اند.
شاخص ترين اين دسته سايت BBCاست . تأسيس ‏شبكه تلويزيوني بي‎بي‎سي فارسي تنها ۶ ماه پيش از برگزاري انتخابات ، افزايش برنامه‎هاي آن به ۲۴ ساعت در ‏روزهاي نزديك به انتخابات وتأثير فزاينده آن بر هدايت، كنترل، مهره چيني و بازي‏گرداني حوادث پيش و ‏پس از انتخابات تنها يك مورد از موارد نشان دهنده تدوين سناريوي دشمنان خارجي و داخلي جهت براندازي ‏نظام مي‏باشد. فراخوان‎هاي سازگارا و نوري‌زاده در شبکه‌هاي ‏VOA‏ و ‏BBC‏ براي اغتشاشات روز عاشورا از ‏ديگر مصاديق اين امرهستند كه بر تأثير رسانه‎هاي خارجي بر وقايع و تحولات داخلي گواهي مي‎دهند . ‏

انتقال فضاي قبل از انتخابات به مقطع پس از انتخابات و ايجاد دو‎گانگي و تضعيف انسجام جامعه همراه با ‏«توهم تقلب» در انتخابات از سوي معترضين به انتخابات ، به شكل‎گيري فضاي انتقام‌گيري در جامعه كمك ‏کرد.‏ كه اين موارد از تاكتيك‌هاي مورد استفاده بي بي سي بوده است.

جهت‎گيري بسياري از رسانه‏ها چون روز آنلاين، گويا، گذار، ‏VOA، ‏BBC، راديو فردا، راديو زمانه، راديو ‏رژيم صهيونيستي، شبکه‌هاي ماهواره‌اي ضدانقلاب مانند منافقين، گروه‌هاي سلطنت‌طلب، پارس، رنگارنگ، ‏کانال بک و سايت‌هاي اينترنتي ضدانقلاب و همسو با جريان فتنه مانند جرس، كلمه، بالاترين، قلم و... در ‏جريان انتخابات و وقايع بعد از آن و تأثير آن‎ها به عنوان عوامل مؤثر بر اعتراض و آشوب، ذيل عملكرد بي بي سي، مهندسي شده بود.

بررسي فعاليت‌هاي خبري شبكه تلويزيوني ‏CNN‏ در روزهاي پس از انتخابات نشان مي‌دهد اين شبكه تمام ‏توان خود را در جهت بهره‌برداري از اغتشاشات بسيج كرده است. گردانندگان ‏CNN‏ با قطع برنامه‌هاي عادي ‏به طور ويژه به انعكاس تحولات ايران پرداختند و با استفاده از تصاوير دريافتي از بينندگان كه قابل استناد نيست، ‏حتي كمترين معيارهاي حرفه‌اي انتقال خبر را زير پا گذاشتند. ‏

اين شبكه حتي پا را فراتر گذارده و به آموزش اغتشاشگران روي آورد. شبكه مزبور در برنامه‌هاي مختلفي ‏راه‌هاي هك كردن سايت‌هاي دولتي كشور مانند وزارت كشور و... را به بينندگان خود آموزش داد. تحريك و ترغيب اغتشاش‎گران به ادامه خشونت و درگيري، يكي ديگر از محورهايي است كه توسط ‏CNN‏ ‏دنبال شد.

رسانه هاي گروه دوم:
رسانه هايي كه فرصت موجود را به عنوان بهترين فرصت آمريكا شناسايي كرده و دولت امريكا را به استفاده از اين فرصت تشويق كرده اند.
رسانه هايي چون واشنگتن پست و والاستريت ژورنال در روزهاي آغازين انتخابات حتي طرح تقلب را رد كرده و به نظر سنجي‎هاي خود براي تائيد صحت انتخابات ايران تكيه كردند و . پس از مدتي فضاي داخل ايران را به عنوان بهترين فرصت جهت عملي كردن اهداف آمريكا مطرح نموده و به دولت امريكا در مقالات و تحليل‎هاي خود پيگيري و استفاده از اين فرصت را گوشزد كردند. و
و ساير رسانه هايي كه گاهاً حاوي مقالات افشاگرانه پيرامون عملكرد غرب بوده اند و و و

۳- شبكه‎هاي اجتماعي:‏
‏ در سال‎هاي اخير شبكه‎هاي اجتماعي با سرعتي بي‎نظير گسترش يافته‌اند . اين شبكه‎ها قبل از انتخابات تبديل به صفحاتي براي تبليغات كانديداها شدند و به دنبال قطع شدن سيستم پيام كوتاه ، شبكه‎هايي همچون فيس بوك، توئيتر، یوتيوپ ، فرندفيد و ... به تقويت و تشديد فعاليت‎هاي خود پرداختند و پيوند ميان آشوب‎گران و هدايت‎گران خارجي آن‎ها را برقرار كردند . گسترش اطلاعات درباره ايران شگفت‎آور بود به طوري كه در برابر جستجوي تركيب «election protests iran « در توئيتر بيش از يك ميليون نتيجه به دست مي‎آيد. مركز ديپلماسي عمومي دانشگاه كاليفرنيا در گزارشي در باره نقش وب سايت‎هاي توئيتر در ناآرامي‎هاي پس از انتخابات اعلام كرد ۹۸% از لینك‎هاي توئيتر در باره انتخابات و ناآرامي‎هاي پس از آن بوده است. نقش توئيتر در ناآرامي‎هاي ايران آنقدر محسوس بود كه موسسه آمريكايي صلح از انديشكده‎هاي آمريكايي در مقاله‎ي «پيش بيني چگونگي ديپلماسي شهروندي» در سال ۲۰۱۱ حوادث پس از انتخابات ايران را نمونه بارز كاركرد شبكه‎هاي اجتماعي بيان كرد.
عقب انداختن به روزرساني سايت كه مستلزم قطع خبر چند روزه سايت بود ؛ قرار دادن نرم افزار ترجمه انگليسي به فارسي و آموزش دور زدن فیلترينگ از جمله اقدامات حمايتي تويتر از اغتشاش‎گران بود .

۴- مواضع رسمي خارجي :
روشن ترين دليل حضور غرب پشت پرده آشوب‎هاي خياباني در سال ۸۸ ميتواند مواضع رسمي مقامات آمريكايي و اروپايي باشد.
علاوه بر افزايش فشارهاي اقتصادي و بين المللي در آن برهه، اكثر غربي ها علناً اقدام به موضع‎گيري عليه نظام جمهوري اسلامي نموده، به حمايت از نا آرامي‎ها پرداخته و به اين حد نيز بسنده نكرد .در مواردي حتي اعلام كردند آنچه توانسته اند براي حمايت و عملاً هدايت نا آرامي ها انجام داده اند. مستندات موجود پيرامون اين موضوع در پيوست به تفصيل بيشتر موجود است. صرفا به نمونه هايي اشاره مي‎شود.

مهمترين مواضع آمريكايي ها:
با وجود تعدد موضع‎گيري‎هاي رسمي پيرامون نا آرامي‎هاي پس از انتخابات در ايران تنها با توجه به ۲ موضع هيلاري كلينتون وزير امور خارجه امريكا ، مديريت امريكا در فتنه ۸۸ قابل ملاحظه است كه حتي نه به عنوان يك حمايت بلكه به عنوان يك دستور صادر شده است. من جمله :
• آمریکا در تلاش است تا به طریقی که فعالیت نیروهای دموکراتیک در ایران تضعیف نشود و همچنین این نیروها به خطر نیفتند، از آنها حمایت کند.
• دولت آمریکا از بیرون ایران هر حمایتی از دستش بر می آمد از معترضان(جریان فتنه) کرد.
• همه ایرانیانی که در تلاش برای شنیده شدن صدایتان و دفاع از آزادیهای بنیادی و حقوق بشر هستید، بدانید تنها نیستید. ایالات متحده آمریکا و جامعه جهانی پشتیبان شماست.
• مردم ایران باید با افزایش قدرت نظامیان در ایران مخالفت کنند.

باراك اوباما رئيس جمهور امريكا نيز كه سعي مي‎كرد از مواضع علني بپرهيزد نيز نتوانست چنين تاكتيكي را تا انتها پي بگيرد. وي كه در ابتدا صرفاً از انزجار جامعه جهاني پيرامون تحولات ايران سخن ميگفت ، پس از ۲۵ بهمن ۸۸ خواسته‎ي خود را براي ازسرگيري فتنه به نمايش گذاشت:

• ایرانی‌ها باید شجاعت لازم برای بیان آزادی را داشته باشند و به اعتراضات خود ادامه دهند. ("امیدواری و توقع من این است که کماکان شاهد این باشیم مردم ایران شجاعت ابراز اشتیاق برای به دست آوردن آزادی بیشتر و حکومتی مبتنی بر مردم‌سالاری بیشتر را داشته باشند.")

رئيس جمهور پيشين ايالت متحده نيز در سخنراني افتتاح « بنياد بوش» حمايت خود را اعلام كرد: «آنها با چالش هاي فراواني رو به رو هستند و چشم اميدشان به ماست..... من از تمام فعالان سياسي سراسر جهان حمايت خواهم كرد.»
گذشته از موارد ياد شده اعترافاتي ميان مقامات امريكا پيرامون دست داشتن آمريكا در آشوب هاي تهران وجود دارد:
• مقاله نوشته شده توسط لاري فرانكلين رئيس اتاق ايران در پنتاگون با عنوان «برنامه سري من براي سرنگوني جمهوري اسلامي» به روشني مويد وجود برنامه در دستگاه هاي مسئول دولت آمريكا براي ايران است.
• پاول رابرتس معاون اسبق وزارت خزانه داري آمريكا: «تقلب در انتخابات ايران دروغ است و همه آشوب هاي ايجاد شده در ايران پس از انتخابات رياست جمهوري، توطئه آمريكا براي بي اعتبار و منزوي كردن ايران بود تا اين كشور را به زانو در آورد.»

مهمترين مواضع بعضي مسئولين اروپايي:
• آناني كه در ايران دست به تظاهرات زدند، بدانند تنها نيستند.
• بيانيه جداگانه اتحاديه اروپا و بريتانيا جهت محكوم كردن سركوب اغتشاشگران توسط جمهوري اسلامي ايران
• راه اندازي وبلاگ پيرامون انتخابات ايران توسط وزير امور خارجه انگلستان ديويد ميليبند
• وسعت تقلب با واكنش هاي خشونتي كه اعمال ميشود تناسب دارد. مردم ايران مستحق چيز ديگري هستند.

مهمترين مواضع اسرائيل:
• مبارزه با رهبران ايران مهمتر از برنامه هسته اي اين كشور است. اميد آن است كه نخست رژيم ناپديد شود.
• موسوي و همسرش روح جديدي به آزادي بخشيده اند، بنا بر اين من تكرار ميكنم انقلابي در ايران روي خواهد داد
• در تمام ایام فتنه ۸۸؛ فتنه‎گران از حمایت بی‎دریغ غرب به ويژه امریکا، انگليس و اسرائیل برخوردار بودند. در وهله اول، مذاکرات هسته ای با ایران که دور اول آن در ژوئن ۲۰۰۸ اغاز شده بود و غربی‎ها در آن به صراحت گفته بودند چاره‎ای جز پذیرش برنامه‎ غنیسازی ایران نمی بینند برای مدتی حدود دو سال متوقف شد. این امر علتی نداشت جز این‎که مطابق مستندات اطلاعاتی موجود غربی ها پیام هایی از داخل ایران دریافت کرده بودند مبنی بر اینکه اصلاح طلبان مجددا در ایران روی کار خواهند آمد بنابراین بهتر است مذاکرات با ایران تا بعد از انتخابات متوقف شود . در ایام انتخابات ، باراک اوباما صریح‏ترین موضع‎گیری‏ها را به نفع جریان فتنه و با اسم بردن از سران آن داشته است. اوباما در مقطعی میرحسین موسوی را نماد غرب‎گرایی در ایران خواند و بارها برخورد نظام با آشوبگران را تقبیح کرد و گفت: سیاست ایران در این مورد روی سیاست امریکا تاثیر جدی خواهد گذاشت.

• هیلاری کلینتون وزیر خارجه وی نیز به طور ثابت از آشوبگران حمایت می‎کرد. کلینتون در یکی از اظهارنظرهای خود در این مورد می‎گويد امریکا علاوه بر اظهارات علنی، اقدامات پنهانی فراوانی برای حمایت از سبزها در ایران انجام داده که نمی‎تواند آن‎ها را بازگو کند. همچنین بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم غاصب صهیونیستی نیز بارها رفتارهای میرحسین موسوی را ستود و حتي در یک مورد به صراحت گفت وی را سرمایه بزرگ خود در ایران می‎داند.

• «آدام ارلي» (سفير امريكا در بحرين كه پيش از اين و در دوران رياست جمهوري جرج بوش سخنگوي وزارت خارجه امريكا بوده است) نیز در جلسه‎اي با برخي از مسئولان كشورهاي عربي در منامه تاكيد‎ كرد كه امريكا قصد دارد در ماه‎هاي آينده حمايت خود از اصلاح‎طلبان در ايران را «رسمي‎و علني» كند. ارلي در اين جلسه كه به تشريح راهبرد تدوين شده دولت اوباما درباره ايران اختصاص داشته، گفته است: «كاخ سفيد همزمان با انجام مذاكرات ايران و ۱+۵ نحوه حمايت از «رهبران معارض جديد» در ايران را پي‎گيري مي‎كند». ارلي در اين سخنان كه پيش از اول اكتبر ۲۰۰۹ و برگزاري مذاكرات ژنو بيان شده تصريح كرده است: «تحت هر شرايطي حمايت از اصلاح‎طلبان در ايران جزو گزينه‎هاي اصلي سياست اوباما باقي خواهد ماند و ما روز به روز آن را پرقدرت تر خواهيم كرد». ارلي سپس به توصيف دقيق «گام بعدي» امريكا پرداخته و گفته است: «اگر مذاكرات ژنو موفقيت‎آميز نباشد و در آن پيشرفتي حاصل نشود، امريكا قصد دارد همزمان با تشديد تحريم‎ها، اعمال فشار سياسي عليه تهران را با حمايت «رسمي»، «علني» و «گسترده» از موسوي و خاتمي‎ وسعت بخشد چرا كه هيچ فشاري به دولت ايران بدون تقويت جريان‎هاي طرفدار غرب در ايران كارساز نيست». وي در بخش پاياني سخنانش مي‎گويد: «همين حالا هم اين موضوع پنهاني نيست كه ما از موسوي و خاتمي‎حمايت مي‎كنيم اما علني شدن اين حمايت، همزمان با اعمال تحريم‎ها مي‎تواند اين فايده را داشته باشد كه مردم ايران به اين نتيجه برسند كه تنها راه رهايي از تحريم‎ها گرايش به اين افراد است.»

• طبق گزارش وزارت امور خارجه به كميسيون اصل نود مجلس، حملات به سفارتخانه‎ها، راهپيمايي‎هاي معاندانه، كارگرداني و لابي در پارلمان اروپا، از دیگر پروژه های کشورهای غربی در ایام پس از انتخابات بوده است. برخي از نمونه‎هاي اقدامات غرب در اين رابطه عبارتست از:
• - نيروگيري و سازمان‎دهي گروه‎هاي ۸ تا ۱۰ نفره در هلند و بلژيك با نام « راهيان سبز» و... با پرچم‎هاي مختلف
• - برگزاري راهپيمايي اعتراضي عليه ايران در كلمبيا كه پس از بررسي مشخص شد كه به هر نفر از شركت كنندگان مبالغی پرداخت شده بود.
• - فعاليت هسته‎هاي دانشجويي در ژاپن و استراليا كه حلقه هایی از منافقين و بهايي ها با آنها پیوند دارند.
• - تعرض و تهاجم به سفارت‎خانه‎هاي ايران در دانمارك، فنلاند، نروژ و سوئد
• - پرتاب كوكتل مولوتف از منزل همسايه امريكايي سفارت ايران در سوئد
• - انجام اقدامات ضد ایرانی در هلند، انگليس، فرانسه ونروژ كه شديدترين آن‎ها در هلند و پاريس بود.
• - برگزاري تجمع اعتراضي مقابل سفارت ايران در پراگ
• همچنین گزارش ها نشان می دهد مجموعه تحریم های جدید علیه ایران بویژه در بخش هواپیمایی با مشورت جریان فتنه و به قصد حمایت از آنها از طریق ناراضی سازی مردم انجام شده است.

ب- زمينه ها و عوامل داخلي:
اما در صحنه داخلی، پیشینه وقایعی را که منجر به فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم شد باید حداقل در ۲۰ سال قبل جست وجو کرد. پس از رحلت حضرت امام خمینی (ره) بعضي عدالت را پیش پای توسعه قربانی کردند و سپس با ترویج روحیه مصرف گرایی و تجمل، از ادبیات و آرمان‎های انقلاب فاصله گرفته و زمینه را برای حمله وسیع فرهنگی و اعتقادی دشمن علیه ایران اسلامی آماده ساختند. باوجود تصریح مکرر مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) مبنی بر شدت تهاجم فرهنگی دشمن، مرعوبين غرب با اعمال برخی سیاست‎های مشکوک فرهنگی و امنیتی-سیاسی، زمینه برای بازگشت بسیاری از عناصر ضد انقلاب گریخته از کشور، مهیا شد و با افزایش زاویه‎گیری از اهداف نظام، همان‎گونه كه خاتمي‎ در اولين نطق خود پس از رياست جمهوري مطرح كرد، دولت کارگزاران مسير روی کار آمدن دولت اصلاحات را هموار ساخت.

زاويه‎گيري از اهداف نظام توسط افراطيون دوم خردادي به اوج خود رسید و حالتی بسیار صریح‏تر و علنی‏تر پیدا کرد. مدعيان گفتمان توسعه سياسي نیز در عرصه‎های مختلف سیاست، امام‎زدايي و انقلاب‏زدایی را در دستور کار خود قرار دادند و با حاکم شدن نوعی لیبرالیسم جزمی و منحط عرصه فرهنگی کشور، بسیاری از منابع دولتی، در اختیار منحرف‏ترین جریان‎های مدعی روشنفکری قرار گرفت؛ تا آنجا که به تعبیر رهبر معظم انقلاب(حفظه الله)، انبوهی از مطبوعات کشور به پایگاه‏های دشمن تبدیل شد. تلاش وسیع برای هتک و هدم مبانی ارزشی و باورهای انقلابی مردم نتیجه حضور همین عناصر در عرصه ‏های تولید فکر و حمایت و پشتیبانی بی‎دریغ دولت از آن‎ها بود. به این ترتیب برای نخستین بار در تاریخ انقلاب اسلامی، دولت و دستگاه اجرایی در قامت اپوزیسیون نظام ظاهر شد. در عرصه سیاست خارجی نيز در اين دوران قبح رابطه با کشورهایی که دشمنی آن‎ها با انقلاب اسلامی و میراث امام ثابت شده بود، مورد نفی و انکار قرار گرفت. و حتی کسانی از مشاوران دولت به صراحت گفتند باید هژمونی آمریکا را پذیرفت و به آن عادت کرد و سودای ایستادن در مقابل آمریکا را از سر بیرون برد؛ چرا که اساسا امکان پیروزی بر امریکا در جهان کنونی وجود ندارد. در این برهه یکی از مشاوران دبیر شورای عالی امنیت ملی این ایده را حتی به اسرائیل هم بسط داد و گفت باید مسئله رابطه با اسرائیل را از سطح ایدئولوژیک فروتر آورد و آن را در سطح منافع ملی ارزیابی کرد! همین طرز تفکر بودکه باعث شد در مقطعی کل برنامه هسته‎ای فقط به خاطر خوشایند غرب تعطیل شود.

با ظهور دولت نهم در تیر ماه ۱۳۸۴ به یکباره این سیستم دچار لرزشی اساسی شد. ویژگی‎هاي فضاي اصولگرايي موجب شد که پیوند آسیب دیده دولت-ملت به سرعت ترمیم شود و در کنار برخی از زخم خوردگان داخلی، حتی برخی قدرت‎های خارجی هم نگران شوند که با تداوم این روند دیگر هرگز نخواهند توانست جلو راه تبدیل شدن ایران به یک قدرت بلامنازع منطقه ای و جهانی را سد کنند.

حمایت‎های رهبر معظم انقلاب از کلیت مشی دستگاه اجرایی کشور که البته نه حمایت از یک شخص یا جریان خاص بلکه حمایت از گفتمان مردمی، انقلابی و خدمتگذار بودن دولت بود، بر نگرانی دشمنان خارجی و داخلی می‎افزود.
مطابق مجموعه اطلاعات موجود، خشم و سرخوردگی مجموعه عوامل داخلی و خارجی علیه این وضعیت چنان شدت گرفت که در ماه‎های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری دهم و در حالی که سرویس‎های اطلاعاتی غربی هیچ برآورد روشنی از عواقب طراحی‎های خود نداشتند به دلیل اصرار برخی عناصر فعال داخلی و لابی عناصر خارج‎نشين فعال در مؤسسات بين‎المللي، سناريوي کودتای مخملی در دستور کار دشمنان انقلاب اسلامی قرار گرفت. هدف بنیادی این سناريو، براندازی دولت و متعاقب آن، زمین زدن رهبری نظام جمهوری اسلامی بود و در اثر تلاش‎هایی که انجام شد، برای نخستین بار سنگین‎ترین طراحی ممکن برای تحقق اين هدف در دستور کار همه نیروهای داخلی و خارجی قرار گرفت که توانسته بودند روی شعار محوری «نه، به گفتمان انقلاب» توافق کنند. منابع و اسناد، نشان‎دهنده آن است که جریان برانداز داخلی در یک هماهنگی استراتژیک با غرب و به وي‍ژه امریکا، در تحقق هدف براندازی نظام جمهوري اسلامي ‎مي‎انديشيده است. یکی از نزدیک‎ترین افراد به سران فتنه ۸۸ در اعترافات خود می گوید: «جریان اصلی طراحی‎کننده فتنه در داخل، آماده بود برای زمین زدن دولت هر مقدار منابع مالی که لازم است فراهم بیاورد و با هرکسی حتی ضد انقلاب یا هر گروه دیگری ائتلاف و همکاری کند.

به این ترتیب، صحنه‎گردانان نظام سلطه، جبهه گسترده‎اي را شکل دادند که از هیچ اقدامی براي وارد آوردن یک ضربه کاری به رهبری نظام فروگذار نمی‎کرد. براي ایجاد هماهنگی در میان این طیف وسیع، جلسات و حلقه‎های متعددی شکل گرفت که نقش اتاق فکر فتنه را ایفا می‎کردند. از جمله قدیمی‏ترین این جلسات، «جلسه صبحانه» (۲۲)است که از سال ۱۳۸۶ به صورت هفتگي با حضور طيف كثيري از اصلاح ‏طلبان و با هدف اقناع خاتمي‎ جهت پذیرفتن کاندیداتوری وزمينه سازي براي حضور در انتخابات تشكيل مي‎شد.‏

سلسله جلسات بنياد باران نیز با حضور خاتمي ‎و ۱۰۰نفر از وزرا و معاونين دولت سازندگي و دوره اصلاحات تشكيل مي‎شد و در آن موضوعاتی مانند سياست‎هاي ‏كلان و پشتيباني‎هاي تداركاتي از قبیل راه‎هاي جذب سرمايه از داخل و خارج براي ستادهاي تبليغاتي، مورد بحث قرار می‎گرفت. علاوه براين مي‎‏توان از سلسله جلسات دفتر مهدي ‎هاشمي‎ نیز که با هدف حضور و مهيا كردن شرايط پيروزي اصلاح‎طلبان در انتخابات تشکیل می‏شد، ‏ياد كرد که به تعبیر خودش توانسته بود از طریق این جلسات، یک اتاق جنگ کامل به وجود بیاورد.

گروه مشاوران موسوی نیز جلسات منظمی را براي سازمان‏دهی تیم خود برگزار می‏کردند. این گروه كه شامل بهزادیان نژاد، محمدرضا حسینی بهشتی، علیرضا حسینی بهشتی، عرب‌مازار، باقریان، حاضری، مؤمنی، امیرارجمند، عابدی جعفری، علیرضا بهشتی شیرازی و فروزنده پور بود. مشاوران موسوی با حمایت و نظرات وی مؤسسات و گروه‏های مختلفی را راه‏اندازی كرده بودند که عبارتند از:
- توسعه دانش و پژوهش ایران
- تحقیقات و توسعه علوم انسانی
- مطالعات فرهنگ و تمدن ایران زمین
- دین و اقتصاد
- مؤسسه گفتمان جهانی مسلمانان
- جمعیت توحید و تعاون
جمعيت توحید و تعاون، یکی از فعال‏ترین گروه‏های تاسیس شده توسط موسوی بود که با هدف تدوین گفتمان انقلاب اسلامی و پاسخ به این سؤال‎ها که انقلاب اسلامی چه اهدافی داشت و به چه میزان در دست‏یابی به این اهداف موفق بوده، شكل گرفت. فعالیت‏ این جمعیت در انتخابات سال ۸۴ به اوج خود رسيد كه محصول آن، يك بسته نظري تحت عنوان "الگوی زیست مسلمانی"بود. اين بسته، راه‏کاری برای تبدیل تئوری تهیه‏کنندگان آن به حرکت اجتماعی بود که با بررسی عملکرد سه دهه جمهوری اسلامی، کارآمدی نظام را نیازمند تغییرات بنیادین اعلام کرده و هدف "گفتمان زیست مسلمانی" را هم تبیین و پیشبرد چنین تغییراتی دانسته بود.

اعضاي گروه مشاوران موسوي علاوه بر حضور و همكاري در مؤسسات مذكور، داراي محافل و جلسات اختصاصي نيز بودند كه مهم‎ترين محفل اين گروه در سال‎هاي منتهي به انتخابات رياست جمهوري دهم، «جلسات پنج شنبه‎ها» و اصلي ترين جلسات آن در ايام پس از انتخابات «جلسات گروه مشاوران» نام داشت.

در پی برگزاری همایشی با عنوان «ایران در قرن ۲۱» توسط مؤسسه «توسعه دانش و پژوهش ایران» و بازتاب‏های منفی این همایش در محافل سیاسی، موسوی (در یک جلسه خصوصی) از بهزادیان نژاد درخواست كرد تا جمعی از هم‎فکرانش را سازمان‏دهی كند تا درباره مسائل کشور به بحث و تبادل نظر بپردازند. بهزادیان نژاد، جمع ۱۴ نفره‏ای را سازمان‏دهی و جلسات مستمری را در این مؤسسه پایه‏گذاری مي‎كند که به "جلسات پنج‏شنبه‏ ها" معروف شد.

عناصر تشکیل‏دهنده این جلسات از اعضاي مؤسسات و گروه‎ها بوده و در واقع نقطه تلاقي آن‎ها محسوب مي‎شدند. گردانندگان اين جلسات، آن‎ها را به چند دوره تقسیم كرده بودند، دوره‏های چهارم و پنجم جلسات موسوم به پنج‎شنبه‎ها از مهم‎ترين دوره‎هاي برگزاري اين جلسات از نظر سياسي بوده كه به ترغيب ميرحسين موسوي جهت حضور در صحنه انتخابات اختصاص داشت.

مطابق مستندات موجود، مهم‎ترين مباحث مطرح شده در این دو دوره شامل محورهاي زير بوده است:
- نقد عملکرد نظام در طی سالیان گذشته
- بررسی جریان‎های فکری (سروش، شریعتی، فردید، گروه‏های چپ غیرمذهبی در ایران و...)
- بررسی اقوام و اقلیت‏های دینی و مذهبی
- بررسی قرائتی از اسلام که با چپ جدید همخوانی داشته باشد
- بررسي امکان ایجاد چپ جدید در کشور

در جلسات بعدي، موسوی بحث چپ جدید و موقعیت آن در ایران را مطرح كرد و با فرض اين نكته كه جمهوري اسلامي‎بعد از رحلت امام خمینی (ره) از آرمان‎های اساسی خود فاصله گرفته، اعضا به دنبال ارائه مدل جدیدی از حکومت با نگاه "سوسیالیسم مذهبی" افتاده و در عمل با طرح دیدگاه‏های چپ جدید، درصدد عملیاتی کردن این ایده برآمدند. این مباحث مبنای تهیه "الگوی زیست مسلمانی" قرار گرفت و پیشنهاد شد که به‏جای استفاده از عبارت "چپ جدید از "قرائت امام خمینی از اسلام" استفاده شود.

نکته بسیار مهم این است که سنگ بنای پروژه کودتای مخملی دقیقاً در همین جلسات گذاشته شد. یکی از اعضای حاضر در این جلسه در يكي از اولين جلسات، به لزوم بازپس‎گيري مواضع از دست رفته اصلاح‎طلبان از جمله "بسیج، مردم، مساجد و دانشجویان" اشاره كرده و براي اين منظور، سامان‏دهی جنبشی جديد را پیشنهاد می‌کند. در جلسات بعدی، بر مبنای این پیشنهاد اعضا به تحلیل انقلاب‏های رنگین پرداخته و سقوط نظام جمهوری اسلامی را از طریق انقلابي همانند انقلاب سال ۵۷، ناممکن دانسته و در نهایت، انقلاب نرم را نقطه آسیب نظام معرفي می‏کنند. بنابر مستندات موجود در این زمینه، تیم میرحسین موسوی از مدت ها قبل – از حدود سال ۱۳۸۵ - روی موضوع کودتای رنگی و مخملی در ایران فکر و برای عملیاتی کردن آن برنامه ریزی کرده بودند.

مجموعه این جلسات که اغلب آن‎ها در زمانی کوتاه و با هدف پیروزی در انتخابات نهم برگزار شد و اصلاح‎طلبان مدت‎ها قبل از آن تعبیر به مرگ و زندگی کرده بودند، به یک سلسله طراحی‎های سیاسی و امنیتی انجامید که فتنه ۸۸ در واقع سرجمع آن‎ها بوده است. خلاصه برخی از مهم ترین طراحی‎های انجام گرفته در این جلسات چنین است:

‏۱- تدوين مانيفست براندازي در حزب مشاركت: پس از انتخابات ۲۲خرداد سندي محرمانه با عنوان "سند ‏تاملات راهبردي" در منزل يكي از اعضاي حزب مشاركت كشف شد كه تمامی صفحات آن ممهور به مهر حزب ‏مشاركت بود. سند تاملات راهبردی نظام، سندي رسمي ‎و دربرگیرنده نگاه حزب منحله مشاركت به نظام جمهوري ‏اسلامي‎ و برنامه‎هاي آينده آن به عنوان يك حزب سياسي است. محتواي ‏اين سند نشان دهنده بي‎اعتقادي عميق حزب مشاركت به مباني نظام و برنامه‎ريزي تفصيلي آن جهت ضربه ‏زدن به ساختار نظام است، به‎گونه‎ای که می‎توان فتنه ۸۸ را نسخه اجرایی آن دانست. سند تاملات راهبردی، ساختار حقيقي و حقوقي قدرت در نظام را به مثابه نظام سلطاني و ديكتاتوري ارزیابی و تاکید می‎كند که باید به این ساختار ضربه زد و آن را شکست؛ همچنین تاکید می‎کند که به وجود آمدن هرگونه تهدید برای کلیت نظام جمهوری اسلامی برای حزب مشارکت و مجموعه اصلاح‎طلبان فرصتی است که باید از آن برای چانه‎زنی با نظام و گرفتن امتیازهای بیشتر استفاده کنند.

۲- ‏زير سؤال بردن پیشاپیش سلامت انتخابات با مطرح كردن احتمال وقوع تقلب: ‏ در همين راستا و با هدف اعتمادزدایی از نهادهای رسمی ناظر بر انتخابات ، "كميته صيانت از آرا" تشكيل و توسط افرادی چون مهدی‎هاشمی به فناوری‎های پیشرفته مجهز شد. بهزاد نبوي در این مورد گفته است:«بحث صيانت از آرا هميشه و خصوصا ‏پس از آنكه احساس مي‎شد وزارت كشور و شوراي نگهبان هم موضع هستند در بين اصلاح‎طلبان مطرح بود».

مصطفی تاج‎زاده نیز در نمايشگاه مطبوعات ۱۳۸۷ طی اظهاراتی علنی می‎گوید: «چنان‎چه فاصله آراي كانديداها زياد باشد، قطعا تقلب رخ داده است». ‏در همين راستا ابطحي نيز در اعترافات خود گفته است: «اصلاح‎طلبان براي باخت احتمالي برنامه‎ريزي كرده بودند كه از ماه‎‏ها قبل مساله تقلب را مطرح كنند، کمیته صيانت از آرا تشكيل دهند كه اگر راي نياوردند از آن‎ استفاده كنند تا ‏حداقل انتخابات را به مرحله دوم بكشانند». جالب‎تر از همه اظهار نظر مربوط به مهدي‎هاشمی است که در ۲۰ خرداد ۱۳۸۸ است که به زنگنه می‎گوید: «همه ‏چیز را برای صیانت از آرا آماده کرده و یک اتاق جنگ درست کرده‎ام». مقصود مهدی‎هاشمی در این‎جا پروژه‎ای است که می‎توان آن را پروژه ارتباط پيامكي خواند. چند روز پيش از انتخابات، پروژه‎اي مبني ‎بر ارتباط پيامكي لحظه به لحظه با نمايندگان موسوي حاضر در پاي صندوق‎هاي رأي، كه توسط مهدي ‎هاشمي ‎طراحي و نرم‏افزاري هم براي آن نوشته شده بود، كشف شد. اين پروژه جهت رصد مستمر و دائمي‎حوزه‎هاي اخذ رأي و ابطال آراي صندوق‎هايي كه راي موسوی در آن پایین بود، پيش‎بيني شده بود که در شب ۲۱ خرداد مورد ضربه اطلاعاتی قرار گرفت و خنثی شد. نکته مهم در اینجا این است که جریان فتنه در ایام انتخابات سال ۸۸ کاملا نسبت به این موضوع که تقلبی صورت نگرفته و باخت موسوی محصول عدم اقبال مردم به او بوده، علم کامل داشت اما با هدف استفاده از ظرفیت وی برای انجام پروژه کودتای مخملی و به خیابان کشاندن بخشی از مردم، به طور سیستماتیک و سازماندهی شده بحث تقلب را به وی القا کرد. به عنوان نمونه یافته های های اطلاعاتی مفصلی وجود دارد که نشان می دهد مجموعه نظرسنجی های ارائه شده به موسوی از جانب مهدی هاشمی جعلی و با هدف آماده کردن ذهن وی برای طرح بحث تقلب بوده است. همچنین یک کد اطلاعاتی دیگر وجود دارد که نشان می دهد یکی از استراتژیست های برجسته جریان دوم خرداد یک هفته قبل از انتخابات می گوید: «ما آنقدر رای نداریم که انتخابات را ببریم اما آنقدر رای داریم که کشور را به هم بریزیم». علاوه براین، افرادی مانند محمد خاتمی و موسوی خویینی ها قبل از انتخابات به صراحت گفته بودند که عقیده ندارد نه موسوی و نه هیچ کس دیگر قادر به پیروزی بر احمدی نژاد باشد و تاکید کرده بودند که دولت وی تکرار خواهد شد. بنابراین، طرح موضوع تقلب از جانب سران جریان اصلاحات یک دروغ گویی عمدی با هدف پیش برد پروژه کودتای مخملی بوده است نه شبهه ای که آنها مایل به رفع آن باشند.

۳- ‏حذف احمدي‎نژاد به هر قيمت: یکی از استراتژی‏های توافق شده در جلسات محفلی جریان فتنه، این بود که به هر قیمت ممکن مانع تکرار دولت نهم شوند. ادبیات فتنه‎گران در این مورد به گونه ای است که می‎توان از آن نتیجه گرفت هدف نهایی آن‎ها این است که به دولت بسنده نکنند و نظام را به تسلیم در مورد مطامع خود وادار نمایند. در واقع حذف احمدی‌نژاد اساسا به این دلیل به عنوان هدف اصلی انتخاب شد که تصور می کردند حذف او به معنای وارد آمدن یک ضربه اساسی به نظام است. حسین مرعشی در این مورد می‎گوید: «تنها چیزی که برای ما اهمیت دارد، فقط رأی نیاوردن احمدی‎نژاد است.»‏ تاج‎زاده نيز در گفتگو با ابطحي گفته است: «اگر هیچکدام (کروبی و موسوی) قبول نکردند که به نفع دیگری کنار بروند مهم ‏نیست. ما فقط اگر بتوانیم احمدی‎نژاد را از صحنه خارج کنیم، کار خوبی کرده‎ایم.»‏

۴- سياه نمايي و تخريب كليت نظام و ارائه فضاي ياس آلود توسط كانديداهاي معترض: مهم‎ترین جنبه‎ی این محور از سند تاملات حزب مشاركت این بود که با اتهام‎زني سازمان یافته و دروغ‎گو خواندن دولت آن را نزد افکار عمومی ناکارآمد و بی اعتبار جلوه دهند و زمینه را برای باور پذیر کردن دروغ بزرگ تقلب- که بنا بود بعدا گفته شود- فراهم آورند. علاوه بر این مطابق مستندات موجود، برخی از چهره‎های شاخص جریان اصلاحات مکررا به میر حسین موسوی القا می‎کردند که دولت را دروغگو خطاب کند تا به تعبیر یکی از آن‎ها (سعید حجاریان) کار به جایی برسد که حتی اگر دولت گفت ماست سفید است هم کسی باور نکند.

۵- برنامه‎ريزي منسجم جهت ايجاد جنبش‎هاي اجتماعي فراگير و خیابانی‎کردن آن‎ها: این امر با هدف توانمندسازي جبهه معارض نظام و تشدید بحران‎های امنیتی به گونه‎ای که نظام ناچار شود برای مهار آن به مخالفان امتیاز بدهد انجام شد. گواه اين مطلب درج مقاله‎اي در روزنامه "كلمه" در تاريخ ۶/۳/۸۸ با عنوان « آن موج كه به هوا خاست» به قلم "محمدرضا تاجيك" است که صراحتا به تاييد آشوب‎های خياباني می‎پردازد. وي در اين مقاله و در پوشش بحثی نظری نوشته است: «خيابان جايي است كه در آن نظم و نظام مسلط به چالش كشيده مي‏شود و مشروعيت و مقبوليت آن مخدوش مي‎شود.» اعترافات برخی از طراحان این موضوع نشان می‎دهد باور سران فتنه این بوده است که فقط در صورتی که فضا را امنیتی کرده و حجم زیادی از مردم را به خیابان بکشانند می‎توانند از نظام امتیاز بگیرند لذا بنا داشتند به هر قیمت ممکن این کار را انجام بدهند. تعبیر یکی از بازداشت شدگان در این مورد این است" که بنا داشتیم به هر قیمت ممکن مردم را به خیابان بیاوریم حالا اگر باختیم به بهانه تقلب و اگر بردیم به بهانه جشن." یافته‎های نهادهای مسئول نشان می‎دهد كه موضوع مناظره‎هاي انتخاباتي - اگرچه در آن‎ها خطاهایی رخ داد- فقط یک عامل فرعی بوده و جریان اصلاح‎طلب با اهدافی که به آن‎ها اشاره کردیم بنا داشته به هر شکل ممکن بخشی از مردم را به خیابان بکشاند و آن را به سمت درگیری با نظام سوق دهد.

بر اساس شواهد و اعتراف مستدل متهمین ،کودتای انتخاباتی در ایران کاملا از پیش طراحی شده و طبق جدول زمانبندی و مراحل کودتای مخملی پیش رفته بود به گونه ای که بیش از ۱۰۰مورد از ۱۹۸ مورد دستورالعمل های "جین شارپ" برای کودتای مخملی اجرا شده بود. با بررسی جدول کلی جریان فتنه مشخص می گردديكسري افراد در اين سناريو نقش فعال‎تري را ايفا مي‎كردند.

یک آمار کاملا مستند موجود نشان می دهد دستگاه های اطلاعاتی و قضایی در چند ماه اوج فتنه ۳۲ عضو موثر نفاق، ۱۲ عضو فعال نهضت آزادی، ۱۵ عضو برجسته بهاییت، ۷ چپ مسلح مارکسیست، ۹ جاسوس بسیار فعال، ۳ عضو گروهک تندر، ۲ سلطنت طلب، ۳ تروریست مرتبط با رادیو فردا و یک ملی مذهبی را دستگیر کرده اند که همه آنها تاکید دارند به دلیل مناسب دیدن شرایط در اثر اقدامات موسوی، کروبی، خاتمي و ... دست به ارتکاب جنایت علیه ملت ایران زده اند.
و آخرین نکته تلاش برای برقراری پیوند ارگانیک با خارج از ایران از جانب سران فتنه است. مستندات قطعی اطلاعاتی موجود نشان می دهد موسوی، کروبی و خاتمی در جلساتی که در تابستان ۱۳۸۹ برگزار شده رسما افرادی را به نمایندگی از خود در خارج از ایران معرفی نموده اند و این افراد اکنون در چارچوب تشکلی به نام شورای هماهنگی راه سبز امید در ارتباط مستمر و دائم با سرویس های اطلاعاتی بیگانه هستند.

تشکیک در سلامت انتخابات، دو ماه قبل از انتخابات از تریبون نماز جمعه بهترين زمينه براي بهره برداري جريان فتنه بود.
"میرحسین موسوي" از عواملي بود كه بيشترين نقش را در اجراي فتنه داشت، در آستانه انتخابات طي مصاحبه‎اي با مجله تايم با اشاره به اينكه هدف فراتر از پيروزي در انتخابات است موضع خود مبني بر عناد با نظام را نشان داد و اعلام کرد: « ... تجمعات خیابانی چشمگیر هفته‌های گذشته احتمالا ماهیت ساختار قدرت را به نحوی بنیادین دگرگون خواهد ساخت ... درواقع دگرگونی و تغییر در ساختار قدرت با فشار بر رهبری در جهت پذیرش بیشتر افکار عمومی رخ خواهد داد....» وی هم چنین ادامه می دهد. :« تغییرات مدت‎هاست که آغاز شده است. تنها گوشه‎ای از این تغییرات به پیروزی در انتخابات مربوط می‎شود و بخش‎های دیگر تغییر ادامه خواهند یافت و هیچ عقب گردی در کار نخواهد بود » موسوی در راستای برنامه‎های از پیش طراحی شده به آبیاری بذر تردید کاشته شده در دل مردم توسط ديگران پرداخت و با هدف القای جعل و تقلب در انتخابات و تشویش اذهان عمومی طبق یک الگوی انقلاب رنگی ، خود را پیروز انتخابات معرفی کرد و هرنتیجه ای غیر از آن را نشان دهنده تقلب مطرح کرد و از هيچ تلاشي جهت آماده سازي اذهان براي درگيري و آشوب فرو گذار نكرد؛آنچنان كه در بيانيه ستاد انتخاباتي وي قبل از برگزاري انتخابات آمده است : «پيروزمندان انتخابات آينده نيازي به ايجاد درگيري و تشنج ندارند» همچنين براساس اعترافات بدست آمده از متهمين، مجریان این جریان با اعتقاد به عدم امکان تقلب، از چند ماه پیش از برگزاری انتخابات خط تقلب در انتخابات را در کانون توجهات خود قرار دادند و به گونه ای زمینه چینی کردند که اگر کاندیدای مورد نظرآنان در انتخابات پیروز نشد این حرکت را یک کودتا در آرای مردم تلقی کنند.
"موسوی خوئینی‎ها"نيز درتصریح هدف از این برنامه بیان کرده است:« ما نباید فتیله ی بحث تقلب در انتخابات را پایین بکشیم چون موقع جرزدن لازم می شود.» در این راستا می‌توان به تشکیل کمیته صیانت از آرا توسط "مهدی هاشمی" با هدف اعتمادزدایی از نهادهای رسمی ناظر بر انتخابات و مصاحبه تلویزیونی نزديكان هاشمي یک روز قبل از انتخابات و غیره اشاره نمود. موسوی بلافاصله بعد از انتخابات به مدد رسانه های بیگانه و اپوزیسیون و شبکه‎های اجتماعی خود، با کوبیدن بر طبل خط امامی بودن با انتشار بیانیه‎های متعدد غیرقانونی و کذب، اقدام به زیر سؤال بردن انتخابات و دولت قانونی، دعوت به ادامه آشوب ها، القای بی اعتمادی به نظام وآموزش و مديريت شبكه سازي اجتماعي نمود. به نظر مي‎رسد يكي از اهداف انتخاب موسوي براي انتخابات رياست جمهوري دهم از سوي جبهه طرفدار موسوي - با توجه به تجربه استعفاء موسوی در زمان حضرت امام خميني(ره) مبني بر مقابله با رهبري- اين بود كه وي در صورت شکست در پرده آخر، با طرح ادعای تقلب بازهم عده ای (هر چند اندک) را فریب داده و به خیابان‎ها بکشد تا با متشنج کردن اوضاع و کشته گرفتن از مردم بی گناه و مسائل بعدی آن، به بهانه خون خواهی و قیام برای دفاع از مظلوم، اغتشاشات را دامن زده تا به فتنه ای تبدیل شود. سپس از این راه رهبری را تحت فشار قرار داده و در این میان، افراد موجه نیز با نامه‎های سرگشاده و یا سکوت خود، آتش این فتنه را شعله ورتر کرده و رهبری را به پذیرش خواسته‎های خود وادار کنند.

با وجود آنكه موضع محمد خاتمي پيش از انتخابات مبني بر اين بود كه" در ایران تقلب ممکن نیست" با اقدامي زیرکانه در راستاي تحقق پروژه‌ القای تقلب روز جمعه ۲۲ خرداد هنگام انداختن رأی خود به صندوق، یعنی در حالی که هنوز چند ساعت بیش‌تر از آغاز رأی‌گیری نمی‏گذشت ذهن‏ها را برای پذیرش ادعای تقلب آماده کرد:« همه‌ شواهد امر حاکی است موسوی انتخابات را برده است اما من پیش‌گو نیستم.» از این زمان به بعد خاتمی، مطابق الگوي رفتاري پيشين خود با وجود پياده سازي سناريوي غرب، خود را از مظان اتهام دور نگه داشت.وي هیچ گاه در مواضع، سخنرانی‌ها و بیانيه‌هایش از واژه‌ "تقلب" استفاده نکرد اما با پيشنهاد تشكيل كميته بي طرف كه بعدها با عنوان طرح "رفراندوم" ارائه كرد بخش ديگري ازاين سناريو را به اجرا درآورد.

پس از حوادث روز عاشورا، كه شكست فتنه بر همگان مبرهن گشت، خاتمي با ادبیات متفاوتی سخن گفت: «انشاء الله امسال هم ایرانیان با هر گرایش و موقعیّتی سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را گرامی خواهند داشت؛ امری که به طور قطع متعلق به یک جناح یا بخش خاصی از جامعه نیست.» این سخنان خاتمی در حقیقت اجراي يكي از دستورالعمل هاي ارائه شده در فرمول جين شارپ مبني بر عقب نشيني بعد از ناكامي فتنه است.

"مهدی كروبي" نيز يكي ديگر از بازيگران اصلي فتنه۸۸ بود گرچه نمي‎توان او را از طراحان اصلي فتنه نام برد ولي وي نقش مهمي در اجراي اين سناريو جهت براندازي نرم ايفا نمود.

تا حدود دوماه پیش از انتخابات، کروبی عمده تلاش سیاسی خود را بر مرزبندی با جناح تندرو جبهه اصلاحات قرار داد و تلاش می¬کرد تمایز میان خود و آنها را شفاف کند اما با نزديك شدن به انتخابات وضعیتی کاملاً متفاوت پیدا کرد و با وجود آنكه خود يكي از كانديداتورهاي رياست جمهوري دهم بود، در جبهه حاميان موسوي قرار گرفت.

مبارزه كروبي در اين جبهه پس از انتخابات شدت گرفت، او كه تا هنگام رأي‎گيري هم تاكيد بر سلامت انتخابات داشت پس از انتخابات به عنوان يكي از عاملان هميشه در صحنه فتنه، با نامه‎ها و بيانيه‎هاي خود مبني‌بر شبهه افكني وترديدافكني درخصوص سلامت انتخابات، القاي عدم مقبوليت و مشروعيت دولت و ابطال انتخابات، آتش بيار معركه شد.علاوه بر اين كروبي در طرح كشته سازي فتنه و حمايت از اغتشاشگران بازداشت شده به منظور موج‌سواري بر احساسات مردم به خوبي نقش آفريني نمود.

بررسي ها حاكي از آن است كه تلاش‎هاي كروبي و برخي اطرافيان وي در حوادث پس از انتخابات، به منظور خروج كروبي از انزواي شديد برآمده از انتخابات (۳۳۰هزار راي) و نشان دادن اين موضوع بود كه او همچنان مهم و اثرگذار است.

۳- تحلیل محتوای مواضع و اقدامات مجرمانه جريان فتنه و راهبرد آنها:
مجرمانه بودن مواضع و اقدامات جریان فتنه را می‎توان ازطریق مواضع اصحاب فتنه در مطبوعات و بیانیه ها و مصاحبه های ایشان، به اثبات رساند و در اين گزارش به چند راهبرد اصلي آنها بسنده مي كنيم:
۱- راهبرد ابطال انتخابات و اغتشاش‎گری در خیابان‎ها
با پایان یافتن انتخابات و شکست موسوی، این گروه راهبرد ابطال انتخابات را در پیش گرفتند و با استفاده از ترفندها و فشارهای گوناگون از جمله موارد زیر، سعی در رسیدن به خواسته‎های خود داشتند:
۱- تحریک مردم به ادامه اعتراضات خیابانی
۲- تلاش برای گسترش اعتراضات به شهرهای دیگر
۳- تحریک علما و مراجع عظام تقلید و تلاش برای تأثیرگذاری بر نظرات آنان
۴- استفاده از اهرم حمایت برخی دول غربی

۲- راهبرد شبکه‎سازی اجتماعی
درادامه مسیر اعتراضی، علیرضا بهشتی از عناصر اصلی گروه مشاوران موسوی، مسئولیت بررسی وضعیت جنبش و تهیه راهبردهای جدید را برعهده گرفته و پس از انجام یک کار منسجم اطلاعاتی جزوه‎ای در ۴۳ صفحه تهیه و آن را در آذرماه سال ۸۸ تحویل گروه می‎دهد تهیه‎کنندگان این جزوه، شبکه‎سازي اجتماعی را بهترین روش ادامه مبارزه عنوان نمودند. جزوه مذکور برای تعدادی از عناصر اصلی گروه مشاوران تشریح در اختیار آنان قرار داده شده و از تمامی روش‎های پیشنهادی در ایام پس از انتخابات استفاده شده است.

به طور کلی کارآمدی شبکه‎سازی اجتماعی ازآن‎روست که اعضای شبکه ارتباط نزدیک برقرار می کنند؛ به همین جهت پذیرش نظرات و اخبار منتشرشده در شبکه بدون در نظر گرفتن درصد صحت آن بسیار آسان است و عمدتا طراحی چنین شبکه‎هایی با اهداف خاص سران آن صورت می‎گیرد.

نوع طراحی و شبکه‎سازی جریان فتنه به نحوی بود که اولا در صورت وجود اخلال در وسایل ارتباطی جریان می‎توانست برای انتشار و بزرگ‎نمایی اخبار از این شبکه استفاده کنند و ثانیا انتشار شایعه پذیرش اخبار در این شبکه به جهت انسانی بودن آن سهل‎تر بود. از آن‎رو که این شبکه با هدف تخریب نظام وکمک به تشنج آفرینی طراحی شده بود، در زمره اقدامات مغایر با قانون قرار می گیرد.

۳- راهبرد تداوم اغتشاشات خیابانی
با گسترش اغتشاشات خیابانی، ضرورت تحلیل روند و سازمان‎دهی اغتشاش‎گران و همچنین تحرکات ایذایی آنان، در میان عناصر جریان فتنه دنبال می گردد. در همین ایام"محمد رضا تاجیک" اقدام به تهیه جزوه ای با عنوان "چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما" می‎نماید که در آن جزوه، ضمن بررسی وضعیت جنبش موسوم به سبز در ایام پس از انتخابات، راه‎کارهای متعددی را نیز برای ادامه جنبش پیشنهاد نموده‎است، برخی از مهم‎ترین این راه‎کارها عبارتست از:
۱- پذیرش رهبری متکثر
۲- سامان‎دهی انبوهی از رسانه‎های حقیقی و مجازی
۳- راه اندازی جنگ قرائت‎ها از دین و قانون
۴- سازمان‎دهی افراد و شخصیت‎های موثر سراسر کشور
۵- استفاده از امکانات و مقدورات انسانی و غیرانسانی خارج از کشور
۶- هدایت اعتراض‎های مختلف در یک مسیر
۷- پی‎گیری حقوقی وضعیت زندانیان
۸- راه‎اندازی کمپین امضای میلیونی
۹- ارتباط با مراجع و روحانیون ذی‎نفوذ
۱۰- خلق مناسبت‎ها و برنامه‎ریزی برای بهره‎برداری از آن

۴. اقدامات و فعالیت‎های گروه مشاوران فتنه‎گران
گروه مشاوران "میرحسین موسوی" در ایام منتهی به انتخابات و ماه‎های پس‎ازآن، فعالیت‎های و اقدامات جمعی و مجرمانه مختلفی انجام دادند که از جمله مهم‎ترین این فعالیت‎ها می‎توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- تشکیل کمیته صیانت از آراء
۲- صدور بیانه‎های میرحسین موسوی
۳- تشکیل کمیته پی‎گیری امور آسیب‎دیدگان حوادث پس از انتخابات با علم به دروغ بودن بسیاری از ادعاها
۴- اقدامات رسانه‎ای با هدف ایجاد اغتشاش
۵- برگزاری جلسات گروه مشاوران با هدف طراحی عملیات ناامنی و فریب
۶- تهیه گزارش موسوم به ۳۷۰ صفحه ای
این گزارش، توسط گروه دیده بانان سبز انتخابات ، ده‎روز پس‎از سخنان مقام معظم رهبری مبنی براین‎که انتخابات تمام شده است و معترضان نتوانسته‎اند دلیلی برای وقوع تقلب در انتخابات ارائه دهند، تهیه شد. این‎گروه بیش از سیصدو هفتاد صفحه از مستندات خود را در اثبات تقلب و تخلف‎های گسترده در انتخابات دهم ریاست جمهوری منتشر کردند

۴- الگوپذيري فتنه ۸۸ از مدل‎های براندازانه جنگ نرم (فتنه ۸۸، مصداقی از مدل نافرمانی مدنی جین شارپ)
بررسي دقيق و تطبيقي مجموعه سخنان و عملكرد سران معترض به انتخابات رياست جمهوري سال۱۳۸۸، نشان مي دهد الگوي رفتاري آن‎ها از تئوري‎هاي نظريه‎پردازان حكومت‎ها در غرب برداشت شده بود كه از آن به انقلاب‎هاي رنگي يا مخملي ياد مي‏شود. بنابر اسناد و اعترافات متهمين جريانات پس از انتخابات ، در اغلب موارد ‏از ۱۹۸ دستورالعمل‏ جين شارپ براي مبارزات خشونت پرهيز و نافرماني مدني الگو برداري شده است.‏

اسناد درون گروهي حزب مشاركت واقعيت‎هاي تلخي را روشن مي‎ سازد. در جلسه كميسيون تدوين استراتژي حزب كه در تاريخ ۱۹ تير ماه ۱۳۷۸ تشكيل گرديد پس از بيان مدل‎هاي مختلف براي در دست گرفتن قدرت آقاي حجاريان با اشاره به مدل «جين شارپ» براي كودتاي مخملي با تأكيد بر فشار از پايين و استفاده توده‎اي، آن‎را اين‎گونه تبيين مي‎كند :
«‌اين راه كه يعني جلوي" پارك ملت" و اين‎طور جاها شلوغ راه بيفتد و كم كم از اين گوشه و آن گوشه شروع بشود و يك كارگر بشود رهبر برود با رژيم چانه بزند». آقاي تاج‎زاده ضمن برشماري مدل‎هاي در دست گرفتن قدرت دركشور مي‎گويد: «راه چهارم هم سلاح آمريكاست و انقلاب مخملي كه من موافق راه چهارم هستم ، تئوري جين شارپ و براندازي نرم خارجي و اينها هم در همين راه چهارم است محمد رضا خاتمي مي‎گويد: «در عين اينكه پشتوانه داخلي را حساب مي كنيم پشتوانه خارجي را هم حساب كنيم». تاج‎زاده مي‎گويد: «اين همان مدل چهارم است ، مدلي كه در برخي از كشور‎ها به‎صورت مخملي اتفاق افتاد و دو تا كار مي كنند يعني اينكه شما در جامعه چطوري NGO بزنيد و دوم اينكه آمريكا چه كمك‎هايي براي گسترش روند دموكراسي خواهد كرد .

علاوه بر این همانطور که گفته شد و مستندات آن در پیوست این گزارش موجود است موسوی در جلسات داخلی خود از سال ۱۳۸۵ روی مدل براندازی مخملی با الگو گیری از انقلاب های رنگی کار می کرده است.

به عنوان نمونه جين شارپ در كتاب "از ديكتاتوري تا دموكراسي" به بيان روش‎هاي "مبارزه‏هاي خشونت پرهيز" ‏و روش‏هاي "براندازي مسالمت‏آميز" دولت‎ها اشاره مي‎كند. تمركز بر روي تئوري شارپ مبني ‎برضرورت ايجاد همبستگي اجتماعي و تشكيل هسته‌هاي به‌هم‌پيوسته‌ي حاصل از ‏پيوند خرده جنبش‌هاي اجتماعي همان موضوعي است كه موسوي نيز با رونوشت‌برداري كامل از نسخه‌ي وي در بيانيه ‏شماره ۱۱ خود نوشته است:‏ «اولین قدم در راه حل پیشنهادی اینجانب آن است که ما ایرانیان، در هر کجای جهان که هستیم، باید این هسته‌های ‏اجتماعی را در میان خود تقویت کنیم. باید خانه‌هایمان را رو در روی یکدیگر بسازیم؛ به تعبیر قرآن خانه‌های خود ‏را قبله قرار دهیم، یعنی به این هسته‌های اجتماعی که واحدهای بنیادین جامعه ما هستند بپردازیم، ... یعنی اگر تا ‏بیش از این هر دو ماه یک‌بار همدیگر را ملاقات می‌كردیم اینک هفته‌ای دو بار گرد هم جمع شویم. قدرت ‏شبکه‌های اجتماعی ما در این امر است. جمع‌های خویشاوندی، همسایگی، دوستی، جلسات قرآن، هیئات مذهبی، ‏کانون‌های فرهنگی و ادبی... ؛ هر کدام از ما در چندین نمونه از این زیرمجموعه‌های کوچک عضویت داریم ‏‏...تجربه‎هاي اخیر نشان داد خورده رسانه‌هايی که از این روابط زاده می‌شوند، می‌توانند سریع‌تر و موثرتر از هر ‏رسانه عمومی دیگر عمل کنند، مشروط بر آنکه ظریفت‌های این شبکه از طریق توافق برروی یک آرمان بزرگ به ‏فعلیت برسد.»‏

آموزش شيوه‎هاي عملياتي مبارزه بدون خشونت پيش از انتخابات در سايت‎هاي ‏متعدد وابسته به فتنه‏گران از جمله گذار، بي‎شمار، ارتش سبز، گرين سوروس و ... و نحوه اغتشاش و آشوب آن‎ها ‏در حوادث پس از انتخابات ، كپي‎برداري آن‎ها از آموزه‎هاي شارپ در جزوه "۱۹۸ روش نافرماني مدني" را ‏به وضوح نشان مي‎دهد.‏

هم‎زمان با تئوري سازي منطبق با براندازي در داخل كشور عده‎اي ضد انقلاب خارج نشين نظير عطاء الله مهاجراني، ‏محسن كديور، اكبرگنجي، عبدالكريم سروش، ابوالفضل بازرگان در مجموعه اقداماتي هماهنگ در راستاي پروژه ‏بي‎ثبات‎سازي امنيت داخل كشور سناريويي را مبني براجماع نهادهاي بين‎المللي عليه نظام اسلامي به اجرا درآوردند. در بخش‏هايي از اين سناريو صدور بيانيه‏هاي متعدد دال به وجود خفقان و ديكتاتوري در نظام اسلامي، ‏نقض گسترده حقوق بشر، سلب آزادي عمومي، پايمال شدن حقوق مردم انتخاب نماد رنگي يعني رنگ سبز در ‏تبليغات انتخاباتي، پيش بيني وقوع تقلب در انتخابات ، اعلام زودهنگام پيروزي در انتخابات ، اعتراض به نتيجه و ‏ادعاي وقوع تقلب در انتخابات ، درخواست ابطال انتخابات و لشكركشي خياباني، تقويت شبكه‏هاي اجتماعي و ‏برهم زدن نظم و امنيت كشور وجود داشت. همگي موارد منطبق با رخدادهاي منتهي به وقوع انقلاب‎هاي مخملي ‏در كشورهاي ديگر است كه به وضوح گوياي پيروي معترضان از نظريات تئوري پردازان براندازي در غرب به ‏خصوص جين شارپ مي باشد.‏

نکته کلیدی در این میان آن است که صرف نظر از الگوی شارپ و تطبیق صد درصدی وقایع فتنه ۸۸ با آن، الگوی رفتار فتنه گران با الگوهای کلاسیک کودتای مخملی هم کاملاً تطبیق داشته است. در تمامی نمونه‎های شناخته شده کودتای مخملی یک انتخابات در قلب فرآیند قرار داشته است. در تمامی این موارد کاندیدای مامورکودتای مخملی به کمک عوامل رسانه‎ای و اطلاعاتی غرب از قبل از انتخابات مردم را به خیابان می‎کشاند و اعلام می‎کند که اگر نام کسی غیر از وی به عنوان پیروز انتخابات اعلام شود حتماً در انتخابات تقلب شده است. پس از انتخابات نیز کاندیدای مأمور کودتای مخملی سعی می کند نظام را وادار به خشونت وسیع کند و به این ترتیب زمینه لازم برای حضور بیشتر مردم در خیابان و تبدیل آن به اعتصاب و تحصن فراهم آورد و نهایتاً دولت پیروز در انتخابات را ساقط نماید. این دقیقاً همان فرآیندی است که پس از انتخابات رخ داد و با مستندات موجود می توان مورد به مورد آن را تشریح کرد. تمرين‎هاي خياباني هواداران موسوي كه در قالب گروه‎هاي مختلف جذب ستادها شده بودند با فرماندهي ستاد قيطريه و با هدف آمادگي براي آشوب‎هاي پس از انتخابات در طول دهه آخر منتهي به ۲۲خرداد انجام گرفت . آمار جذب هواداران ستادها حدود ۳۰۰ هزار نفر بوده است .

۵- نتيجه گيري:
بررسي سطح گسترده و عمق حوادث پس از انتخابات بيانگر هدف قرار دادن اسلاميت و جمهوريت نظام و منافع و وحدت ملي است كه در رأس آن هدف قرار دادن ولايت فقيه و شخص ولي فقيه مي باشد. ماجراي فتنه، شيريني و حضور مشاركت ۸۰‌درصدي ملت بزرگ ايران در انتخابات سال ۸۸ را به تلخ كامي مبدل كرد. در واقع نظام سلطه و ضدانقلاب و فتنه‌گران از ملت ايران انتقام گرفتند كه البته ملت ايران در ۹ ديماه پاسخ آنها را دادند.

هرچه به واكاوي اين توطئه بزرگ مي پردازيم به ظلم عظيمي كه در حق اسلام، انقلاب، نظام اسلامي، امام، رهبري، شهدا، مردم، مسلمانان جهان، آزادگان بيشتر پي مي بريم كه در گزارش مشروحاً به ابعاد آن پرداخته شده. بر اين اساس است كه حضور هوشمندانه ملت بزرگ ايران در صحنه هاي مختلف همچون روز قدس، ۱۳ آبان و يوم الله ۹ ديماه و ۲۲ بهمن سال ۸۸ معنا پيدا مي كند.

يوم الله ۹ ديماه يعني روز بصيرت و وحدت ملت ايران در سايه ولايت.
يوم الله ۹ ديماه يعني تجلي عشق ورزيدن آحاد ملت ايران به امام و شهدا و رهبري و روز ميثاق با آنها و اعلان برائت از دشمن، روز فرصت شناسي و دشمن ستيزي ملت بزرگ ايران
جا دارد كه از نعمت بزرگ رهبري اين سكاندار كشتي انقلاب به درگاه خداوند كريم شكرگذاري نموده و از قادر متعال تا انقلاب حضرت مهدي(عج) براي رهبر فرزانه، حكيم، بصير و شجاع حضرت آيت الله العظمي خامنه اي طول عمر خواستار باشيم و از خداوند مسئلت داريم به ما توفيق دهد سربازي صادق در ركاب ايشان براي خدمت صادقانه به ملت بزرگ ايران باشيم.


کد مطلب: 136627

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdccieqsm2bq1e8.ala2.html?136627

الف
  http://alef.ir