پیشنهاد کتاب/«نظریهی بیکرانگی»؛ سیامک وکیلی؛ آگاه
آفرینش مجدد زندگی
محمدرضا بیات*؛ 11 شهریور 1395
11 شهريور 1395 ساعت 22:02
«نظریهی بیکرانگی»
نویسنده: سیامک وکیلی
ناشر: آگاه، چاپ اول ۱۳۹۴
۴۰۲ صفحه، ۲۴۰۰۰ تومان
شما میتوانید کتاب «نظریهی بیکرانگی» را تا یک هفته پس از معرفی با ۱۰ درصد تخفیف از فروشگاه اینترنتی شهر کتاب آنلاین خرید کنید.
****
حکایت «پادشاهی سه پسر خود را برای سرکشی به گوشه و کنار کشور میفرستد. اما به آنها هشدار میدهد که اگر به دژی به نام «هوشرُبا» رسیدند، به هیچ وجه به آن نزدیک نشوند. پسرها، سفرشان را شروع میکنند. به نزدیکی دژ که میرسند، کنجکاویشان گل میکند و آنها را به درون دژ میکشاند. در آنجا، چهرهی دختری را روی یکی از دیوارهای دژ میبینند، که هوش از سرشان میبرد و هر سه تایشان را شیدا میکند.
بعدش پرسوجو میکنند و میفهمند که این نقاشیِ چهرهی دختر خاقان چین است. و اصلا این نقاشی روزگاری است همه را شیدای خودش کرد. پدرش هم گرفتار این نقاشی شده بود و برای همین هم گفته بود که داخل آن دژ نروند. پسرها، عزم را جزم میکنند که بروند چین و دختر خاقان را از نزدیک ببینند...» در دفتر ششم مثنوی آمده است.
تا اینجای قصه را داشته باشید و فعلا دست نگهدارید! شاید شما هم متوجه یک چیزی در منطق قصه شده باشید. این که پدر این پسرها هم این نقش را دیده، و تازه معلوم نیست چه کسی و چه زمانی آمده این نقاشی را کشیده است. منظورم این است که آیا واقعا هنوز هم دختر خاقان چین همان شکلی است؟ آیا اصلا زنده است؟ یک اتفاق مهم در این داستان افتاده است. زمان به طور کلی در این داستان حذف شده است.
این داستان یکی از نمونههای بیشمار از داستانهایی است که در آن، این اتفاق افتاده است: حذف یا بههمریختگیِ زمان.
اما اصلا خود «داستان» چیست؟ داستان آفرینش مجدد زندگی است. داستان بازآفرینی خیالانگیز زندگی، براساس خود زندگی است. پس هر داستانی، به نوعی تصور ما از زندگی را دارد نشان میدهد. اما از این باید این را نتیجه بگیریم که در میان گذشتگان ما، زمان بههمریخته بوده است؟
این پرسشی است که کتاب حاضر طرحش میکند. نخست، نویسندهی کتاب سعی میکند این پرسش را به خوبی مطرح کند و ابعادش را روشن نماید، و سپس آرامآرام آن را به پاسخ برساند.
برای حل این مسئله، نویسنده رفته است سراغ «مکان». او معتقد است این بههمریختگیها در زمان، ناشی از تصور ما از مکان است. همه چیز برمیگردد به مکان. و برای همین، شروع میکند به تأمل دربارهی مکان. در نظر او، مکان، حقیقت بنیادیتر و عینیتر است. گویی زمان قابل تحویل به مکان است. به عبارتی دیگر، زمان متری ذهنی است برای اندازهگیری مکان.
اما «مکان» چیست؟ مکان احتمالا جایی در هستی است. اما «هستی» چیست؟
هستی، عین شدن است. ذات هستی، استعلا و فراروی از خود به سمت جلو است. این استعلا و شدن، ذات «هستی»، «زندگی» ما و در نتیجه «داستان» است. و این استعلا، چهار قانون دارد: فاصله، رهش، چگونگی و جایگاه.
اما منظور از این چهارتا چیست؟ در هر حرکتی، یک مبدأ و منتهایی قابل فرض است. آنچه میان این دو است، همان «فاصله» است. «رهش» هم همان شدن و استعلا است. «چگونگی» هم شیوه و روش این پیمایش و شدن است. «جایگاه» نیز هویت کنونی حرکتکننده است.
بخش اول (یا به قول نویسنده، کتاب یکمِ) این کتاب، که «مکان» نام دارد، به توضیح این چهار قانون میگذرد. اینها، ابعاد موضوع مکانمندی هستند که باید دربارهی هستی و زندگی ما، و در نتیجه در داستان تکلیفشان روشن شود. لذا نویسنده، به تفصیل سعی میکند اینها را توضیح بدهد. و از این رو حدود نیمی از کتاب، به این موضوعات اختصاص داده شده است. نویسنده در این بخش توضیح میدهد که مکان چگونه میتواند یک حقیقت بنیادین باشد. و همچنین زمان هم چگونه برساختهی ذهن ما براساس تصورمان از مکان است.
اما در بخش دوم (یا به قول نویسنده، کتاب دوم)، که «فضامکان» نام دارد، نویسنده میخواهد زمان را هم وارد بازی کند. حال که واقعیت بنیادین فقط مکان است، زمان تکلیفش چیست؟
در فصل اول این بخش، نویسنده میخواهد نشان دهد که اگر زمان حقیقت داشت و صرفا برساختهی ذهن نبود، چه اتفاقی میافتاد. سپس در فصل بعدی به این میپردازد که زمان واقعی نیست، معنایش چیست و چه نتیجهای در پی دارد. و در فصل بعدش، توضیح میدهد که با این تصور از زمان، «هستی» و «زندگی» چگونه هستند؟ و به عبارت دیگر، گذشته، حال و آینده دربارهی آنها، دقیقا چه معنایی دارد؟
در فصل پایانی این بخش، نویسنده میرود سراغ داستان. زمان به طور خاص در داستان از چه قرار است. او انواع زمانگذاریهایی را که در داستان قابل تصور است، بیان میکند. و بعد نشان میدهد که کدام یک را میتوان در داستان به کار برد. او معقتد است وقتی داستان نه یک رونوشت از واقعیت، بلکه آفرینش هنریِ دوبارهی آن است، پس زمانِ داستان در حالت عادی، زبان هنری یا حقیقی است.
ظاهرا نویسنده، در این کتاب سعی دارد یک نظریه دربارهی زمان بدهد. نظریهای که با توضیحی دربارهی مفهوم «مکان» در هستی شروع میشود و سپس به تبیین مفهوم زمان در «هستی»، «زندگی ما» و در نهایت «داستان» میانجامد.
او در مقدمهاش میگوید: «هر نظریه یک دیدگاه کلی است با پایههای منطقی نیرومند که به دانشمندان خوراک آزمایش و پژوهش میدهد. از دیگرسوی، هر نظریه واژگان و اصطلاحات ویژهی خود را دارد و گاه به واژهها و اصطلاحات نوتری هم نیازمند است تا بتواند خود را توضیح دهد. این نظریه نیز از این کارکرد دور نیست».
نویسنده بحثی فلسفی را پیش میکشد تا درک ما را از دو مفهوم مهم فلسفی روشن کند. روش استدلالی او، به نوعی از راه ایضاح مفاهیم و تأمل در آنها و لوازمشان است. همچنین گاه بحث را با استناد به داستانها و اسطورهها پیش میبرد.
شاید فکر کنید با یک کتاب فلسفی متعارف سر و کار دارید. ولی به هیچ وجه این طور نیست. نویسنده برای نوشتن این کتاب، نه به سنت فکری-فلسفیِ اسلامی-ایرانی، و نه به سنت فلسفیِ غربی و شرقی، هیچ نظری نداشته است. گویی مستقلا و خودبنیاد، و فقط با ارجاع به داستانهای ادوار مختلف تاریخی قرار است این مسئلهی فلسفی را به سامان برساند.
شاید یکی از نکاتی که دربارهی این کتاب خوب است اشاره شود، نثر کتاب است. نثر کتاب، نثر متفاوتی است. البته در این معرفی و مجال مختصر، سعی شد که با بیانی آشناتر، راهی برای آغاز کتاب هموار شود. اما نویسنده در موارد بسیاری سعی میکند از واژههای ایرانی بهره بگیرد. علت اصلیاش هم این است که عمدتا این واژهها را برای بیان مقصودش دقیقتر میبیند. البته نویسنده در تمام موارد واژههای کمتر آشنا را توضیح میدهد تا مخاطب بتواند با او همراهی کند. همچنین در تمام موارد در پانوشت وجه انتخاب واژههای جدید را هم بیان میکند. و باید گفت که این کارها، در حدی است که مخاطب را آزرده نکند. نویسنده سعی میکند مخاطب را تا پایان راه همراه خودش نگه دارد.
این کتاب، در دو بخش (کتاب) نوشته شده است. در پایان هم نویسنده اصطلاحنامهای را تعبیه کرده است تا تعابیر و کلمات مهم و جدید را در نظریهاش توضیح بدهد.
در کل، این کتاب برای کسانی که میخواهند کمی عمیقتر دربارهی داستان، به خصوص «زمان» و «مکان» در داستان (و حتی زندگی) تأمل کنند، احتمالا جالب خواهد بود. همچنین میتواند برای کسانی که علاقه به یک بحث فلسفی دربارهی زمان و مکان دارند، قابل استفاده باشد.
* کارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامی
کد مطلب: 384721
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcci0q1s2bq4m8.ala2.html?384721