ترامپ و فرصتی تکرار نشدنی‌ برای ایران

بخش تعاملی الف - علی امیری

7 آذر 1395 ساعت 8:43




بعد از پیروزی نامنتظره ترامپ و جمهوری خواهان در انتخابات اخیر آمریکا،  بحث روز در کشور ما این است که حالا رویکرد آمریکا در مورد برجام و از طریق آن در مورد ایران چه خواهد بود. در این یادداشت ما سعی‌ می‌کنیم فقط چند مورد در سیاست احتمالی‌ ترامپ در باره برجام و  رویکرد آینده آمریکا و ایران یادآوری نماییم:

۱- بر خلاف مواضع انتخاباتی، ترامپ و تیم‌ جدید رهبری آمریکا، هرگز توافق لفظی برجام (بعدا توضیح داده خواهد شد چرا لفظی!) را نقض یا لغو نخواهند کرد، چون متاسفانه تمام امتیازات مطلوب هسته ای را پیشاپیش گرفته اند.

۲-اما چیزی که ترامپ و جمهوری خواهان و متحد کنونی آنها یعنی‌ نتانیاهو را آزار میدهد، امکان استفاده ایران از امتیازات و امکانات ناچیزی است که برجام و فضای مثبت ایجاد شده توسط آن میتواند در روابط بین ایران و غرب و به خصوص اروپا به دست آورد و این میتواند سیاست استراتژیک و بلند مدت آمریکا و اسرائیل برای ایران، یعنی‌ تحت فشار بودن، ادامه فاصله ایران با دنیا و به خصوص ادامه تنش ایران با  دنیای غرب و تضعیف اقتصاد ایران را با چالش مواجه کند. همه هدف تیم‌ ترامپ این خواهد بود که ایران را از همین امکانات ناچیز نیز محروم کنند بدون اینکه برجام و ساز و کار بسیار محدود کننده آن برای ایران از بین برود.

۳- از اینرو از روز اولی‌ که ترامپ و تیم‌ جدید در ۲۰ ژانویه وارد کاخ سفید شوند، رویکرد آنها این خواهد بود که بدون مواجه مستقیم با ایران یا ریسک در خطر قرار دادن برجام،  با انواع و اقسام لوایح در کاخ سفید یا دستورات اجرائی، سعی‌ خواهند کرد انواع تحریم و محدودیت مالی و اقتصادی و سیاسی را برای کشور به بهانه‌های مختلف به وجود آورند و از همه مهمتر فضای مثبت ایجاد شده برای ایران از ناحیه برجام را چه در خارج از کشور و چه در داخل و به خصوص اقتصاد داخلی‌ از بین ببرند. عجیب نیست که با همین فضای مذاکرات و تعاملات آقای ظریف با آقای کری، دولت در تثیبیت نرخ ارز برای چهار سال گذشته علیرغم پایین آمدن قیمت نفت موفّق بود، ولی‌ دقیقا از زمان انتخابات آمریکا، بازار ارز ایران دچار بی‌ثباتی  شده است و قطعاً این بی‌ ثباتی و تشدید روندهای تضعیف ارزش پول ملی‌ با سیاست جدید ترامپ و نداشتن برنامه اقتصادی روشن توسط دولت سرعت خواهد گرفت.

۴- البته دوستان خواهند گفت که خوب اگر آن ها این رویکرد را در پیش بگیرند، ایران هم میتواند از برجام خارج شود، این دقیقا سیاستی است که آنها منتظر آن هستند. متاسفانه به دو دلیل بسیار مهم، ایران نه تنها امکان خارج شدن از برجام را ندارد، بلکه مجبور خواهد بود که با تمام نیرو خواستار احترام همه به برجام شود، که دقیقا منظور آمریکا حاصل می شود.

اما دو دلیلی که ایران در این بازی راهی‌ جز تاکید بر ادامه برجام ندارد:

۱- متاسفانه ما در برجام با یک ساده انگاری غیر قابل تصوری، تمام برگ های برنده خود را و امتیازات خود را  نقد به طرف مقابل داده ایم، و در صورت خارج شدن از برجام، چند سال طول خواهد کشید که دوباره به موقعیت قبل از برجام در صنعت هسته ا ی برسیم و این یعنی‌ زمان کافی‌ برای آمریکا برای فشار بر اروپا با این حقیقت که این ایران بود که از برجام خارج شد نه ما و این یعنی‌  محدود کردن هر چه بیشتر ایران.

۲- و از ان تاسف بار تر این حقیقت است که اصولا برجام یک توافق مکتوب و سند رسمی‌ نیست بلکه یک توافق لفظی است که حتی به امضا ریاست جمهوری آمریکا یا مقامات هیچ کدام از این ۶ کشور نرسیده و هرگز در مجالس آن ها به عنوان یک عهد نامه به تصویب نرسیده. واقعاً از آقای ظریف و برخی‌ دست اندر کاران سیاست خارجی‌ و تیم‌ مذاکره کننده که دهها سال در غرب زندگی‌ کردند و می‌دانند که در اینجا، کوچکترین سند رسمی‌ بدون امضا یعنی‌ هیچ، چگونه به این جمع بندی رسیدند که توافقی به این مهمی‌، نیازی به امضا و تصویب مجالس (از جمله سنا) ندارد، و حتی امضا ریاست جمهوری ایران یا آمریکا هم پای این توافق نیست. وقتی‌ سندی امضا ندارد، هیچ بار حقوقی هم نمیتواند داشته باشد.

به طور خلاصه، آمریکا هرگز از برجام خارج نخواهد شد، ولی‌ با علم به اینکه ایران نیز هرگز از برجام خارج نخواهد شد، با تمام قوا به تحریم ها و فشار و محدودیت از نوع جنگ سردی ادامه خواهد داد که این می تواند برای ایران هزینه بسیار سنگین و غیر قابل تحملی ایجاد کند.

نمونه بسیار ساده از این عملکرد، همین بحث صدور مجوز صادرات هواپیما به ایران است. بر اساس برجام آمریکا متعهد شده است که مجوز صدور این هواپیما‌ها را (آنهم فقط به صورت موردی!) به ایرباس و بوئینگ بدهد. که آن ها اجرا کردند و با تبلیغات بسیار صحبت از مجوز و وتو اوباما کردند. ولی‌ مشکل صدور هواپیما به ایران فقط مجوز نیست، بلکه بحث مالی و تامین مالی است که باز مجلس آمریکا قانونی‌ برای محدودیت موسسات مالی (نه صدور مجوز) برای همراهی با این معامله با ایران را تصویب کرد. از نظر حقوقی و آمریکا این یعنی‌ ما ضمن اینکه به برجام التزام داریم، ولی‌ مجبور نیستیم که در مورد بانک ها هم و مسائل مالی هم این التزام را داشته باشیم چون در برجام به آن اشاره نشده است!، و اگر تیم‌ مذاکره کننده صحبت از روح همکاری در برجام می‌نمایند، با عرض معذرت، همانقدر مستدل است که برخی‌ از دوستان با وجود ده ها سال زندگی‌ در غرب از توافق برجام که حتی یک امضا پای آن نیست، به عنوان سند یاد می کنند.

در پایان می شود نتیجه گیری کرد که ما در زمان ترامپ، با چالش بزرگی روبرو خواهیم بود و ترامپ بدون اینکه خود را درگیر مستقیم با ایران بکند، سیاست فشار و محدودیت را ادامه و افزایش خواهد کرد و دست ما با این سیاست با وجود توافق لفظی برجام چندان پر نیست ولی‌ هرگز هم قادر نخواهیم بود که طرفی‌ باشیم که از برجام خارج می شود و این یعنی‌ حرکت در نقشه از پیش طراحی شده آن ها.

در اینجا فقط به عنوان یک پیشنهاد راهکاری را ارائه می دهم که شاید بتواند مثمر ثمر باشد. گذشته از فضای تبلیغی که در انتخابات توسط ترامپ به وجود آمد، ترامپ به دلیل انبوه وعده ها، شدیدا در یکسال اول ریاست جمهوری تحت فشار خواهد بود و به این دلیل به شدت به دنبال کسب وجاهت از طریق نشان دادن توفیقی در سیاست داخلی‌ یا خارجی‌ است. اگر هوشیار باشیم، این می تواند یک فرصت بسیار عالی‌ برای ایران باشد. بار خلاف مواضع تند ترامپ، او به دنبال معامله است و به  خصوص علاقه دارد که در مورد ایران و برجام که بزرگترین دستاورد اوباما بوده است به دستاوردی برسد. با یک تیم‌ قوی مذاکره کننده (با عرض معذرت نه با تیم‌ قبلی‌ ک نتیجه کار آن را در برجام می بینیم) فرصت بزرگی برای ایران فراهم است که از این تشنگی ترامپ برای مقبولیت به نفع کاهش تنش با آمریکا و غرب و به نفع منافع ایران استفاده کند.


کد مطلب: 418183

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcc44q012bqss8.ala2.html?418183

الف
  http://alef.ir