پیشنهاد کتاب/ «شعارنویسی بر دیوار کاغذی»؛ امیر احمدی آریان؛ نشر چشمه
مدار بسته
حمیدرضا امیدی سرور؛ 1 آبان 1393
1 آبان 1393 ساعت 16:00
شعارنویسی بر دیوار کاغذی
نویسنده: امیر احمدی آریان
ناشر: چشمه؛ چاپ اول ۱۳۹۳
۱۴۱ صفحه، ۷۵۰۰ تومان
فروشگاه اینترنتی شهر کتاب، این کتاب را تا یک هفته پس از معرفی، با ۱۰% تخفیف ویژه عرضه میکند، در صورت تمایل اینجا کلیک کنید.
****
چند سال پیش، هنگام یکی از اسبابکشیهای همیشه پردردسر، برای خلاصی از انبوه روزنامههایی که هم جاگیر بودند و هم جابجا کردن آنها به همراه کتابها، دشوارترین بخش هر اسبابکشی محسوب میشد؛ تصمیم گرفتم یکبار برای همیشه از دست روزنامههایی که بازمانده از تغییر و تحولاتِ میانه دهه هفتاد به بعد بودند و انواع و اقسامشان را از صفر تا صد آرشیو کرده بودم، خلاص شوم. جدا کردن صفحات فرهنگ و اندیشه و هنر و راهی زبالهدان کردن صفحات سیاسیشان چند روزی وقتم را گرفت؛ اما میارزید چون دستآخر بارم حسابی سبک شد! دور ریختن آن بخش از روزنامهها که به غیر فرهنگ، هنر و ادبیات اختصاص داشت، حسرتی در من برنیانگیخت؛ خاصه اینکه آن صفحات، عجیب کهنه و بیات به نظر میرسیدند، برخلافِ صفحاتِ ادب و هنر که هنوز تازه بود و خواندنی.
روزنامهنگاری در سه دهه گذشته، دو بار با تغییر و تحولاتی محسوس همراه شد؛ نخست با انتشار روزنامه همشهری که اولین روزنامه رنگی این دیار بود و تغییر و تحولاتی بیشتر فنی را به دنبال داشت. و دیگربار انتشار روزنامههایی که سرسلسلهشان «جامعه» بود؛ که برخی خوش دارند آنها را روزنامههای زنجیرهای بنامند. روزنامههایی که زنجیرهای یا غیرزنجیرهای، در زمینههای مختلف جریانساز بودند؛ بهویژه در تثبیت صفحات فرهنگی و هنری (بهعنوان لایی روزنامهها) که در غیاب نشریات ادبی تأثیرگذار، جریان مستقل ادبی زمان خود را نمایندگی میکردند و انتشار روزانه این صفحات برای امثال ما غنیمت بود و دلیل خریدن همزمانِ چند روزنامه.
این درست که همانند هر حرکتی، این جریان نیز نقاط قوت و ضعف خود را داشت و گاه سیاستزدگی و بدتر از آن رفاقت بر آن سایه میانداخت؛ اما بااینحال نمیتوان نقش و تاثیر سازندهاش را نادیده گرفت. «کتاب شعارنویسی بر دیوار کاغذی» اثریست که به حاشیه و متن ادبیات و روزنامهنگاری ادبی در همین محدوده میپردازد؛ یعنی از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۸؛ در واقع همان صفحاتی که به زعم من، ارزش نگه داشتن داشت.
کتاب از یک مقدمه مفصل و دو فصل تشکیلشده. در مقدمه کتاب نویسنده میکوشد علاوه بر بازگویی دلایل شأن نزول این اثر، مباحثی را که قرار است در دو فصل بعدی موردتوجه و بررسی قرار دهد، زمینهچینی کند. امیر احمدی آریان عمر فکر ادبی مدرن در ایران را از سالهای منتهی به مشروطه عنوان کرده و سپس به شکلی گذرا نقش و حضور ادبیات در مطبوعات را مورد توجه قرار داده و اشارهای بر نقش و جایگاه صفحات ادبی روزنامهها و مجلهها از روزگار مشروطه تا امروز میکند. او همچنین مروری دارد بر مسیری که روزنامهنگاری ادبی در ایران طی کرده و به مدل صفحات ادبی روزنامهها در ده سال اخیر رسیده و در نهایت نیز میرسد به اینکه صفحات مورد اشاره، چه وزن و تأثیری بر فضای ادبیات معاصر داشتهاند.
احمدی آریان با این اعتقاد که در دههی نود، صفحات ادبی روزنامهها حاشیهنشین فضای ادبی خواهند شد (چنانکه مجلات ادبی در دههی هشتاد به حاشیه رانده شدند)، هراس از آینده را دلیل نگریستنِ به گذشته دانسته که نتیجهاش نوشتن این کتاب شده.
کتاب حاضر به ادعای نویسندهاش برآیند نوشتههای بسیاری است که در دهه هشتاد در مطبوعات منتشر کرده: «هر آنچه نوشته بودم بازخواندم، بخش اعظم را دور ریختم که انتشار مجددش جز اسباب شرمساری نبود، باقی را باز نوشتم و به دیگر مطالب ربط دادم تا از مجموعشان متنی درآید به نسبت منسجم، در حدی که بشود نام کتاب بر آن نهاد. واضح است که انسجام مطلوب و معقود برای یک کتاب به دست نیامده ....اما چارهای هم جز این نبود. ژورنالیسم ادبی تکهپاره است و درگیر با آنات و موقعیتهای خاص.»
زمانه و زمینهی ادبیات در دههی هشتاد، عنوان بخش نخست کتاب است و از ۱۰ بند تشکیل شده است. این بخش با اشاره به هوس نویسندگی اهالی سینما که دهه هشتاد کم مانده بود به مد روز بدل شود، آغاز میکند و به جنبههای گوناگون گرایش بازیگران به داستان چاپ کردن میپردازد. این ماجرا البته محدود به اهالی سینما نیست، در میانه دهه هشتاد، داستان نوشتن و داستان چاپ کردن به دلیل فضای رقابتی ناشران، بهمراتب سهلتر از دهههای قبل شده و این مسئله به جنون نوشتن در فضای آن ایام دامن میزند. در این ایام شاهد حضور خیل نویسندگان جوان هستیم، در چنین شرایطیست که بهزعم نویسنده کتاب نویسندهای موفقتر است که قابله بهتری برای زایمان داستانش باشد.
ماهیت تکهتکهای که مبنای کار نویسنده در این کتاب بوده و خود او نیز بدان معترف است، باوجود تمام تلاش او برای پیوند دیدگاههای متنوعِ مطرحشده، در فصل اول کتاب کم و بیش خودنمایی میکند؛ اما این چند پارگی مانع از آن نیست که نویسنده به نتیجهای واحد و معطوف به واقعیت نزدیک شود: «ادبیات تنها شکل تولید فرهنگی است که تمام و کمال به زبان متکی ست و جز کلمه هیچچیز ندارد و اتفاقاً همین موجب میشود که بیشترین تقاطع را با سیاست داشته باشد. و میل غایی هر نظامیست که حق روایت را منحصر به خود میخواهد.»
و با این نتیجهگیریست که میتوان هجوم نویسندگان به فضای مجازی را که خط و خطوط نوشتن و خواندن و حتی ممیزی را دگرگون کرده درک کرد. فضای مجازی ظرفیتها و محدودیتهای خاص خود را دارد، گاه به شدت توهمزا میشود و بهخصوص نوع فیسبوکی آنکه محدود است به دایره رفقا، بنابراین خواننده تصادفی ندارد و امیر احمدی آریان بهدرستی بر این نکته انگشت میگذارد که نویسندهای که خواننده تصادفی ندارد، در واقع اصلاً خواننده ندارد!
چخوفیسم ایرانی، و ادبیات زندگی روزمره، عنوان بخش دوم کتاب است. نویسنده در این بخش از حاشیه ادبیات معاصر به متن آن میآید. براین اساس مناسبات صفحات ادبیات روزنامهها یا فعالیت برون متنی نویسندگان آثار را وانهاده و کم و کیف خود آثار ادبی را مورد بررسی قرار میدهد. جانمایه این بخش طرح و بسط یک نکته مهم است که بیشک بزرگترین معضل ادبیات امروز نیز هست. ادبیاتی که نویسندگان مختلفش آثار مشابه هم تولید میکنند؛ آثاری که از آنها به عنوان داستانهای آپارتمانی هم یاد میشود؛ چراکه نویسندگان امروز بهجای خلق موقعیتهای داستانی به روایت زندگی روزمره در آثار خود پرداختهاند و ازآنجاکه تجربههای زندگی روزمره طبقه متوسط شهری شبیه هم شده، این آثار نیز با کمی بالا و پایین، همگی بر یک مدار واحد و بسته میچرخند.
گویی شخصیتهای اغلب رمانهای امروز به جای اینکه در متن جامعه باشند، در فضاهای مسقف بسر میبرند، «چنین رمانی به جای روایت روزمرگی با روزمرگی یکی میشود؛ بهجای ساختن روزمرگی در ادبیات، ادبیات روزمرگی میسازد. این ادبیات برای مصرف روز است و فراموش خواهد شد، چون خود به هیئت همان چیزی درآمده که میخواهد روایتش کند. حجم زیادی از ادبیات این چند سال ما درگیر بازنمایی زندگی مردمان پایتخت بوده است بیآنکه فرم ادبی متناسب با این روزمرگی و مصرفگرایی را بیابد...»
شاید دستاوردِ کیفی ادبیات داستانی ایران، در این مقطع زمانی دوازده ساله چندان چشمگیر نباشد، اما به لحاظ کمی با رشد قابلتوجه و ظهور نامهای جدید همراه بوده؛ از سوی دیگر فراز و فرودهایی که در حاشیه و متن ادبیات رخداده و همچنین سرعت تغییر و تحولات و تنوع آن، چنان بوده که بیاغماض در کتابی با این حجم نمیتوان به همه آنها پرداخت و تحلیلی جامع ارائه کرد.
بنابراین نمیتوان مدعی شد که امیر احمدی آریان در کتاب حاضر تحلیلی جامع از حاشیه و متن ادبیات این سالها ارائه کرده است؛ اما بههرحال میتوان تصویر بخش قابلتوجهی از مهمترین رخدادهای این ادبیات را در آن یافت که نویسنده در حد بضاعت خود کوشیده با تبیین شرایط بیرونی و حاشیه آن به تحلیل درونی آن راه یابد و تا حد زیادی نیز موفق بوده و ایدههای تأملبرانگیزی را نیز مطرح کرده. هرچند اگر احمدی آریان بهجای انسجام بخشیدن به یادداشتهای پیشین، به انسجام بخشیدن آن ایدهها و پیریزی آن در قالب متنی جامعتر و دارای انسجام بیشتر میپرداخت به نتیجه بهتری میرسید. بااینحال کتاب حاضر اثریست تأملبرانگیز برای آنها با ادبیات داستانی این سالها دمخور بودهاند و بهویژه آنها که خود نیز دستی بر آتش داشتهاند.
کد مطلب: 246444
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcba0b5arhbaap.uiur.html?246444