نطق علی مطهری در سوال از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی

سوال مطهری از جنتی پیرامون عدم اجرای «قانون ممنوعیت به کارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه»

بخش فرهنگ و هنر الف، ۲۶ آبان ۹۴

26 آبان 1394 ساعت 11:47


متن نطق علی مطهری در سؤال از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
از وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی جناب آقای جنتی که برای پاسخ به سؤال تشریف آورده‌اند تشکر می‌کنم. سؤال من درباره علت سهل‌انگاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اجرای «قانون ممنوعیت به کارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه» مصوب سال ۱۳۷۵ است. در چند سال اخیر شاهد بوده‌ایم که به کارگیری الفاظ و کلمات انگلیسی و لاتین در نامگذاری فروشگاه‌ها، غذاخوری‌ها، هتل‌ها و مهمانپذیرها، شرکتها و همین طور کالاهای تولیدی افزایش چشمگیر پیدا کرده و اصالت فرهنگی و هویت جامعه اسلامی ما را مخدوش کرده است. اسامی مانند سِوِن برای ماست،
Baby shop ، Big boy ، Body ، M.R Peach و Teen sport برای فروشگاه‌ها، و نامهایی مانند استاپ برگر و هات برای غذاخوریها به وفور دیده می‌شود. همین‌طور زیاد مشاهده کرده‌اید که کلمه Sale به جای «حراج» یا «فروش فوق‌العاده» و کلمه Off برای «تخفیف» به کار می‌رود. معمولا کلمات انگلیسی و کلمات فارسی با حروف انگلیسی در بسته‌بندی کالاهای تولید داخل بر کلمات فارسی غلبه دارد و کلمه فارسی هم به صورت ریز در گوشه‌ای آورده می‌شود به گونه‌ای که انسان نمی‌فهمد این کالا تولید داخل است یا خارج. گویی خجالت می‌کشند کلمه فارسی را واضح و درشت بنویسند. این گونه موارد، مخالف صریح قانون ممنوعیت به کارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه است.
تبصره ۵ این قانون می‌گوید: کارخانه‌ها، کارگاه‌ها و اماکن تولیدی و خدماتی و تجاری موظف‌اند ظرف مدت ۲ سال از تاریخ ابلاغ این قانون، اسامی تولیدات، و ظرف مدت یک سال نام اماکن خود را به نامها و واژه‌های غیربیگانه برگردانند.
و تبصره ۶ می‌گوید: چاپخانه‌ها، مراکز طبع و نشر، روزنامه‌ها و سایر مطبوعات مکلف به رعایت این قانون هستند و در صورت تخلف، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف است مطابق تبصره هشتم همین قانون با آنها رفتار کند.
تبصره ۸ می‌گوید: تولید و توزیع‌کنندگان کالاها و صاحبان مراکز کسب و پیشه در صورت تخلف از این قانون به ترتیب به مجازاتهای زیر محکوم خواهند شد:
الف. اخطار کتبی توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
ب. تعویض علائم و نشانه‌ها و تغییر اسامی و عناوین پس از اعلام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط وزارت کشور یا دستگاه‌های ذی‌ربط با هزینه متخلف.
ج. تعطیل موقت محل کار
د. لغو پروانه کار.
ممکن است بگویید پس بخشی از اجرای قانون از دست وزارت ارشاد خارج است. ولی ماده ۱۷ آیین‌نامه اجرایی این قانون تکلیف این موضوع را روشن کرده است، می‌گوید: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیروی انتظامی موظفند با اختصاص واحد متناسب برای اجرای قانون و این آیین‌نامه، اقدام نمایند.
پس قانونِ مشخص و آیین‌نامه اجرایی آن از سال ۷۵ موجود است و متولی اجرای آن هم وزارت ارشاد معرفی شده است؛ ولی نگاهی به تابلوهای فروشگاه‌ها و شرکتها و غذاخوری‌ها و هتلها و سایر اماکن عمومی خصوصا در شهرهای بزرگ نشان می‌دهد که اسامی و عناوین انگلیسی یا اسامی و عناوین فارسی با حروف انگلیسی در سالهای اخیر رو به افزایش بوده و اگر اقدامی در اجرای این قانون صورت گرفته، کاهش این پدیده محسوس نبوده است به گونه‌ای که به نظر می‌رسد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اجرای قانون سهل‌انگاری کرده و اساسا این پدیده را یک مسئله و معضل نمی‌داند، در حالی که این امر زمینه‌ای است برای رواج فرهنگ غربی، چون هر زبانی با خود فرهنگ خود را هم می‌آورد. به تعبیر رهبر انقلاب: «چقدر دولت انگلیس و دولت آمریکا باید پول خرج کنند تا بتوانند این طور آسان زبان خودشان را در میان یک ملت بیگانه ترویج کنند؟ اسم فارسی را با خط لاتین می‌نویسند یا اسمهای فرنگی روی محصولات تولید شده داخل ایران می‌گذارند! من از این، احساس خطر می‌کنم.»
شهید مطهری می‌گوید: «وقتی که استقلال فکری نباشد یک روز پیشنهاد تغییر خط می‌شود، یک روز پیشنهاد تغییر لباس و یک روز یک تغییر دیگر. تبعیت از مد و لباس و غذاخوردن و گفتن بای بای و گودبای و اسم فرنگی روی بچه گذاشتن ، غذای فرنگی خوردن و لباس فرنگی پوشیدن نشانه عدم استقلال فکری است. اهمیت ندادن به شعارهای ملی و دینی و پذیرفتن شعارهای دیگران دلیل بر عدم استقلال فکری است.»
من بعضی دیگر از این اسامی را که شاید به چشم شما هم خورده باشد ذکر می‌کنم: فروشگاه‌هایی با نام Sub zero ، Lc man ، Elegance ، Sun city ، سِت اسپورت ، تورینو ، سرپیکو، نایت ، هُوم ، اِلگانت ، بالسا ، تاپ ، پرنسس ، رومنس ، دیزاین ، تاکرز ، اِکس کات، نینا، ملاپینا ، مورانو ، ساندی ، نایس‌کارپت ، مرسی پاپا.
یا بستنی‌هایی با نام پریما ، میرکس ، کارنیلو ، موهیتو ، ویکتوریا ، رابی و پوش‌آپ.
حتی فروشگاههایی پیدا شده‌اند که فاکتور انگلیسی به مشتری تحویل می‌دهند یا در فهرست بعضی غذاخوری‌ها به جای فیله مرغ: چیکِن فیلِت ، به جای میگو سوخاری : فراید شریمپ ، به جای ساندویچ ماهی : فیش برگر ، به جای پیتزا مخصوص: پیتزا اسپشال و به جای مرغ تند : چیکن اسپایسی می‌نویسند و گاهی کل فهرست غذا به زبان انگلیسی است.
یا به جای «تحویل در محل» از کلمه «دلیوِری» و به جای «تند» از کلمه «چیلی» استفاده می‌کنند. همین طور است شهربازی با عنوان «تهران لند» و پردیس سینمایی چند منظوره به نام «مگامال».
حتی بلیت‌های هواپیمای ما به زبان انگلیسی شده است گرچه در اینجا علاوه بر وزارت ارشاد، وزارت راه هم مسئولیت دارد. البته رسانه ملی که محصولات با نام انگلیسی را تبلیغ می‌کند مانند هوم کر، بارلی ، بایودنت ، پریل ، اکتیو ، اویلا و ویستابست ؛ و اداره ثبت شرکتها هم که این اسامی را ثبت می‌کند مسئولیت دارند گرچه متولی اجرای قانون وزارت ارشاد است.
همین طور که مشاهده می‌کنید تابلوها در بعضی نقاط شهرهای بزرگ و شهرهایی در غرب مازندران به گونه‌ای است که گویی در یکی از شهرهای اروپا هستیم.
آیا اینها جز خودباختگی و احساس خود کم بینی نسبت به فرهنگ غربی است و جز این است که با استفاده از کلمه انگلیسی و لاتین احساس شخصیت می‌کنیم؟ آیا اینها مصداق نفوذ فرهنگی نیست؟
البته بعد از مطرح شدن سؤال بنده در مجلس هشتم، وزارت ارشاد اقداماتی را آغاز کرد و به پیشنهاد کمیسیون فرهنگی شورایی مرکب از نهادهای ذی‌ربط مثل سازمان ثبت شرکتها ، ثبت احوال و وزارت صنعت تشکیل داد و جلساتی را با آنها برگزار کرد و در این دولت هم در همین راستا اقداماتی شد که گام مثبتی به شمار می‌رود ولی تا زمانی که کاهش محسوس این پدیده احساس نشود، در واقع کاری صورت نگرفته است. ممکن است جلسات زیادی تشکیل شود اما نتیجه عملی نداشته باشد.
مسئله مهم این است که ما چه اهمیت و ارزشی برای این موضوع قائل هستیم. ممکن است برخی معتقد باشند که این پدیده مسئله مهمی نیست و در دنیای امروز که به سوی جهانی‌شدن پیش می‌رویم باید تسلیم باشیم. ولی این، حرف باطلی است. رواج زبان بیگانه در میان یک ملت، لاجرم منجر به رواج فرهنگِ آن زبان می‌شود و سبک زندگی آنها را تغییر می‌دهد.
در مجلس هشتم که فراکسیون شاهد خدمت مقام رهبری رسید وقتی یکی از افراد کلمه «فراکسیون» را به کار برد ایشان فرمودند چرا هنوز برای این کلمه، معادل وضع نشده است؟ همچنین من به ایشان گفتم سؤالی از وزیر در همین زمینه مطرح کرده‌ام. ایشان گفتند سؤال از وزیر باید همین طور استخوان‌دار و اساسی باشد نه سؤالاتی که وقت دولت و مجلس را می‌گیرد.
همین طور در رسانه‌ها آمد که در یکی از سفرهای داخلی رهبر انقلاب، وقتی خلبان با برج مراقبت به زبان انگلیسی صحبت کرد، ایشان فرموده بودند: «آیا نمی‌شود در پروازهای داخلی با زبان فارسی با هم صحبت کنند؟»
نکته قابل توجه این است که کشورهایی که الفبای عربی و فارسی خود را تبدیل به الفبای انگلیسی کردند، در مدت کوتاهی از فرهنگ ملی و اسلامی خود دور شدند و تغییر هویت دادند. ترکیه بهترین نمونه آن است. مردم ترکیه قبلا مثل ما همین قرآن عربی را می‌خواندند اما الان قرآن با حروف انگلیسی را می‌خوانند که به هیچ وجه معانی قرآن در آن منتقل نمی‌شود. به این ترتیب ارتباط مردم ترکیه با گذشته خود و با فرهنگ غنی اسلامی قطع شد و البته در سالهای اخیر اقداماتی برای بازگشت به اسلام انجام داده‌اند.
همین طور تا چندین سال پیش حروف الفبای مردم مالزی همین حروف عربی و فارسی بود. متأسفانه در دوره ماهاتیر محمد، با آنکه فرد آگاه و روشنی است، حروف الفبایشان را تبدیل به حروف انگلیسی کردند و اکنون نسل جوان این کشور قادر به خواندن قرآن عربی و استفاده از مواریث اسلامی و معنوی خود نیست و فرهنگ غربی هم به سرعت در این کشور نفوذ کرد.
نمونه دیگر، کشور پاکستان است که زبان اردو با الفبای عربی و فارسی یکی از زبانهای رسمی آن است. اما از چند سال پیش زبان تدریس در دانشگاهها را زبان انگلیسی قرار دادند. نتیجه آن این شده است که اکنون اکثر جوانان این کشور از قرائت قرآن و ادعیه عربی و استفاده از متون اسلامی و برقراری ارتباط با گذشته فرهنگی خود عاجزند و ارتباط آنها با فرهنگ اسلامی قطع شده است.
انگلیسی‌ها وقتی وارد هندوستان شدند زبان فارسی را که از زبانهای رسمی هند بود و مکاتبات اداری به فارسی انجام می‌شد، حذف کردند و زبان انگلیسی را جایگزین آن کردند و این امر تأثیر زیادی در انتقال فرهنگ آنها داشت.
در کشور ما ایران هنوز خطر به این درجات و مراتب نرسیده، ولی بی‌تفاوتی مسئولان فرهنگی کشور نسبت به رواج اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه، ما را هم در همان مسیر قرار داده است. امروز اعداد در نامه‌های دولتی به انگلیسی ذکر می‌شود که باید اصلاح شود. البته ما توجه داریم که به کار بردن نشان‌های صنعتی مانند سامسونگ یا سونی منعی ندارد، ولی در همین موارد هم قانون می‌گوید که این اسامی با حروف فارسی باید سه برابر آن با حروف انگلیسی باشد. ولی این امر رعایت نمی‌شود.
از طرف دیگر کالاهایی وجود دارد که تولید داخل است و فقط بخشی از آن به خارج صادر می‌شود. چه ضرورتی وجود دارد که مجوز اسم خارجی به این قبیل کالاها داده می‌شود و بسته‌بندی آن هم کاملا انگلیسی است. نمونه آن شکلات یا آدامس وایت است که در هر دکه روزنامه‌فروشی هم به فروش می‌رسد. آیا اگر کالایی صادراتی هم هست بهتر نیست نام فارسی داشته باشد تا نوعی ترویج زبان فارسی باشد که زبان دوم دنیای اسلام است و در کنار آن، همان نام، ریزتر با حروف انگلیسی آورده شود؟
به هرحال به نظر می‌رسد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اراده کافی برای اجرای این قانون را نداشته و به اندازه کافی جدی نبوده است چون ما شاهد افزایش این پدیده هستیم.
زمانی می‌توانیم بگوییم وزارت ارشاد در اجرای این قانون موفق بوده است که کاهش اسامی و عناوین بیگانه را بر سردر فروشگاهها و سایر اماکن عمومی و در بسته‌بندیها و غیره به روشنی احساس کنیم.


کد مطلب: 310712

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcb8gbf5rhb8zp.uiur.html?310712

الف
  http://alef.ir