غرب حداقل به این ۸ دلیل ناگزیر به تفاهم با ایران است

بخش تعاملی الف - رضا احسانی

1 دی 1393 ساعت 10:26


علی رغم وجود دشمنی دیرینه و ماهوی غرب با انقلاب اسلامی، و با توجه به اینکه اصل وجود نظام جمهوری اسلامی برای آن ها یک چالش جدی به شمار می رود، غرب ناگزیر شده است که در مورد تحریم ها کوتاه بیاید.

چنان چه طرفین گرچه همچنان در فضای رسانه ای و سیاسی، بر طبل مخالفت و معاندت با یکدیگر می کوبند، و حتی اصل فلسفه سیاست و حکمرانی یکدیگر را زیر سؤال می برند، اما با کمال تعجب بر سر میز مذاکره، مذاکرات گام به گام درحال پیشرفت است.

حتی می بینیم که غرب که در زمان مذاکره، برخی اهرم های فشار بر ایران را از دست داده، از سر عادت از کانال های دیگر – مانند موضوع فناوری های موشکی، داستان حقوق بشر، محروم کردن والیبال و … – به دشمنی خود ادامه می دهد.

این مذاکرات را باید تفاهم شکننده و موقت دو دشمن دیرینه بر سر منافعی محدود و خاص دانست. رفت و آمدهای یکسال اخیر هم تنها بر تدوین بندهای این تفاهم نامه متمرکز است نه اصل آن. بر سر اصل توافق هردوطرف متفقند، اما هر یک فشار می آورند که امتیازات بیشتری بگیرند.

۸ دلیل که غرب را وادار کرده با ایران کنار بیاید به شرح زیر است:

۱- تحریم های باصطلاح فلج کننده، تنها ایران را دچار زیان نکرد؛ بلکه اثر مخرب مستقیم بر اقتصاد طرف مقابل گذاشت. این اقتصادها – که اغلب، از ۲۰۰۷ میلادی دچار رکود هستند – برای ترمیم خود به سیاست مداران برای لغو تحریم ها و جبران بخشی از رکود اقتصادیشان فشار می آورند. (در محافل رسمی رشد اقتصاد اروپا در سال ۲۰۱۵ تنها ۰٫۸% و آلمان تنها ۱% پیش بینی شده است)

۲- جای گزین های بهتر و کم هزینه تر از تحریم برای فشار بر اقتصاد ایران (و روسیه) بوجود آمده، که یکی از آنها کاهش قیمت نفت است. پس بجای اعمال تحریم، که هزینه های زیادی برای طرف غربی در بردارد، کاهش قیمت نفت اهرم پایدارتر و باصرفه تری به شمار می رود.

۳- جای گزین بعدی برای فشار به اقتصاد ایران این است که غرب با گرفتن امتیازاتی در قبال لغو تحریم ها – مانند تحدید تأمین گندم و سایر کالاهای راهبردی ایران از کانال چند شرکت معدود غربی – شریان های اقتصادی و امنیتی ایران را به روش های مؤثر دیگری در دست گرفته است. (ر.ک. نامه احمد توکلی به رئیس جمهور در اعتراض به این توافقات)

۴- طی ۱۲ سال اخیر – از ۲۰۰۳- در پی ۵ برابر شدن ناگهانی قیمت نفت سرمایه گذاری بخش خصوصی در عرصه ی انرژی های نوین، مانند هسته ای، بادی و خورشیدی توجیه پذیر شد. نتیجتاً سرمایه گذاری و ایجاد زیرساخت های انرژی های نوین، شرایط انرژی دنیا را تحت تأثیر قرار داده و لاجرم جهان را در مسیر کم رنگ شدن نقش نفت و گاز قرار داده است. آمریکا در سال آینده(۲۰۱۵) ۱۰% کمتر بر استخراج نفت شیل سرمایه می گذارد. این روند قطعاً در سال های بعدتر به صورت تصاعدی افزایش خواهد یافت و سرمایه گذاری بر نفت، اگر متوقف نشود، به حداقل ممکن خواهد رسید. از سوی دیگر دانش اجرایی ایران در زمان اعمال تحریم ها به حدی رسیده است که تحریم های سنتی بر صدور نفت و گاز، کم اثر شده اند. پس اعمال تحریم نفت و گاز صادراتی ایران در درازمدت اثر خود را از دست داده و پس از این بی اثر تر نیز خواهد شد.

۵- فشار به ایران در مورد مراودات پولی نیز روش های نوین معامله، مانند معاملات تهاتری را کلید زد که نهایتاً در اقتصاد دنیا به کم رمق شدن جدی استیلای دلار منجر شده است. چه اینکه به گواهی امریکایی ها، کشورهای زیادی از ایران آموخته اند که برخلاف روال گذشته که همواره دلار واسطه ی تبدیل میان ارزها به شمار می رفت، می توان معاملات دو جانبه، و بدون واسطه دلار، و تنها با ارزهای دوجانبه را صورت داد. به عنوان نمونه ی بارز می توان به پیمان های دو و چند جانبه کشورهای بریکس اشاره کرد. امریکا به دلیل همین استیلای دلار است که سالانه ۲۰۰۰ میلیارد دلار، ارز بدون پشتوانه تولید کرده و به جهان صادر می کند. اگر هژمونی دلار بر هم بخورد اقتصاد امریکا دچار چالش جدی خواهد شد. پس جلوی این خط شکنی ایران نیز – در حذف ناگزیر دلار از معاملات با طرفیت ایران- باید گرفته شود.

۶- ایران در معادلات منطقه ای که اهمیت ویژه ای برای غرب دارد تأثیرگذار است. از لبنان و سوریه تا عراق، یمن، عربستان، افغانستان و روسیه.

۷- اصولاً ایرانی ها ثابت کرده اند که در برابر تهدیدات مستقیم، از خود مقاومت نشان می دهند. اصرار غرب به مواجهه ایدئولوژیک با ایران، در درازمدت کاملاً نتیجه ی عکس داشته و به قدرتمند شدن و افزایش ضریب نفوذ ایدئولوژی انقلاب اسلامی انجامیده است. بنابراین راهبرد دوستی، و وارد کردن ضربه از راهکارهای غیر مستقیم، طولانی مدت و فرهنگی مؤثرتر است.

۸- روسیه اخیراً در تقابل مستقیم با غرب قرار گرفته و آشکارا یارگیری می کند. قهر غرب و ایران، موجبات تمایل ایران به سمت روسیه را فراهم می کند. دیدارهای متعدد رؤسای جمهور دو کشور که در یک سال اخیر به چهار نوبت رسیده، و اخبار رسمی از حداقل ده برابر شدن حجم مراودات اقتصادی دو کشور، نشان هایی آشکار از این تمایل است.

غرب حداقل به این ۸ دلیل ناگزیر به تفاهم با ایران است.


کد مطلب: 253419

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcb8fb59rhbsap.uiur.html?253419

الف
  http://alef.ir