درد دل مردم /پاسخ مسولین

آقای خودرو ساز چرا بد قولی؟/دودی که به چشم سهامداران می‌رود/اضافه بار کیلویی چند؟/

بخش اجتماعی/5مرداد96

5 مرداد 1396 ساعت 9:55

الف درصدد ایجاد یک بخش جدید در سایت برای انعکاس مشکلات مردم است. در این ستون مشکلات، ریز و درشت مردم منعکس می گردد. بدیهی است در بسیاری موارد امکان قضاوت برای الف ممکن نیست. به همین دلیل در صورت انتشار این پیام‌ها در انتظار پاسخ مسئولان و دستگاههای مربوطه خواهیم بود که در همین ستون منتشر خواهد شد. بدیهی است پیامهای حاوی توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نخواهد شد. شما می توانید مسایل و مشکلات خود را به ایمیل الف به نشانی info@alef.ir ارسال نمایید .بدیهی است پیامهای دریافتی پس از بررسی در همین ستون منتشر خواهد شد. چند نکته : 1- مطالب حتی المقدور کوتاه و بودن حاشیه روی نوشته و به موضوع اصلی مورد نظر پرداخته شود. 2- در صورتی که مطلب نیازمند الصاق تصویری از مدارک بود حتما بپیوست ارسال گردد. 3- در مواردی ممکن است دستگاه مربوطه نیازمند ارتباط با نویسنده مطلب باشد در صورت تمایل نام و نام خانوادگی و شماره ای برای تماس اعلام نمایید. 4- با توجه به حجم زیاد ایمیل های ارسالی به الف لطفا در قسمت موضوع عبارت درد دل مردم را بنویسید تا تفکیک ایمیل ها براحتی صورت گیرد.


آقای خودرو ساز چرا بد قولی؟

 شرکت سایپا تیباهای موعد تحویل فروردین، اردیبهشت و خرداد 96 را تحویل نمی دهد و هیچکس هم پاسخگو نیست. اخیرا هم شماره تماس 096550 فقط اعلام میکند که مسئول خدمات پس از فروش است و تحویل خودرو باید از طریق نمایندگی پیگیری شود. نمایندگی هم می گوید فقط از طریق شرکت پیگیری کنید. الف جان خودت یه بررسی بکن ببین مشکل کجاست. اونایی که تحویل فوری 30 روزه مینویسن رو سریع خودروشونو بهشون میدن ولی مال ما که پیش فروش بوده رو اصلا جوابگو نیستند.

دودی که به چشم سهامداران می‌رود

متاسفانه یکسال است سهام بانک صادرات و گردشگری بسته است وپول سهامداران خرد بلوکه است
دود این لغو مجامع و دعواهای  بین بانک مرکزی و سازمان بورس به چشم سهامداران می رود که پولشان یکسال است بلوکه است / حامد

استعدادهایی که از تولید و اشتغال دور می مانند

من یک فارغ التحصیل دکتری مهندسی برق هستم در خبرها خواندم که وزیر محترم بهداشت سوار ماشین پورشه می شود و با عث مسرت من و امثال من است که ایشان بر اثر تخصص چشم پزشکی درامد خوبی دارد و صادقانه می گوید که وضعیت مالیش خوب است و ریا نمی کند  فقط گله من از مسئولین این است که انصافا مدرک دکتری مهندسی برق من را از لحاظ نحوه دریافت و سختی های آن با یک دندانپزشک ، پزشک عمومی یا متخصص  و یا وکیل دادگستری قیاس کنند به جرات می گویم اخذ مدرک در رشته من اگر سخت تر از پزشکی یا وکالت نباشد آسانتر نیست  هر انسان منصفی می داند که رشته شغلی من باعث اشتغال خواهد بود و می تواند اکثرا شغل تولیدی باشد و باعث اشتغال شود و مانند پزشکی یا وکالت جزو امور خدماتی نیست.

اما سوال این است که چگونه است در رشته های مهندسی برق و فنی  بازار تحصیل و درآمد در آنها رقابتی  است و چون رقابت در آن برای همه با مانع روبرو نیست خود بخود من دکتری حداکثر درآمدم با بیست سال سابقه کار ماهی حداکثر هفت میلیون تومان است ولی درآمد دوستانم با مدرک لیسانس ولی وکیل دادگستری و یا دوستان پزشک متخصص براحتی اکثرا حداقل ماهیانه زیر پنجاه میلیون تومان نیست تفاوت فاحش سطح زندگی من با دوستانم کاملا مشهود و بارز است  نگاهی به درآمد وزیر محترم بهداشت با درآمد سایر وزرای مهندس یا اقتصاد دان یا .....نشاندهنده صدق نوشته من است  به نظر علت اصلی آن هم  بازار انحصاری است که در آن رقابت کامل در وکالت دادگستری یا تخصص پزشکی و دندانپزشکی وجود ندارد این امر باعث می شود که دانش آموزان مستعد و نابغه کشور اکثرا در کنکور سراسری به سمت گرایشهای پزشکی یا رشته حقوق روی آورند و استعدادهای زیادی که می توانست در خدمت تولید و اشتغال باشد به خاطر درآمد بیشتر حتی با وجود عدم علاقه به رشته های خدماتی سوق یابد .

لذا از مسئولان خواهش می کنم تا زمانی که درآمد در رشته هایی مانند وکالت و پزشکی متخصص با انحصار و جلوگیری از افزایش رقیب کاری باشد این امر به شدت به ضرر تولید و اشتغال خواهد بود و باعث می شود که نخبه های فنی و مهندسی به خارج از کشور مهاجرت کنند .
چون هیچ توازن منطقی درآمد بین رشته های خدماتی مورد اشاره با رشته های تولیدی وجود ندارد جالب این است که اکثرا وکلای دادگستری یا پزشکان ما را در کشورهای دیگر به نسبت رشته های مهندسی یا فیزیک و ریاضی  کمتر جذب می کنند و مدارکشان را کمتر قبول دارند لطفا مسئولان کاری کنند تا این امر به یک چالش بزرگ تبدیل نشود ./ حسینیان

.
اضافه بار کیلویی چند؟

من امروز مشغول جستجوی بلیط  پرواز استانبول ارومیه از سایت شرکت هواپیمایی آسمان بودم متوجه شدم قیمت اضافه بار رو هرکیلو ده هزار تومن زده ولی اون نفری که توی فرودگاه مسولیت کنترل بارها رو داره به ازای هر کیلو 5 دلار (معادل 20 هزار تومن) نقدی طلب میکنه.بنده بارها شاهد این دریافتی بودم.
لطفا پیگیر این موضوع آشکار باشین چون مبلغی که دستی جمع میکنه بسیار بالابود و شدیدا هم درباره ی اضافه بار سختگیری میشه و حتی دو سه کیلو رو هم دریافت میکنن./محمد پناهی

فقط اراده کنید

اینجانب محمدرضا براز متولد 1364ساکن تهران در سال 1390 به بیماری سرطان خون از نوع لوسمی حاد دچار شدم ....بنده بعد نزدیک سه سال درمان با عنایت بخدا و روحیه خوبی که خودم داشتم این دوره ها رو پشت سر گذاشتم و فقط به این فکر می کردم با این بیماری بجنگم و یک لحظه کوتاه نیام ..

دورهای شیمی درمانی هرچند سخت بود ولی به فکر این بودم من خوب خواهم شد، و به خدای خودم ایمان داشتم ،اما بعضی وقت ها فکر های منو رااز این ذهنیت خوب کم رنگ نگه میداشت..تصوراتی که هرروز به سراغ من میومد، این بود چرا کسانی که قبل از من بیمار شدند وجود ندارند..که همین تصور من باعث میشد که حتما مرگ پشت این بیماری هست ...

هرچند اسم سرطان سخت هست اما من به اسم مرگ نگاه نمی کردم..دوست داشتم از بیماری کسانی قبل از من دچار این بیماری شدند جویا بشم بدونم چه اتفاقی برایم قرار پیش بیاد...اما متاسفانه کسی پیدا نمی کردم ..از دور میشنیدم کسانی خوب شدند ولی چرا اعلام نمیکنند که ما بیماران سرطانی بدانیم چی در انتظار ما هست ... و همین باعث میشد من به خودم هر بار قول میدادم خوب میشم و این کارو خواهم کرد...اکنون بنده بیش از 180بیمار سرطانی چه حضوری چه مجازی در سراسر کشور گفتار درمانی میکنم و با بیماران سرطانی خون از نظر تاثیرات درمان و دوره ها چه از نظر روحیه و عوارض داروها مشاوره میدم ..و میگم منم مثل شما هستم و شما هم مثل من و انگیزشون نسبت به درمان بالا و تاثیر گذار میشم ،چون یک بیمار سرطانی بیش از هرکس حرف یک هم نوع خودش بیشتر براش تاثیر گذار هست..

سوالی که برای تمام بیماران سرطانی پیش میاد در ابتدای بیماری آیا ما دوباره می توانیم کارهای روز مره خودمون انجام بدیم آیا ما محدود نمیشیم ...من برای همین بحث خواستم اعلام کنم ما بیماران سرطانی هیچ وقت محدود نمیشیم و مثل یک فرد سالم چه بسا بیشتر کارهای روزمره خودمونو انجام میدیم...

برای اثبات این کار اینجانب تصمیم گرفتم با یک گروه کوهنوردی دست به صعود قله های سخت بزنم که از قبل هیچ زمینه ای از کوهنوردی نداشتم...چرا کوهنوردی را انتخاب کردم..چون این رشته فعالیت مستقیم با گردش خون داره یه بیمار سرطانی خون در هر شرایط میتونه کارهای بیش عهده خودش انجام بده ...و همین انگیزه باعث شد اینجانب در ماه خردادماه و تیر ماه 1396 در یک ماه هشت صعود به قله های بیش از 4000متر داشتم..

قله های زرین کوه ..خلنو..سی چال ..مهرچال قله سبلان ، شاه نشین.بازارک...و بلندترین قله ایران دماوند به ارتفاع 5670 متر....امروز هر چند دوستان بیمار سرطانی این عکس ها و این اقدام منو می بینند و در روحیشون تاثیر گذار هست ، و به خاطره همین با تمام توان این راه را ادامه خوام داد .

و از خدا بزرگ ممنونم چنین روحیه به من داد ..و امروز تلاشم میکنم این حرکت رسانه ای بشه تا اونای که فکر میکنند سرطان خط آخر هست بگوییم دراشتباه هستند..
خدا بخواهد سرطان که هیچ دماوند هم جلویت زانو میزند.
 


کد مطلب: 494709

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcawynyo49no01.k5k4.html?494709

الف
  http://alef.ir