خاطره ای از مصائب سفر با قطار؛

چرخهای فرسوده راه آهن می لنگد

بخش تعاملی الف - محمد حسن کسائیان، 5 تیر 93

5 تير 1393 ساعت 8:32


حقیر جهت شرکت در مراسم ترحیم یکی از دوستان روز پنجشنبه ۲۲ خرداد ۹۳ عازم شهر یزد شدم. چون مسافرت یک روزه بود و یک نفر هم بودم ترجیح دادم از خودرو شخصی استفاده نکنم. لذا با قطار پردیس که از نوع ترنست می باشد و در زمان حدودا پنج ساعت و نیم به یزد می رسد ساعت شش و بیست دقیقه عازم شدم.بعد از گذستن حدود یک ساعت و نیم به ایستگاه محمدیه قم رسیدیم.

در آنجا از طرف رئیس قطار اعلام شد به دلیل نقص فنی قطار قادر به ادامه مسیر نیست و باید از قطار پیاده شوید. تا قطار دیگری از تهران بفرستند. لذا از ساعت هفت ونیم صبح تا ساعت یازده و نیم در وسط بیابان معطل شدیم تا قطار جدید برسد. با آمدن قطار جدید همه سوار شدند و ساعت حدودا ۱۲ راه افتادیم. اما از همان ابتدا متوجه شرایط غیر عادی قطار اعزامی شدیم. بعد از گذشت یکساعت به ایستگاه کاشان رسیدیم که در آنجا بعد از ادای فریضه نماز ظهر و عصر از مسافران با وعده ناهار پذیرایی شد. بعد از صرف ناهار اعلام شد این قطار هم مشکل دارد و قادر به ادامه مسیر نیستیم. لذا برای مسافران اتوبوس می گیریم و آنها را به مقصد می رسانیم.حرفی که همان ابتدا معلوم بود کذب است آخر چطور می شود برای این همه مسافر که حدود ۱۲ اتوبوس لازم بود از آنجا اتوبوس تهیه کرد. فراهم کردن این تعداد اتوبوس در مدت کم در تهران هم بسیار مشکل است چه برسد به شهر کوچکی مثل کاشان. تا ساعت ۳ عصر مردم در ایستگاه کاشان معطل ماندند.نکته جالب آنکه تعداد زیادی از مسافران قطار دانشجویانی بودند که برای امتحان پایان ترم عازم یزد بودند و امتحانشان ساعت ۵ عصر بود تمام آنها استرس زیادی ناشی از نرسیدنشان به امتحان پایان ترم که حاصل یک ترم تلاششان بود داشتند. به خصوص آنکه بسیاری از آنها دخترانی بودند که خانواده هایشان به خیال آنکه قطار وسیله مطمئنی است آنها را به تنهایی فرستاده بودند و بلیط برگشتشان هم برای همان شب بعد از دادن امتحان بود.

آقایی در قطار بود که وقت دکتر داشت و می گفت آن دکتر متخصص کلیه است و فقط در یزد طبابت می کند. وایشان با مراجعه به آن طبیب نتیجه گرفته بود.در یزد کسی را نمی شناخت فقط می خواست ساعت ۴ عصر ویزیت شود و برای ۸ شب بلیط برگشت داشت. بسیار نگران بود می گفت آن دکتر تا ساعت هفت بیشتر نیست و اینکه با هزار بدبختی مرخصی گرفته .از ظاهرشان معلوم بود از اقشار زحمت کشی هستند که با زحمت و مرارت روزگار می گذرانند.

ساعت ۳ به صورت ناگهانی از طرف مدیر قطار اعلام شد که قطار درست شده است.و می توانیم با همین قطار ادامه مسیر بدهیم...نکته جالب اینکه قطار باسرعت بسیار آهسته حرکت می کرد حدود ۱۰ یا ۲۰ کیلومتر بر ساعت.موقع اعتراض مسافرین عنوان شد که از شش موتور این قطار فقط یک موتور آن کار می کند و چاره ای نداریم.البته یکی از خدمه قطار می گفت از من نشنیده بگیرید این قطار باید با چهار واگن حرکت کند چون دوتا به آن اضافه کرده اند که بلیط بیشتری بفروشند ظرف دو هفته اخیر این سومین مورد خرابی است.ساعت شش و نیم به یک ایستگاه بعد از میبد رسیدیم که دیگر قطار نتوانست حرکت کند و اعلام شد پیاده شوید و باقطار دیگری که پشت سرمان است و عازم بندر عباس است باقیمانده راه را تا یزد بروید.درد آور آنکه چون ایستگاه یاد شده برای سوار یا پیاده شدن مسافران طراحی نشده بود مسافران سالخورده ،بانوان و کودکان با سختی ارتفاع هفتاد سانتی پله قطار تا زمین را پایین می آمدند و به همین ترتیب سوار قطار بندر عباس می شدند.خلاصه ساعت هشت و پانزده دقیقه شب با سلام و صلوات به یزد رسیدیم. فاصله ای که قرار بود در ابتدا پنج ساعته بیاییم حال در پانزده ساعت آمده بودیم.

به دلیل طولانی شدن مطلب تنها گوشه ای از اتفاقات را نوشتم. اما آیا راه آهن نمیداند در حال از دست دادن دو مزیت خود است آسایش و ایمنی. در مورد آسایش که با آنچه شرحش در بالا رفت گمان نمی کنم وجود داشته باشد. در مورد ایمنی فقط این را بگویم که روزی که به آژانس مسافرتی برای تهیه بلیط مراجعه کردم شاهد گفتگوی آقایی با خانم اپراتور آژانس بودم که می گفت واگن اول به من ندهید تا اگر دوباره مانند قطار دامغان این قطار تصادف کرد آسیب کمتری ببینیم.وقتی آن خانم به ایشان گفت جای مسافر دست من نیست و سیستم تعیین می کند.ایشان اذعان کرد اگر سالن اول باشد کنسل می کنم.

نکته جالبتر از این مثنوی هزارمن اینکه وقتی باسامانه راه آهن تماس گرفتیم با کمال خونسردی می گفتند خسارت شما را که همان پول بلیط است می دهیم. آیا آن دانشجویی که یک ترم شهریه داده است و می خواهد امتحان پایان ترمش را بدهد. خسارتش همان پول بلیطش است؟یا آن فردی که وقت دکتر دارد یا...؟

البته بنده به مراسم ترحیم نرسیدم و فردای آن روز با قطار ساعت ۶ صبح بازگشتم که این قطار هم به دلیل تاخیر مشمول ۵۰ در صد تخفیف شد. یاد جمله آن آقای استاد دانشگاهی افتادم که در قطار بود می گفت آخر این چه تجارتی است که راه آهن دارد پول بلیط مسافر را می دهد برای یک مسیر ششصد کیلومتری سه قطار را در گیر می کند. ناهار مسافر را هم می دهد. خب اگه نمیتوانند سرویس بدهند قطار های خراب را از ریل خارج کنند. و بلیط کمتری بفروشند.


کد مطلب: 232097

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcaounu049new1.k5k4.html?232097

الف
  http://alef.ir