«تو درخت لیمو، من درخت سپیدهدم»؛ الهام اسلامی؛ نشر مروارید
29 آبان 1393 ساعت 17:10
تو درخت لیمو، من درخت سپیدهدم
شاعر: الهام اسلامی
ناشر: مروارید، چاپ اول پاییز ۱۳۹۲
۷۳ صفحه، ۵۲۰۰ تومان
این کتاب را فروشگاه اینترنتی شهر کتاب تا یک هفته پس از معرفی، با ۱۰% تخفیف ویژه عرضه میکند، در صورت تمایل اینجا کلیک کنید.
****
«تو درخت لیمو، من درخت سپیدهدم» مجموعهی ۵۹ شعر است از الهام اسلامی؛ شاعر مستعد و جوانی که زندگی فرصت بالندگی بیشتری نداد . اغلب شاعران به خصوص آنها که در حوزه شعر سپید و با اتکا به سنت سادهنویسی در شعر فعال هستند پس از مجموعههای اول و دوم خودشان است که رفته رفته راه و زبان خود را پیدا میکنند و مهیا میشوند برای بالندگی و گام برداشتن در مسیر شعری خود. الهام اسلامی نیز پس از تجربه کردن در گونههای مختلف شعر سپید با عنایت به شیوه ساده نویسی در شعر در مسیر رسیدن بهشعری خاص خود بود که متاسفانه زمان آن را نیافت.
جدایی آنقدر سخت نبود
که نتوانیم شعری بگوییم
یا گرسنگی را از یاد ببریم
چهقدر وحشتناک است
که جدایی
زیاد هم سخت نیست.
الهام اسلامی در سال ۱۳۸۷ با مجموعه شعر «دنیا چشم از ما برنمیدارد»، برنده جایزه کتاب سال شعر جوان شده بود که این نیز مهرتاییدی بود بر تواناییهای بالقوه او در حوزه شعر که بخشی از آنها در مجموعه شعر« تو درخت لیمو، من درخت سپیدهدم» انعکاس یافته است.مجموعهای که پس از مرگ زودهنگام او در سال ۱۳۹۰ ريالطی یک حادثه رانندگی به همراه همسرش غلامرضا بوسان (که از قضا او نیز از شاعران مستعد این نسل محسوب میشد) و فرزند کوچکشان، جمع آوری و آماده چاپ شده است.
اسلامی ساده مینوشت، اما شعرش ساده انگارانه نبود. اشعارش پر احساس و سرشار از روح زنانگی ست. نگریستن به جهان پیرامون خود از منظر نگاه یک زن ایرانی با همه قدرت و در عین حال شکنندگیاش و همچنین تعلق خاطری که به زیستگاه خود دارد از ویژگیهای آخرین اشعار اوست که در کتاب حاضر میتوان آن ها را خواند:
ما به جنگ نرفتیم
در شالیزار ماندیم
و برنج غمگین به عمل آوردیم.
اشاره به مرگ به عنوان واقعیتی گریز ناپذیر در زندگی از دیگر ویژگیهای مهم اشعار اوست چونان که گویی باور داشت مرگ جایی در همین اطراف دامپهن کرده است. و افسوس که این خانواده کوچک چقدر جوان پایشان بدان گرفت.
گناه بزرگیست مرگ
تنها گذاشتن تو و بچهها
اشیا فراموشی را به تعویق میاندازند
نمیگذارند فراموشم کنی
قابلمهها، دفتر شعرم
و پالتوی قهوهای که آنهمه دوستش داشتم
با آنها چه خواهی کرد؟!
کد مطلب: 249756
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcamonui49ny01.k5k4.html?249756