گفت و گو با معاون راهبردی شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی
نقد علوم انسانی موجود، رمز تحول در تولید علم
بخش فرهنگی الف، 9 دی 92
9 دی 1392 ساعت 1:00
در حدود چهارسال قبل بعد از تاکید مقام معظم رهبری بر لزوم تحول علوم انسانی، موج جدیدی از فعالیتها در فضای علوم انسانی کشور شکل گرفت. با توجه به تاکید مجدد معظم له در جلسه اخیر با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی بر همین موضوع، لازم می نماید که عملکرد مجموعه ها و دستگاههای متولی این امر مورد ارزیابی قرار گیرد.
شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی برخلاف مجموعه های تازه تاسیسی چون شورای تحول علوم انسانی و ... سابقه ای قریب به ۱۸سال فعالیت در کارنامه خود دارد و بنا به گفته ی مسوولان آن، از توانمندترین مجموعه ها در مسیر تحول علوم انسانی است. به همین مناسبت با معاون راهبردی شورای بررسی متون جناب آقای عزیز نجف پور به گفت و گو نشستیم.
آقای نجف پور! شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی در چه بستری و با چه ضرورتی تشکیل گردید؟
با وقوع انقلاب اسلامی ایران گرایشی جدی در بدنه جامعه خصوصا در فضای نخبگان دانشگاهی و حوزوی نسبت به احیای دین در تمام ساحت های زیست بشری ایجاد گردید و متعاقبا نیاز به قوه عاقله ای برای تولید محتوا، نظریه و نرم افزار جهت بسط و تحقق اصول و ارزش های دینی در حوزه حكومت و جامعه و همچنین رقابت با مبانی و ارزش های دنیای مدرن بیش از پیش احساس شد. تلاش برای زندگی دینی در فضای فرهنگی و سیاسی دانشگاه ها هم مزید بر علت شد تا فاز اول جریان «انقلاب فرهنگی» كه تلاشی برای متحول نمودن دانشگاه ها به سمت «دانشگاه مطلوب» بود، شکل گیرد. منظور از دانشگاه مطلوب «مجموعه علمی، آموزشی و فرهنگی كه در ذیل مبانی و ارزش های اسلامی اقدام به علم ورزی، آموزش و زندگی نموده و برای پیشبرد انقلاب اسلامی و احیای دین در دنیای جدید اقدام به تولید علم و تربیت متخصص نماید» بوده است.
متاسفانه این حرکت تداوم نیافت و نظام تازه تاسیس و جریان انقلاب، تمام انرژی خود را صرف مقابله با جریانهای معاند انقلاب نمودند و فرصتی برای پیگیری جدی و نظام مند اهداف اصیل انقلاب فرهنگی نیافتند. سالهای جنگ هم عملا فرصت تمرکز بر مباحث علمی و کلان را سلب نمود.
در اوایل دهه هفتاد و فراغت كشور از فشارهای جنگ و نیاز بیش از پیش به سازندگی و رشد و پیشرفت، و لزوم اصلاح و بهینه كردن مبانی و اهداف و كاركردهای دانشگاه ها متناسب با مبانی و آرمانهای اسلامی و نیازهای کشور، با تأكیدات مقام معظم رهبری «ستاد اسلامی شدن دانشگاهها» در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و «شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی» در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تشكیل شد. مدتی نگذشت كه ستاد فوق الذکر به «شورای اسلامی شدن دانشگاهها و مراكز آموزشی»، به عنوان یكی از شوراهای اقماری شورای عالی تغییر و ارتقا یافت ولی دبیرخانه شورای بررسی متون به دلیل جنس کارش که وجهه تئوریک علمی- تخصصی پررنگی داشت و همچنین به دلیل وجاهت علمی و مدیریتی جناب آقای دکتر گلشنی، در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با تایید و نظارت وزارت علوم به کار خود ادامه داد.
این شورا رویكرد تقویت تفكر انتقادی در بدنه علوم انسانی و نقد وضعیت موجود علوم انسانی كشور را وجهه همت خود قرار داد و تا به حال با جلب مشاركت بالغ بر ۳۰۰۰ نفر از اساتید برجسته دانشگاهها در ذیل ۱۳ گروه تخصصی علوم انسانی به بررسی و نقد ۴۰۰۰ متن اصلی و كمك درسی علوم انسانی دانشگاهها اقدام نموده است كه حاصل نقد و بررسی آنها در قالب نشریه تخصصی، سلسله كتابهای نقدنامه و غیره منتشر گردیده است.
برگزاری ۲۱۰۰ جلسه کارگروههای تخصصی، ۲ كنگره ملی علوم انسانی، ۸۰ نشست علمی نقد و بررسی نظریات علوم انسانی، انتشار ۲۶ شماره دوفصلنامه علمی تخصصی «پژوهشنامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی» (فصلنامه علوم انسانی)، ۲۶ شماره «نقدنامه تخصصی» و مشاركت در «اصلاح و ارتقای برنامههای آموزشی و سرفصلهای رشتههای علوم انسانی»، از دیگر فعالیتهای شورای بررسی متون در طول ۱۸ سال گذشته بوده است. همچنین با توجه به جهش جدید فعالیتهای شورا در سال ۱۳۹۰، نقد و تحلیل نظریههای مطرح و تأثیرگذار جهانی مورد توجه قرار گرفته و در قدم نخست حدود ۳۵۰ عنوان كتاب حاوی نظریههای معاصر در تراز جهانی در عرصه علوم انسانی، در دستور كار گروههای تخصصی گذارده شده است.
شورای متون چه کار خاصی انجام میدهد که سایر مجموعهها مثل شورای تحول علوم انسانی یا شورای اسلامی شدن دانشگاهها انجام نمی دهند؟ من این سوال را بیشتر از باب بررسی ضرورت وجود شورا میپرسم.
فعالیتهای انجام شده در حوزه تحول علوم انسانی و تولید علوم انسانی اسلامی را میتوان در ذیل چهار رویکرد بارز دسته بندی کرد:
۱- رویکرد پژوهشی: در این رویکرد با تعریف برنامه های پژوهشی، مستقیما به تولید ادبیات علم دینی پرداخته می شود. مجموعه هایی مثل پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دانشگاه امام صادق(ع) و ... از مواردی هستند که طی چند دهه گذشته کوشیده اند تا در حوزه ابعاد مختلف علم دینی، نظریه پردازی کنند. عناوینی چون اقتصاد اسلامی، تعلیم و تربیت اسلامی، مدیریت اسلامی و... از مجموعه موضوعات پژوهشی مجموعه های فوق هستند.
۲- رویکرد آموزشی: این رویکرد مبتنی بر آموزش تطبیقی علم و دین است بدین صورت که در سرفصلهای آموزشی، ترکیبی از عناوین علمی و دینی گنجانده میشود و دانشجو در دیالکتیک و یا گفتگوی علم و دین، به سنتز علم هماهنگ با مبانی و ارزشهای دینی میرسد. دانشگاه امام صادق(ع) یکی از قدیمیترین دانشگاههای کشور با این رویکرد است. دانشگاه باقرالعلوم(ع) و برخی دیگر از دانشگاهها هم تقریبا این رویکرد را اتخاذ کردهاند که البته عملکرد هرکدام از آنها قابل نقد و ارزیابی است.
۳- رویکرد سیاستگزاری: در این رویکرد، مجموعه هایی مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای اسلامی شدن دانشگاهها، کمیته ارتقای متون درسی علوم انسانی و اخیرا شورای تحول و ارتقای علوم انسانی کوشیده اند تا با تدوین سیاستها و آیین نامهها و قوانین و اسناد بالادستی، بستر و ساختار دانشگاهها را به سمت تولید علم دینی سوق دهند. تدوین نقشه جامع علمی کشور، تدوین سند دانشگاه اسلامی، تدوین رشته های بین رشته ای، اصلاح سرفصلهای علوم انسانی، اصلاح آیین نامه مدیریت دانشگاهها و اصلاح آیین نامه ارتقای اعضای هیات علمی از جمله فعالیتهایی هستند که توسط مجموعه های فعال در این نوع رویکرد به صورت مستقیم و غیرمستقیم در جهت تولید علم دینی انجام شده است.
۴- رویکرد بسترسازی و فرهنگسازی: در این رویکرد، پیش فرض اولیه این است که یکی از عوامل اصلی ضعف تولید علم در حوزه های انسانی و اجتماعی (خصوصا با رویکرد دینی) نگاه بت وار و تقلیدی به علوم غربی است که اجازه نقد نظریات موجود و متعاقبا شکل گیری نظریات جدید را نمی دهد. لذا با ترویج فرهنگ نقد روشمند و مواجهه انتقادی با نظریات علمی، می توان یکی از موانع اصلی تولید علم (به صورت خاص تر موانع تولید علم دینی) را برطرف نمود. شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی را شاید بتوان تنها مجموعه ای دانست که پیگیر این رویکرد است. نقد کتب و نظریات علوم انسانی از منظر علمی و دینی و مشارکت قاطبه بدنه علوم انسانی کشور در این روند و متعاقبا نشر نقدهای انجام شده در قالب کتاب، مجله علمی-پژوهشی و فضای مجازی از فعالیتهای شورای مذکور بوده است.پس مشخص است که شورای متون کار ویژه ای انجام میدهد که بدیل دیگری ندارد.
لازم به ذکر است که رویکرد مواجهه انتقادی روشمند با نظریات علوم انسانی غربی، فقط برای قائلین به پارادایم علوم انسانی اسلامی جذابیت ندارد بلکه هرکسی که حداقلی از انگیزه نظریهپردازی در حوزه علوم انسانی را داشته باشد، خودبخود به سمت نقد روشمند علوم انسانی موجود سوق خواهد یافت و این نقطه قدرت شورای متون است که اکثریت بدنه علوم انسانی کشور علیالاصول می توانند با آن همراهی کنند. سیاستگزاران علوم انسانی کشور هم باید بدین نکته توجه کنند که راه علوم انسانی اسلامی از بستر شناخت و نقد روشمند علوم انسانی موجود میگذرد.
دبیر قبلی شورای متون در مصاحبه ای که داشته اند گفته اند که شورای متون بیشتر رفتار نمایشی پیدا کرده و از رویکرد اصلی خود فاصله گرفته است، نظر شما چیست؟
بنده علی رغم اینکه به عملکرد و دستاوردهای دوره مدیریت قبلی احترام میگذارم ولی فکر میکنم این قضاوت نشانگر این است که ایشان در جریان فعالیتهای شورای متون طی سه چهار سال اخیر نیستند. از روشهای ارزیابی فعالیتهای یک مجموعه مقایسه آنها با فعالیتهای دوره قبل است. اگر اجازه بدهید مقایسهای کمی و کیفی از برخی فعالیتهای شورای بررسی متون طی سه سال گذشته با ۱۵سال اول فعالیت آن، انجام دهم:
تعداد کتب بررسی شده:
از بدو تاسیس شورای متون تا سال ۸۹ یعنی در عرض ۱۵سال حدود ۱۲۰۰ کتاب در شورا بررسی و نقد شده، و در عرض سه سال گذشته یعنی ۸۹ الی ۹۲ این رقم به ۱۸۰۰ رسیده است. یعنی در سه سال اخیر، در هر یک سال تقریبا به اندازه سه سال بازه گذشته، کار انجام شده است.
وضعیت کارگروههای تخصصی:
جلسات سالانه کارگروههای شورا در دوره جدید تقریبا دو برابر شده و تعداد اعضای پیوسته کارگروهها از ۱۰۰ نفر به ۱۶۰ نفر و تعداد داوران فعال گروهها از ۸۰۰ نفر به ۲۰۰۰ افزایش یافته است.
تعداد نقدنامه ها:
نقدنامههای ما هم انصافا ارتقای کیفی خوبی پیدا کرده است و از لحاظ کمی هم، از ۶ عدد نقدنامه طی ۱۵سال گذشته، به ۲۶ عدد نقدنامه در سال ۹۲ رسیدهایم.
برگزاری نشستهای علمی-تخصصی:
شورا در عرض ۱۵سال اول فعالیت حدود ۴۷ نشست تخصصی برگزار کرده که این رقم در سال ۹۲ به ۸۱ مورد رسیده است. یعنی اینکه در عرض ۳سال گذشته تقریبا به اندازه ۱۵سال کار شده است.
گذشته از ارتقای شاخصهای کمی، ما شاهد ارتقای شاخصهای کیفی فعالیتهای شورا در دوره جدید هم هستیم. مثلا ما شاخصها و سوالات آییننامه ارزیابی کتب ملی را بازنگری و اصلاح کرده و ارتقا دادیم و برای کتابهای در تراز جهانی آییننامه جدیدی تدوین کردیم که قدرت و جامعیت ارزیابی داور از متن را بسیار ارتقا میدهد. در این آییننامهها شاخصهای دینی و کارآمدی متن با تفصیل بیشتری در نظر گرفته شدهاند و برای داور این امکان را ایجاد میکنند که متن را از مبنای دینی و همچنین میزان مفید بودن برای جامعه ایرانی مورد ارزیابی قرار دهد. در کنار این فعالیتها ما تلاش کردهایم که با قاطبه انتشاراتیهای حوزه علوم انسانی ارتباط بگیریم و از ایشان بخواهیم آخرین و مهمترین عناوین نشرشان را برای ما بفرستند تا در گروههای شورا مورد ارزیابی قرار بگیرند. در گروههای شورا نیز سعی کردهایم که از هر یک دانشگاههای مناطق پنجگانه تقسیمات دانشگاهی کشور، از حداقل یک عضو دعوت به همکاری کنیم و متعاقبا نشستهای مشترکی با دانشگاههای علوم انسانی و با تمامی سازمانها و مجموعهها مثل سازمان سمت و ... ارتباط و همکاری جدی داشته باشیم.
برای ارتقای نقدها و تفصیل بیشتر آنها، از داوران خواسته ایم که نقدهای خود را در قالب یک مقاله علمی-پژوهشی تدوین کنند و طی آن ضمن نقد نظرات مطرح در کتاب مربوطه، به طرح نظرات خود هم بپردازند. در عرض سه سال گذشته هم قریب بر ۱۸۰ مقاله علمی-پژوهشی انتقادی دریافت کرده ایم و مجله نامه علوم انسانی را به مجله علمی-پژوهشی پژوهشنامه انتقادی علوم انسانی ارتقا دادهایم که محل انتشار مقالات علمی-پژوهشی داوران است و الان هم مجموعه مقالاتِ کتبِ در تراز جهانی، مشتمل بر ۵۰ مقاله علمی-پژوهشی در سطح جهانی را در دست انتشار داریم که اینها یک جهش کیفی در فعالیتهای شورا به حساب می آید.
تاسیس کارگروه روششناسی علوم انسانی اسلامی هم اقدامی مهم برای تبیین و تدقیق شاخصهای نقد در علوم انسانی از منظر اسلام است.
مضاف اینکه قبلاً دبیرخانه شورا بیشتر شکل کارمندی داشت و اعضای آن بیشتر نگاه کمّی و اجرایی داشتند و انتظاری هم از ایشان نبود که علوم انسانی را بماهو علوم انسانی بشناسند ولی الان یک عضو هیات علمی، که قبلا هم دبیر شورای اسلامی شدن دانشگاهها بوده، دبیر شورای متون شده است و ما عملا وزانت علمی و توانمندی مدیریتی دبیرخانه را ارتقا داده ایم و اعضای دبیرخانه را از حالت کارمندی صرف خارج و چند نفر کارشناس با مدرک دکترا را دعوت به همکاری کردهایم. همین تحول را در سطح دبیران گروهها داشتهایم. ساختار سازمانی دبیرخانه را هم متناسب با شرح وظایف شورا و حجم بالای فعالیتهای آن بازنگری کردهایم و منتظر تصویب آن در هیات امنا هستیم.
البته همه اینهایی که گفتم هیچکدام در اعلام برتری و یا خدای نکرده تفاخر دوره حاضر بر دوره های قبل نیست. اصل مدعای بنده این است که عملکرد سه سال اخیر شورا کاملا در راستای رشد و تعالی و تکوین و پیشرفت بوده و در این مسیر کم کاری نداشته است. بنده واقعا بر این پندارم که عمق شناخت و اوج همت بانیان شورای متون، از جمله دکتر گلشنی، مرحوم دکتر حسینی و... را باید ستود که ۱۸سال قبل این شورا را مبتنی بر راهبرد ترویج فرهنگ نقد در علوم انسانی بنا نهادند و علی رغم همه تنگناها آن را تداوم بخشیدند.
البته یک نکته هم عرض کنم که همانطور که کارنامه شورای بررسی متون را بررسی و ارزیابی میکنید بهتر این است که به بررسی کارنامه سایر مجموعه هایی که مستقیما متولی تحول علوم انسانی هستند (مثل شورای تحول علوم انسانی و ...) هم بپردازید و خروجی آنها را با خروجی ما مقایسه کنید. رهبری هم در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی به نداشتن خروجی در برخی مجموعه های متولی اشاره کردند... این اشاره بسیار مهمی بود که معظم له داشتند.
دبیر قبلی شورا در مصاحبه ای گفته اند که رییس فعلی شورا دید عمیقی به مسائل شورای متون ندارد، نظر شما چیست؟
طبعا همه این فعالیتهایی که عرض کردم با مدیریت و راهبری رییس شورا انجام پذیرفته و مطمئنا هم اگر مشکلات مالی سال۹۱ پیش نمی آمد شما شاهد نتایجی بهتر از گزارش الان بودید. درعین حال رییس شورا یکی از اجزای سیستم شورا است و روسا و اعضا و دبیران گروههای ۱۳گانه و اعضای دبیرخانه و حلقه داوران همگی عضو سیستم شورای متون هستند و نقد غیرمنصفانه شورا، اجحاف در حق قریب به ۳۲۰۰ نفر استاد و پژوهشگر برجسته علوم انسانی است.
یعنی اینکه شما قبول ندارید که رفتارهای شورا کمی رویکرد تجاری و اقتصادی پیدا کرده است؟
باید دقت کنیم دو مفهوم با همدیگر خلط نشود. مفهوم اول تجاریسازی علوم انسانی است و مفهوم دوم کسب درآمد مالی است. شورای بررسی متون در هر دو لایه کوشیده است که بهتر از گذشته باشد. در مورد دوم به دلیل فشارهای اقتصادی سالهای اخیر شورا برای جلوگیری از افت شدید فعالیتهای خود بدین سمت سوق پیدا کرد تا در قالب برخی تفاهمنامههای مشترک با ارگانها و سازمانهایی که به دنبال خدمات علمی- پژوهشی هستند، به رفع نیازهای مالی خود بپردازد. مثلاً با معاونت آموزشی وزارت علوم برنامه مشترک نقد کتب معارف اسلامی دانشگاهها را انجام دادیم؛ با حوزهای دیگر از وزارت علوم قرارداد تالیف کتب با رویکرد ایرانی ـاسلامی را امضا کردیم؛ با خانه اندیشمندان علوم انسانی تفاهمنامه برگزاری نشستهای علمی ـ تخصصی را داشتیم و موارد دیگر... این رویکرد علاوه بر تامین نیازهای مالی شورا منجر به کاربردی شدن علوم انسانی و یا به عبارت نه چندان دقیق، تجاری سازی آن میگردد. معنایی که بنده از مفهوم تجاریسازی علوم انسانی مراد میکنم همین است یعنی وارد کردن علوم انسانی به مسائل، اولویتها و نیازهای بنیادی و کاربردی جامعه. این همان کاری است که رهبری بارها و بارها بدان تاکید داشتهاند وسیاستگزاران و مدیران علم و فناوری کشور با صد جور سیاست و برنامه میکوشند راه بیندازند و توفیق چندانی نمی یابند. شورای متون، تجاری سازی و کاربردیسازی علوم انسانی را اولویت خود قرار داده است. این رویکرد هم با نظر و تصمیم اعضای شورا اتخاذ و متعاقباً اجرایی شده است... با این اوصاف، فکر میکنم شورای متون از بابت رویکرد تجاریسازی علوم انسانی و درآمدزایی باید تشویق شود.
و سخن آخر؟
شورای بررسی متون نهادی است که بیشتر بر دوش همت بدنه خودانگیخته علوم انسانی کشور شکل و تداوم یافته است و الان به جرات میتوان گفت که موفقترین و کارآمدترین مجموعه در نوع خود است که از یک طرف میکوشد با نهادهای سیاستگزار و برنامهریز و مجری در حوزه علوم انسانی ارتباط تنگاتنگ داشته باشد و از طرف دیگر اعتماد قاطبه بدنه علوم انسانی کشور را با خود همراه کرده است و عملا یک اتاق فکر قابل اعتماد در حوزه تحول علوم انسانی است. وقتی شورای بررسی متون وجود دارد نیازی به شکلگیری مجموعههای موازی دیگر نیست و با اندکی بازنگری در شرح وظایف و ساختار و جایگاه حقوقی آن میشود این سرمایه علمی را بهتر به کار گرفت.
اكنون در دوره جدید فعالیتها، این شورا به دنبال گسترش و تعمیق فعالیتهای خود و تعریف چشماندازهای جدید در حوزه ملی و جهانی است و برای انجام این مهم، كلیه مسوولان و اعضای هیأت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزشی و پژوهشی کشور را دعوت به همكاری نموده و بر این پندار است که رمز تحول علوم انسانی و تولید نظریات علوم انسانی بومی و اسلامی، در بستر نقد علوم انسانی موجود و مشارکت حداکثری دانشگاهیان در طی این فرآیند نهفته است. اساتید دانشگاههای ما الان دیندارترین و بومیگراترین قشر دانشگاهی هستند و انگیزهای بسیار بالا برای تولید علم هماهنگ با مبانی و ارزشهای بومی و دینی دارند و تلقی من این است که اگر مقاومتی هم در اینجا وجود داشته باشد بیشتر بر سر سطحی گرایی و شعارزدگی و نگاه از بالا به پایین است. اگر اعتماد بدنه علوم انسانی جلب شود و در سازوکاری مشخص، مشارکت ایشان در تحول علوم انسانی تامین گردد مطمئن باشید گامهای ارزشمندی در این مسیر برداشته خواهد شد و در غیر این صورت فکر نمیکنم تحول خاصی رخ دهد. با این رویکرد که یک عده در گوشه ای جمع شوند و بدون مشارکت روشمندِ بدنه علوم انسانی، برنامهریزی کنند و آییننامه و بخشنامه به دانشگاهها ابلاغ کنند هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
کد مطلب: 210163
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcaiwnue49n661.k5k4.html?210163