جمنا و منطق رقابت درون گفتمانی کاندیداهای جریان اصولگرایی

بخش تعاملی الف، 18 اسفند 95، عماد راد

17 اسفند 1395 ساعت 10:38




مسائل کشور، طیف گسترده ای از موضوعات را در بر می گیرد. طبعا برای مدیریت انواع مسائل به ظرفیت های گوناگونی نیاز است. هر یک کاندیداهای جریان اصولگرایی در بخشی فعال بوده و دارای برنامه و ظرفیت های اجرایی خاصی هستند. همچنین برند شخصی هر یک از آن ها در حوزه ای از جامعه نفوذ دارد. مثلا آقای حاج بابایی تجربیاشان در حوزه آموزش و پرورش و بودجه ریزی و ساختار نظام حقوق و دستمزد است و طبعا در این حوزه ها دارای برنامه و راهکارهای کارشناسی و عملیاتی هستند و حوزه نفوذ برند شخصی ایشان نیز حوزه وزارت آموزش و پرورش است. لذا باید از سابقه و ظرفیت رای آوری هر کدام از کاندیداها در حوزه اثر خاص خودشان برای نقد وضعیت موجود و ارائه طرح ها و برنامه های تحول‌گرا استفاده کرد.

در انتخابات ریاست جمهوری 2008 آمریکا، حزب دموکرات دو کاندیدا داشت، هیلاری کلینتون و باراک اوباما. این دو ماه ها قبل از معرفی کاندیدای حزب، به تبلیغات، ارائه برنامه ها و مناظره های داغ درون حزبی مشغول بودند. این رقابت موجب می شد که حزب دموکرات فرصت داشته باشد، بازخورد مردم را نسبت به برنامه ها و شعارهای انتخاباتی هر دو کاندیدایش بسنجد و براساس میزان جلب نظر مشتریان، در بازار انتخابات ریاست جمهوری، کالای نهایی که همانا شعارها و وعده‌های امیدبخش و جذاب است را، آماده، اصلاح و ارائه کند. این بازخوردها فقط و فقط در مورد انتخابات پیش رو موضوعیت داشت، تا آنجا که سیاه بودن رنگ پوست اوباما، یک شاخصه فعال‌کننده ظرفیت رای بخشی از بازار رای انتخابات ریاست جمهوری 2008 آمریکا تشخیص داده شد.

چنان که می‌دانید پس از انتخاب شدن اوباما به عنوان رییس جمهور، مدیریت وزارت امورخارجه به عنوان مهمترین نقش در دولت آمریکا، به هیلاری کلینتون سپرده شد. رقابت درون گفتمانی به این معناست که کدام یک از کاندیداهای اصولگرا، در عرصه همین انتخابات پیش رو حرف‌های جذاب‌تری برای جامعه امروز با شرایط خاص خودش دارد و از قدرت بیان و اقناع بهتری نسبت به دیگر کاندیدا برخوردار هستند. و ساختار جبهه باید بتواند همه کاندیداها را اقناع کند که از ظرفیت های خودشان به نفع یک کاندیدا استفاده کنند و در واقع در قالب یک تیم به رهبری یک فرد وارد بازار انتخابات شوند. همچنین فرد منتخب را موظف کند که پس از پیروزی در انتخابات، از همه ظرفیت موجود در جبهه، استفاده نماید. شیوه و ساختار تعامل جمنا و دولت منتخب، به عنوان همراه و ناظر در پیشبرد برنامه‌ها دولت منتخب از مهمترین مسائلی است که باید به آن اندیشیده شود.

با تشکیل مجمع سه هزار نفری جهبه جمنا، سوت آغاز رقابت های انتخابات ریاست جمهوری 96 به صدا درآمد. بوی این رقابت را می توان آشکارا از سخنرانی های تند و سریالی حسن روحانی، رییس جمهور مستقر فعلی در چند روز گذشته استشمام کرد. رییس جمهوری که تا همین چند هفته پیش خود را یکه تاز انتخابات خرداد 96 و بی رقیب می پنداشت و از این روی، خیلی به بررسی دقیق کارنامه دوره چهارساله اش اهتمام نداشت.

از منظر نگارنده، در کارنامه دولت یازدهم، جز برجام، تلاش عمده دیگری برای ارزیابی دیده نمی شود. شاید مهمترین اشتباه استراتژیک روحانی در دولت یازدهم را، حواله کردن تمامی مطالبات مردم به پرونده برجام دانست، پرونده ای که حتی اگر هنوز از نظر خود روحانی، منافعی برای کشور ایجاد کرده باشد، قطعا در حد انتظاراتی که جامعه از آن داشت، ظاهر نشده است. انتظاراتی که خود روحانی برای مردم ایجاد کرد، اکنون، بزرگترین نقطه ضعف در ارزیابی برجام است. حال آنکه، خود برجام مهمترین دستاورد دولت در کارنامه چهارساله‌اش می باشد و دولت در زمینه های دیگر مانند مسکن، اشتغال و غیره تقریبا هیچ طرح و برنامه عملیاتی ارائه نکرده است و اکنون جز شعارهای کلی و طرح های اجرا نشده، مطاعی برای عرضه در بازار انتخابات خرداد 96 ندارد. و این همه در حالیست که مردم در چند سال گذشته فشارهای اقتصادی زیادی را تحمل کرده اند.

به عنوان مثال، مسئله بیکاری، به یکی از بحران خیزترین حوزه های اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است. لذا به نظر می رسد عمده رای منفی حسن روحانی در انتخابات پیش رو در سبد ناکارآمدی و رکود قرار گرفته‌است و پیروز انتخابات بعدی کسی است که این سبد رای را به نفع خویش فعال کند و بتواند جامعه را به ایجاد پویایی اقتصادی و به حرکت درآوردن چرخ‌های اقتصاد امیدوار کند. امیدی هرچند قلب‌های مردم را حرارت خواهد بخشید اما تحقق آن  جز با برنامه‌ریزی و تلاش گسترده و مستمر ممکن نخواهد بود.


کد مطلب: 451968

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcai6nya49nmo1.k5k4.html?451968

الف
  http://alef.ir