چهارقطبی در انتخاب «فرد مورد نظر»

احمد رستمى، 22 فروردین95

22 فروردين 1396 ساعت 15:38


با نزدیک شدن انتخابات خطوط فاصل بین چهار قطب سیاسی کشور روشن‌تر می‌شود.
 
در کشور ما، به دلیل عدم تصویب و توافق بر منشور یا مانیفست احزاب، عضویت و تبعیت از احزاب و جناحها، بیشتر تابع علقه‌های فردی و تبارگرایی است، تا نشان از یک مشی مدوّن و مصوبِ اعلام شده. برای مثال می‌توان به ائتلاف اصلاح‌طلبان «چپ‌گرا» و «راست‌گرایان افراطی» (کارگزاران سازندگی) در انتخابات ریاست جمهوری 1376 روی کاندیداتوری یک «اصلاح‌طلب» علیه یک «راست‌گرا»؛ یا ائتلاف همان جناحها در انتخابات سال 1388 علیه یک پدیده جدیدِ نه راست و نه چپ اشاره کرد. شاید یکی از مهمترین دلایلی که رهبری مکرراً اعلام کرده‌اند که این صف‌بندی را قبول ندارند، همین «عدم تشخّص» جناحهای گوناگون باشد.
 
در سپهر سیاسی ایران با نزدیک شدن به زمان انتخابات تنور رایزنیها و اقدامات متنوع جناحها و تشکلها داغ شده است. در این میان چهار جریان تأثیرگذار را می‌توان برشمرد که هر یک با رعایت ظرافتهایی ممکن است برنده رقابتِ 1396 باشند.
 
*خط اول، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی
 
این جبهه پس از اعلام موجودیت در خلال دیماه 95، با به‌کارگیری تمامی ظرفیتها تلاش کرد جریان متفرق و منشعب موسوم به «اصولگرایی» را متحد کند و جریان قدرتمندی ایجاد نماید؛ که اگر با تدبیر پیش برود به نظر می‌رسد کم و بیش در نیل به این هدف موفق باشد.
 
*خط دوم، خط ائتلاف اصلاحات و اعتدال
 
اعتدال، با توجه ضعفهای بیشمار چهارسال گذشته، و ضعفهای عمده اقتصادی و سیاسی، حتی پایگاه اجتماعی ضعیف و رأی شکننده سال 92 خود را نیز را از دست رفته می‌بیند. ناکامی در به پایان رساندنِ گشایشهای خارجی در پروژه پرطمطراقِ برجام (که با روی کار آمدن ترامپ، دست‌آوردهای مختصرش به محاق رفت)؛ ضعف در چاره‌اندیشی برای بحرانهای زیست‌محیطی منطقه‌ای مانند دریاچه ارومیه، خوزستان، سیستان و اصفهان؛ و از همه مهمتر رکود فراگیر اقتصادی و بیکاری روزافزون؛ ازجمله عواملی هستند که محبوبیت دولت فعلی را تا حد قابل توجهی کاهش داده است.
 
در سوی دیگر جریان اصلاحات نسبت به خط اعتدال منتقد است، چنان‌که رئیس دولت اصلاحات نیز اخیراً تصریح کرده که برای اداره کشور نیاز به دولت «کارآمد»تری داریم. اما اصلاحات از چنان ظرفیتی برخوردار نیست که علاوه بر رقبای دیگر، بر جناح اعتدال نیز فائق آید و به‌اصطلاح در «عبور از روحانی» موفق شود. بنابراین ریش‌سفیدان این دو جریان تصمیم گرفته‌اند که با ائتلاف این دو جریانِ نه چندان همسو و رعایت تدابیر خاص ــ مانند ساعات آخر انتخابات گذشته مجلس ــ ظرفیتهای اجتماعی هر دو خط را با هم‌افزایی تقویت کنند.
 
*خط سوم، خط متمایل به دولتهای نهم و دهم
 
گرچه محمود احمدی‌نژاد با توصیه رهبر انقلاب از گردونه رقابت کنار رفت، اما جریان منتسب به او کاندیداهای خود را معرفی کرده‌است. این جریان نیز نشان داده ــ گرچه از یک روشِ مدوّن قابل قبول برخوردار نیست و بخش قابل‌توجهی از اظهارنظرهای سران آن، نوعاً ناشی از یک تفکر قشری و ملتهب است ــ اما در استفاده از حربه‌های عملیات روانی و پوپولیستی یدِطولایی دارد. برای مثال تأکید بر حل عاجل تنها سه مسئله ــ یارانه‌های نقدی، مسکن مهر، و گردوغبار خوزستان ــ می‌تواند ظرفیت اجتماعی از دست رفته این جریان را احیا کند.
 
*خط چهارم،
مشتمل بر کسانی است که در این سه خط جای نگرفته‌اند. گرچه تاکنون نامزدی فردی که توان مقابله با سه جریان فوق را داشته باشد، محرز نشده، اما از این افراد نیز نمی‌توان به سادگی عبور کرد؛ چه اینکه پیشینه انتخاباتهای ایران مملو از شخصیتهای ناشناخته‌ای است که در نهایت پیروز انتخابات بوده‌اند.
گذشته از این چهارخط، ائتلاف برخی از این خطوط علیه برخی دیگر نیز محتمل است. باید منتظر ماند و دید که تحولات چگونه رقم می‌خورد.


کد مطلب: 460788

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcaawnya49ni01.k5k4.html?460788

الف
  http://alef.ir