قطب من قطب تو/ آیا تقویت دوقطبی را مسئله اول کشور می‌دانیم؟

علیرضا نفیسی*31 خرداد 96

31 خرداد 1396 ساعت 7:30


چندی پیش رهبری درباره بازگشت به فضای دوقطبی سال 59 هشدار دادند. رئیس‌جمهور محترم نیز رقابت‌های انتخاباتی را به لیگ داخلی تشبیه کردند که اکنون تمام شده و نوبت به رقابت‌های جهانی رسیده و همگان را به اتحاد و تلاش در مسیر توسعه و رونق ایران اسلامی  فراخواندند.

این دو بزرگوار، مسئله امروز کشور را در حوزه سیاست داخلی به‌خوبی تشخیص داده‌اند؛ فضای دو قطبی، بدترین دشمن عقلانیت و انسجام کشور به سوی اهداف مشترک ملی است. البته کسی منکر اختلافات گاه عمیق و واقعی سیاستمداران کشور در برخی از زمینه‌ها و سیاست‌ها نیست و حتی در میان مردم هم همیشه نظرات و سلایق سیاسی متکثری در موضوعات مختلف وجود داشته است که اشکالی هم ندارد. اما منظور از فضای دوقطبی، وجود شکاف فراگیر در میان افراد جامعه است که طی آن، در تمامی (بسیاری از) موضوعات، جامعه به دو دسته تقسیم می‌شود؛ یعنی در حالت دوقطبی افراطی، همه در همه موضوعات کوچک و بزرگ دارای موضع می‌شوند و البته در همه آنها، با نظرات قطب مقابل خود مخالفند!

فضای دوقطبی، نوعی ساده‌اندیشی در مسائل پیچیده است. مواضع در حوزه‌های مختلف و متنوع، در درون دو قطب یکپارچه می‌شوند. هر کس به دلیل حضورش در یک قطب، مواضعش را در همه زمینه‌ها، با سایر اعضای آن قطب تنظیم می‌کند. همین‌طور با فهمیدن نظرات یک نفر در یک موضوع، راجع به نظرات او در سایر موضوعات نیز پیش‌داوری صورت می‌گیرد!
 
ذهن دوقطبی درک نمی‌کند که هم می‌شود به روحانی رأی نداد، هم منتقد جدی احمدی‌نژاد بود؛ یا هم به روحانی رأی داد، هم ضدانقلاب و غرب‌زده نبود!
 
ذهن دوقطبی نمی‌فهمد که می‌شود طرفدار روحانی باشی، ولی موافق هتک حرمت عاشورا نباشی؛ طرفدار رهبری باشی، ولی حمله خودسرانه به سفارت عربستان را حماقت بپنداری!
 
ذهن دوقطبی، دوست دارد خدمات یک طرف را سراسر سیاه ببیند و خدمات طرف دیگر را سراسر توجیه کند. دولت، سراسر بدی است و هیچ کار مثبتی نکرده؛ شهرداری، سراسر ناکارآمدی و فساد بوده است... لذا هر کاستی مربوط به خود را یا نمی‌بیند یا به خاطر تأثیرات طرف مقابل بر کار خود دیده و خود را دست‌بسته و فاقد مسئولیت معرفی می‌کند.
 
ذهن دوقطبی، انتقادات رهبری نظام را در کنار حمایت‌ها و تعاریف از نقاط قوت دولت، ناسازگار می‌بیند و صرفاً یک بخش از آن را مطابق میل خود بازتاب می‌دهد و بزرگ می‌کند. این عمل، از رسانه‌های هر دو قطب که دوست دارند دعوا را شدیدتر نشان دهند، صورت می‌گیرد؛ اولین کلیپی که از سخنان رهبری در بسیاری از سایت‌ها منتشر شد، کلیپ «مخاطب_بایدها» بود!
 
ذهن دوقطبی می‌گوید حالا که کشور در انتخابات دو قطب شده، نظام و رهبری هم باید تکلیف خود را روشن کنند که این‌وری هستند یا اون‌وری؛ بعد، انتخابات را رفراندوم اصل نظام معنا می‌کند!
 
ذهن دوقطبی، سبد رأی را خیلی بسیط و ساده تفسیر می‌کند و دوست دارد مطالبات همه مردم را که مشابه او رأی داده‌اند، یکپارچه مشابه خود ببیند. لذا نتیجه می‌گیرد پخش «ربنا»، از مطالبات اصلی 23 میلیون آدم در کشور است و نباید به بزرگ کردن بیش از حد آن انتقاد کرد! از طرف دیگر، این 23 میلیون، یارانه نمی‌خواسته‌اند و ما از سوئیس هم داریم جلو می‌زنیم!
 
ذهن دوقطبی، در انتخابات، فقط دنبال لیست‌هاست، فارغ از اینکه چه کسی در لیست گنجانده شده و آیا می‌تواند مسئله‌ای از کشور حل کند یا نه. علی‌الاصول دو لیست هم بیشتر نداریم، چون همه از ترس رقیب، ائتلاف کرده‌اند و می‌خواهند همه طیف مقابل را از دور خارج کنند!
 
ذهن دوقطبی نمی‌پذیرد که هم مصدق در آن جریان تاریخی خطا کرده، هم کاشانی و البته هر دو نقاط مثبتی هم داشته‌اند. بعد، آن جریان تاریخی را تسری می‌دهد به همه حوزه‌ها؛ مثلاً اگر به روحانی رأی دادی، نمی‌شود که کاشانی را کودتاگر ندانی و اگر مخالف روحانی هستی، باید کاشانی را تماماً تطهیر کنی!
 
اگر آن طرفی هستی، باید بعد از هر اتفاقی، منتظر باشی ببینی سایت .... چه می‌گوید؛ مهم نیست که رهبری خطاب به آقای علم‌الهدی نگفتند «آیت‌الله»، مهم این است که هاشمی را «حجت‌الاسلام و المسلمین» خطاب کردند! اگر هم این طرفی هستی، منتظر می‌مانی که ببینی نحوه بازتاب و تفسیر «فلان کانال» از رویدادها چگونه است و تازه دقت که می‌کنی، می‌فهمی چقدر رئیس‌جمهور ما، موقع افطاری خوردن ناراحت و تنها است!
 
و در آخر، ذهن دوقطبی، آدمی را که بنا به شواهد در قطب مخالف خود می‌بیند، به هر طریقی له می‌کند تا وجود خارجی نداشته باشد که دیگر مسبب این همه مشکلات در کشور نباشد (حتی اگر یک دوست یا عضوی از فامیل یا یک هم‌کلاسی باشد)! این وسط، زدن قطب مقابل، تبدیل می‌شود به مسئله اصلی و بیشتر از پرداختن به مشکلات اصیل کشور و مقابله با دشمن خارجی، ذهن ما را به خود مشغول می‌کند.
 
لذاست که دوقطبی خاصیتی دارد که خودش، خودش را تقویت می‌کند و اگر در یکی از قطبین هم نباشی، جامعه دوست دارد تو را هم در یکی از دسته‌ها جای دهد تا بتواند ساده‌تر تحلیلت کند. امیدوارم سیاستمداران و مردم کشورم، تلاش کنند که این دور باطل شکسته شود و مسائل، فراتر از آن درک شوند.
* دانشجوی دکتری مدیریت رفتاری
 


کد مطلب: 485079

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdca0mnyo49naw1.k5k4.html?485079

الف
  http://alef.ir