پایگاه خبری الف 31 مرداد 1391 ساعت 15:10 http://alef.ir/vdcjhxevauqemiz.fsfu.html?164597 -------------------------------------------------- عنوان : نامه ای انتقادی خطاب به آيت‌الله طبسي درخصوص روند توليد مستند زلال بي‌انتها بخش داخلی الف، 31 مرداد 91 -------------------------------------------------- متن : جمعی از فعالان فرهنگی و رسانه ای کشور با امضا و انتشار بیانیه ای خطاب به آیت الله طبسی؛ ضمن اشاره به ابهامات موجود در قرارداد مستند "زلال بی انتها" از ایشان به عنوان تولیت آستان قدس رضوی توضیحاتی در این باره را جویا شدند. به گزارش الف، متن این بیانیه به شرح زیر می باشد: باسمه تعالي هيچ شخص يا نهادى نمي‌تواند با عذر انتساب به اينجانب يا ديگر مسئولان كشور، خود را از حساب كشى معاف بشمارد. رهبر معظم انقلاب اسلامي/ 10 ارديبهشت 1380 حضرت آيت‌الله واعظ طبسي توليت محترم آستان قدس رضوي سلام عليكم و رحمة الله با تقديم احترام، مدتي بود كه اخباري مبني بر واگذاري توليد مستندي در اماكن متبركه رضوي به يكي از بازيگران به گوش مي‌رسيد؛ اما از آنجا كه استناد به شنيده‌ها چندان معقول نيست توجه زيادي بدان نشد. تا اينكه در روز شنبه بيست و يكم مرداد مصاحبه‌اي از خانم سحر ريحاني در سايت رسانه قانون منتشر شد كه ابهامات جدي و فراواني را به وجود آورد. بازيگر مذكور دو روز بعد صرفاً بخشي از اين مصاحبه را در خصوص مبلغ پروژه تكذيب نمود (و عملاً ديگر بخشها را تأييد كرد). از آنجايي كه اين مصاحبه حاوي نكات مبهم و سؤال برانگيز متعددي است، بهتر ديده شد تا سؤالات و ابهامات با حضرت‌عالي در ميان گذاشته شود. الف ـ در چنين پروژه‌هايي هزينه‌ها بستگي مستقيم به كيفيت و كميت كار و تجهيزات مورد استفاده دارد. بنابراين پرداختن به مبلغ در چنين حالتي مصداق قول به غير علم است. اما اين مهم است كه فرآيند انعقاد قرارداد چگونه بوده است. نامبرده در تكذيبيه مورد اشاره در خصوص قرارداد مدعي شده است كه: «پس از استعلام‌های متعدد و بر اساس پائین‌ترین رقم پیشنهادی به اینجانب واگذار گردید». طبعاً نمي‌توان به صرف پايين بودن رقم، توليد اثري هنري را به فردي سپرد. چه مزيت و مؤلفه‌اي باعث ترجيح اين خانم بازيگر كه حتي كمترين سابقه كارگرداني و يا تهيه‌كنندگي نداشته، بر ديگر هنرمندان شده است؟ چطور يك بازيگر نه چندان معتبر و مشهور كه به اعتراف خودش خیلی ناپخته وارد این حرفه شده است، صرفاً به خاطر اهداء مدال المپياد رياضي به آستان قدس تهيه‌كنندگي پروژه باعظمتي درباره وجوهات و موقوفات رضوي را بر عهده مي‌گيرد؟ وي شخصاً اعتراف نموده است كه: «خود من آخرش نفهمیدم این فیلم داستانی بود یا مستند. نفهمیدم چه از آب درآمد.» ب ـ بسياري از هنرمندان ملي و خراساني و حتي عوامل صدا و سيما خاطرات تلخي از كار در حيطه اماكن مقدسه دارند. بارها طي توليد پروژه‌هايي كه بعضاً به سفارش خود آستان قدس بوده است، ورود و استقرار تجهيزات به بن‌بست خورده است و گاهي با آنها برخوردهاي بسيار زننده‌اي صورت پذيرفته است. حال چگونه مي‌شود كه محوطه ضريح براي اين خانم قرق مي‌شود؟ آيا ديگر افراد هم مي‌توانند به اين راحتي در حرم عكاسي و فيلم‌برداري كنند (حتي بدون ايجاد محدوديت و يا مسدود نمودن جايي)؟ لازم است چه فرآيندي طي شود تا چنين همكاري‌هاي بي‌نظيري صورت پذيرد؟ اعلام شفاف اين فرآيند مي‌تواند دل بسياري از هنرمندان ارادتمند به ساحت قدسي حضرت امام رضا عليه‌السلام را شاد نمايد. بسياري از كارگردانان معتبر ملي در حوزه سينما و مستند مايل‌اند حتي بدون دريافت هزينه براي امام رئوف فيلم بسازند. در چنين شرايطي چه عامل يا عوامل ناشناخته‌اي باعث اين سطح از همكاري بي‌سابقه با يك تازه‌كار مي‌شود؟ ج ـ يكي از سؤالات بي‌پاسخ و ابهامات جدي پس از مطالعه مصاحبه خانم ريحاني، نقش آقاي مصطفي طبسي در آستان قدس رضوي است. جايگاه ايشان دقيقاً چيست و بر اساس چه مسئوليت و اختياراتي مي‌توانند چنين پشتيباني قوي و بي‌سابقه‌اي را از توليد اين مستند انجام دهند؟ آيا حضور پررنگ ايشان صرفاً به خاطر انتساب به حضرت‌عالي است و يا اينكه مسئوليت رسمي، تخصص و توانمندي خاصي در اين زمينه دارند؟ اصولاً در اين بين جايگاه عنوان پرطمطراق «شوراي عالي فرهنگي آستان قدس» چيست و اين شورا چه نقش مباشرتي و يا نظارتي در اين پروژه عظيم هنري داشته است؟ د ـ خانم ريحاني در مصاحبه خود در خصوص پيشنهاد و انجام حمايت شخص توليت آستان قدس از خودش (در خصوص آرزوي داشتن دفتر توليد و پولدار بودن)، مطالبي را مطرح مي‌سازد كه سرشار از ابهام و سؤال و به شدت شگفت‌انگيز است و سناريوي فيلمهاي هندي را به ذهن متبادر مي‌سازد. وي اظهار مي‌دارد كه با بودجه عظیم آستان قدس وارد کار توليد شده است. آيا چنين فرصتي به ديگر استعدادهاي هنري (از جمله جوانان هنرمند و مستعد خراساني) داده مي‌شود؟ بر اساس كدام مزيت و يا معياري اين شخص خاص مشمول چنين الطاف كريمانه‌اي شده است؟ علاقه‌مندان به كار هنري و البته ارادتمند به ساحت قدس رضوي، چگونه و از چه مسيري مي‌توانند بر سر سفره احسان مسئولان آستان قدس رضوي بنشينند؟ اين خانم هنرپيشه چه توانمندي داشته كه آستان قدس حاضر شده است براي تجهيز دفتر ايشان بهترين امكانات را خريداري نمايد؟ سؤال اساسي‌تر اينكه علي‌رغم تأكيدات مكرر رهبر معظم انقلاب مبني بر ضرورت تقويت و حمايت هنرمندان متعهد به اسلام و انقلاب اسلامي، كوتاهي در حمايت از هنرمندان جوان، متعهد و معتقد استان و در مقابل حمايت از شخصي كه به اعتراف خودش مذهبي نيست چه مفهوم و معنايي دارد؟ اين تعارض با منويات صريح رهبر معظم انقلاب چه توجيهي دارد؟ نسبت آستان قدس با گفتمان فرهنگي و هنري رهبر معظم انقلاب چيست؟ آستان قدس چه برنامه مشخص و مدوني براي فرهنگ و ادب و هنر خراسان به ويژه مشهد به عنوان يكي از مهم‌ترين قطبهاي فرهنگي مذهبي دارد و ارتباط اين‌گونه اقدامات با اين برنامه چيست؟ قطبي كه هم‌اكنون نيز ظرفيت تبديل به مركز فرهنگي، هنري و رسانه‌اي در منطقه را دارد. هـ ـ آنچه درباره چگونگي شروع كار، فرآيند انجام آن و گسترش پروژه در اين مصاحبه آمده است، پر از ابهام و نشان‌دهنده بي‌برنامگي مفرط است. آيا چنين عملكرد پر سؤال و ابهامي كه ذكر آن در بندهاي قبلي رفت مصداق «مدیریت اسلامی» است، كه آستان قدس رضوی داعيه‌دار آن است؟ و ـ خانم ريحاني در جايي مي‌گويد: «این را هم بگویم که اگر من ساکن مشهد بودم و بزرگ‌تری مانند تولیت آستان بالای سرم بود مطمئن باشید که من الان در «ونکوور» درس می‌خواندم و حداقل جزو اعضای ناسا بودم»! اين سخنان بي‌ربط و البته توهين‌آميز، افق ديد و سطح نگرش وي را به روشني مشخص مي‌سازد. اين خانم در جايي قياس به نفس مي‌كند و خطاب به مصاحبه‌كننده مي‌گويد: «من اصلا آدمی مذهبی نیستم. یکی هستم مثل خود شما. مثل همه دخترهای بیست و هفت هشت‌ ساله تهرانی.» چگونه مي‌شود كسي كه به اعتراف خودش مذهبي نيست كار مذهبي بسازد؟ در حوزه فرهنگ، مذهب و باورها و در مرحله بعد فرهنگ‌سازي، تبلیغ و ترویج آنها، «ایمان به پیام مورد نظر» اصل اول است. «از کوزه همان برون تراود که در اوست». دردناك‌ترين و مهم‌ترين بخش ماجرا همين‌جاست. وقتي اثري توسط شخص يا اشخاصي توليد شود كه دغدغه‌اي درباره آن ندارند، در نگاهي خوشبينانه ما با يك اثر خنثي مواجه خواهيم بود. در نگاهي واقع‌بينانه‌تر اين احتمال جدي وجود دارد كه چنين اثري، كاري اشرافي، روشنفكرمآب و بي‌درد باشد و حتي اينكه به صورت آگاهانه و يا ناخودآگاه لايه‌هاي پيدا و پنهان اثر درگير انحرافات مختلفي از قبيل عرفانهاي كاذب و نگاه لوكس، تزئيني و سكولار و فردگرايانه به دين شود. طبعاً پس از پخش اين مستند مي‌توان اين احتمال را راستي‌آزمايي نمود. ز ـ اين توقع وجود دارد كه آستان قدس رضوي به صورت جدي و رسمي پاسخگويي در برابر پرسشها و مطالبات مردمي را رويه جاري خود قرار دهد. پاسخ به ابهامات موجود درباره توليد اين مستند مي‌تواند آغازي بر اين حركت باشد. ح ـ اگر حضرت‌عالي در ساليان دراز مديريت آستان قدس رضوي، همچون پيش از انقلاب ديدار و ارتباط مستمر با جوانان مؤمن و انقلابي را رويه خود قرار مي‌داديد و از آنان و توانمنديهاي بي‌نظيرشان آگاه مي‌بوديد، شايد اكنون هيچ‌گاه حاضر نمي‌شديد توليد چنين آثاري را به هر كسي بسپاريد. ط ـ با توجه به اينكه عملكردهاي سليقه‌اي، كارشناسي‌نشده و بعضاً داراي نتيجه معكوس در حوزه فعاليتهاي فرهنگي آستان قدس تبديل به رويه شده، محدود به اين مورد خاص نبوده و مسبوق به سابقه‌اي مكرر است، از نهادهاي نظارتي همچون سازمان بازرسي كل كشور درخواست داريم تا به حوزه فرهنگي آستان قدس ورود نموده و آن را مورد كنكاش و بررسي جدي قرار دهند. ي ـ در نهايت منتظر رونمايي از اين اثر هنري براي عموم مردم هستيم؛ طبعاً در آن زمان مي‌توان درباره وجوه فني و هنري و كيفيت آن قضاوت منطقي داشت. در پايان ضمن عذرخواهي از تصديع وقت، از توجه شما سپاسگزاريم.   امضاكنندگان تشكلها: مجمع مطالبه مردمی مشهد مقدس جنبش عدالتخواه دانشجویی مؤسسه فرهنگی نرم‌افزاری آرمان نهضت مردمی پوسترهای عاشورا بنياد فرهنگی اسلام ناب کانون فرهنگی یادگاران امام(ره)   شخصيتهای فرهنگی و اجتماعی: حجت‌الاسلام اسماعيل صرافيان حجت‌الاسلام عليرضا جهانشاهی/ طلبه عدالتخواه سيرجانی خلیل موحدی/ فعال فرهنگی علی سهیلی/ فعال فرهنگی علیرضا دلبریان/ فعال فرهنگی، راوی سیره یاران شهید هادی آجیلی/ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، حوزه فرهنگ و رسانه   مستندسازان: سيد سليم غفوری/ مستندساز محمدمهدی خالقی/ فيلمنامه‌نويس، مستندساز و برگزيده جشنواره فيلم عمار محمدرضا دهشیری/ مستندساز و برگزيده جشنواره فيلم عمار ياسر عرب/ مستندساز و برگزيده جشنواره فيلم عمار هادی حاجتمند/ فیلمساز مهدی مختاری/ مستندساز و پژوهشگر محسن اسلام‌زاده/ مستندساز سيد محسن اصغرزاده/ مستندساز محمدصالح نوروزنژاد/ مستندساز مهدی عوض‌زاده/ مستندساز ياسر قدسی/ نويسنده و مستندساز داوود مراديان/ عكاس و مستندساز   هنرمندان و فعالان فرهنگی و رسانه‌ای: محمدحسین بدری/ روزنامه‌نگار و سردبیر ماهنامه داستان رضا زاده‌محمدی/ روزنامه‌نگار و برگزيده جشنواره مطبوعات محسن مهديان/ فعال رسانه‌ای مجيد عسگری/ مدیر و فعال فرهنگی مهدی ابوالقاسمی/ مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی مشهد روح‌الله ایزدخواه/ فعال فرهنگی در حوزه اقتصاد امیر جلیلی‌نژاد/ فعال رسانه‌ای حامد معدولیت/ عکاس، طراح گرافیک، مدیر هنری سيد محمدرضا میری/ گرافيست، فيلمساز و فعال فرهنگی امیر سعادتی/ روزنامه‌نگار و فعال فرهنگی مهدی خوجگی/ فعال فرهنگی مرتضی سعيدی‌زاده/ فعال فرهنگی احمدمنصوب/ نقاش، گرافیست، عکاس حمید سبحانی/ عكاس و فيلمساز مجيد شعرباف/ فعال فرهنگی سعید سلمانی/ فعال فرهنگی و فضای مجازی سيد مصطفی خاتمی/ وبلاگ‌نويس و فعال فرهنگی مصطفی معمی‌وند/ طراح گرافیک فرهنگی و مذهبی، مشاور و مدیر هنری حمیدرضا شکیبانیا/ برنامه‌نویس و طراح صفحات وب محمد افشار/ طراح گرافیک حسام قوام/ فعال فرهنگی و مدیر موسسه صراط الحق عباس نظری/ گرافیست سید مهدی حسینی/ فعال فرهنگی مصطفی دلبریان/ معمار، عکاس و طراح گرافیگ احسان مینایی‌راد/ فعال فرهنگی حسن سلطانی/ پژوهشگر تاریخ شفاهی سمیه وظیفه‌خواه خیری/ روزنامه نگار میثم مهدیار/ فعال رسانه‌ای محسن حسام مظاهری/ پژوهشگر و سردبیر دوماهنامه هابیل حسام‌الدین جدی/ عکاس، گرافیست و فعال فرهنگی علیرضا ضرابی گل خطمی/ گرافیست مهدی عشقی رضوانی/ تولیدکننده رسانه‌های دیجیتال مريم قربان‌زاده/ نويسنده زینب باقری/ نویسنده رقیه فاضل/ فعال فرهنگی هادی کافی/ روزنامه‌نگار ابراهیم ابوذری/ فعال فرهنگی و رسانه‌ای حسين رسولی/ طلبه و فعال رسانه‌ای مهدی احمدی محصل/ مدیر کانون فرهنگی طاها حمید قربان‌پور/ طراح و گرافیست حامد امامی گردفرامرزی/ گرافيست و فعال فرهنگی علی اللهیاری/ فعال فرهنگی و رسانه‌ای محمد ولیان‌پور/ فعال فرهنگی و رسانه‌ای مصطفی لشكری/ روزنامه‌نگار هادی ذالكی/ روزنامه‌نگار مهدی درويشی/ فعال فرهنگی هادی شریفی /فعال رسانه ای  نرگس دولتی / فعال رسانه ای ديگر هنرمندان و فعالان براي اعلام حمايت از اين نامه مي‌توانند به نشاني sedad.blogfa.com مراجعه نمايند.