پایگاه خبری الف 23 دی 1393 ساعت 8:01 http://alef.ir/vdcizqaryt1awu2.cbct.html?256017 -------------------------------------------------- عنوان : درباره فیلم رد کارپت بخش تعاملی الف - دکتر محمد لطفی زاده -------------------------------------------------- اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند. متن : به تازگی فیلم (رد کارپت) اثر رضا عطاران به سطح شهر آمده تا مردم با خرید لوح فشرده این فیلم به تماشای آن بنشینند. به این بهانه نگاهی به محتوای این فیلم در قالب نکات زیر خواهیم داشت. نام فیلم: رد کارپت کارگردان: رضا عطاران بازیگران: رضا عطاران، سوسن پرور، جمال هاشمی، علی سرتیپی و غیره خلاصه داستان: یک هنرور که عاشق سینما است به کن می رود تا در حاشیه جشنواره با اسپیلبرگ دیدار کند و توانایی‎های خود را به او معرفی کند... و حالا ۱۰ نکته درباره این فیلم: ۱ - اصل موضوع این فیلم اگر از این زاویه نگریسته شود که فردی با شغل حداقلی (هنرور) در یک صنعت-هنر (سینما) به قدری خود را دارای اعتماد به نفس می‎بیند که فکر می‎کند می‎تواند فیلم‎نامه‎ای به بزرگترین کارگردان سینما و یکی از پرنفوذترین شخصیت‎های جهان (اسپیلبرگ) پییشنهاد دهد قابل تقدیر است لیکن از زاویه دیگر کعبه آمال قرار دادن فرش قرمز جشنواره کن فرانسه و بخصوص تلاش برای دیدار با عناصری فاسد از دنیای غرب محل تأمل خواهد بود. ۲ - سرمایه این فیلم توسط کانون ایران نوین فیلم تأمین شده است. در بخشی از معرفی خودنوشت این کانون آمده است: (آرمان کانون در ساخت فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی، دستیابی به سینمای فرهنگی پر مخاطب و استاندارد است.) همانطور که مشخص است سه عنصر (فرهنگی)، (پرمخاطب) و (استاندارد) در این آرمان به وضوح ذکر شده است. مشخص نیست فیلم رد کارپت با این آرمان چگونه ارتباط می‎یابد؟ فیلمی که اولاً به لحاظ فرهنگی جای دفاع ندارد، اگر عطاران را از آن برداریم همین مقدار مخاطب تجربه شده را هم نخواهد داشت و به لحاظ استاندارد به گواه منتقدین آگاه به تکنیک سینما از حداقل ها برخوردار است. 3 - در این فیلم تصاویر یا عناوینی از فیلم‎های مختلف تبلیغ می‎شود. از جمله این فیلم‎ها که هم در تیتراژ و هم در متن فیلم استفاده شده، کازینو است. فیلمی که دیدن آن برای افراد زیر ۱۸ سال ممنوع بوده است. هرچند این فیلم اثر کارگردانی مشهور و تأثیرگذار است و به ظاهر درصدد نقد بخشی از فساد در آمریکا بوده اما خود نیز سراسر فساد در نام، محتوا و حتی استفاده از بازیگران است. چرا باید فیلمی که موضوع آن فساد در قمارخانه‎ و رقص‎خانه‎های لاس‎وگاس آمریکا است و بازیگر زن فاسدی در آن ایفای نقش نموده اینگونه به مخاطب ایرانی تبلیغ و تحمیل شود؟ 4 - یکی از ترانه‎هایی که در این فیلم به گوش مخاطب می‎رسد قطعه‎ای است که با تکه (everybody’s gonna dance tonight) مشهور است. صرفنظر از آنکه ضرورت پخش این موسیقی (دعوت به رقص) روی محتوای این فیلم چیست توجه به آهنگساز و خواننده آن هم خالی از لطف نیست. عنصری فاسد که لقب (Sir) هم در انگلستان گرفته و ابتلا به مواد مخدر را مکرر تجربه نموده و با افتخار در معرفی‎نامه (بیوگرافی) وی اسامی دختران و زنان در دو بخش به عنوان (دوست دختر) و (همسر) به مخاطبانش عرضه شده است. 5 - مکرر در جای‎جای این فیلم، عطاران بعد از خروج از کشور به دنبال زنان و دختران می‎رود و حتی کار به جایی می‎رسد که از استراحتگاه خود در فرانسه با سیگاری بر لب شروع به اغفال دختری که کنار خیابان منتظر است می‎کند. در توجیه این کار در برنامه هفت تلویزیون عطاران قریب به این مضمون گفته بود که مگر ایرانیان بعد از خروج از کشور همین کارها را نمی‎کنند؟ عجیب است که این توجیه توهین‎آمیز در فیلم به راحتی به نمایش درمی‎آید و فیلم مجوز پخش هم می‎گیرد! 6 - سکانس پایان فیلم از این حیث که به مخاطب القاء کند در فرانسه نیز آخرین پناهگاه یک انسان همه‎چیز از دست داده (از آرزوی بربادرفته تا اموال و پول خود) پرچم ایران است که زیر آن می‎آرامد قابل توجیه است اما نوع خوابیدن زیر پرچم کشور عزیزمان - که آن را از روی میله پایین می‎آورد - که با لفظ جلاله (الله) همراه است چنین مفهومی به ذهن متبادر نمی‎سازد و بیشتر یک خودباختگی فرهنگی ایرانی را مقابل جشنواره کن به نمایش می‏کشد که جای تأسف است. 7 - در پایان این فیلم جمله (تقدیم به دوستان خوب ما هنروران) دیده می شود. ظاهراً فیلم قرار است منعکس کننده تلاش هنروران در سینما باشد. اگر این مقصود است در فیلم چنین چیزی نشان داده نشده است و شما به جای یک هنرور می توانید هر شغل دیگری را هم که به جشنواره کن به عنوان عاشق سینما می رود بگذارید و فیلم همان از آب دربیاید که الآن درآمده است! 8 - تبلیغ عناصر فاسد بازیگری غرب روی فرش قرمز جشنواره کن بخصوص در کنار افراد ایرانی که در این فیلم نمایش داده شده چه فخری دارد و چه لزومی داشته است تا جامعه ایرانی را بیش از گذشته به این جشنواره و اهتمام به آن متمایل سازد؟ 9 - عباراتی نظیر (دروغ گفتن من مشیت الهی است) یا (غیرت در ایران و کن یک جور است) و نظایر آن که از زبان عطاران بیان می‎شود در جای خود بسیار قابل تأمل است. اولاً دروغگویی بر اساس روایات اسلامی کلید ورود به همه بدیها است و لذا بیان جمله فوق بسیار سخیف می‎‏نماید. ثانیاً غیرت در ایران و کن یکی است را باید اینطور معنا کرد که غیرت شهیدان عزیزی که برای دفاع از میهن و ناموس این سرزمین، جان عزیزشان را فدا کردند تا نظام استکباری اداره کننده جشنواره کن نتواند به ما دست درازی کند با عناصر فاسد غربی که خود و زنانشان تن نمایی می‎کنند یکی است؟! جای تأسف است که چنین جملاتی در این فیلم به خورد مخاطب داده می‎شود و با آن برخورد نشده است. و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.