پایگاه خبری الف 27 فروردين 1387 ساعت 23:50 http://alef.ir/vdcirqar.t1a5w2bcct.html?24652 -------------------------------------------------- عنوان : بابک داد: 'آقای خاتمی، جبهه مشارکت را منحل کنید' -------------------------------------------------- متن : درخواست نویسنده صد روز با خاتمی برای پایان مصادره ؛ بابک داد: آقای خاتمی، جبهه مشارکت را منحل کنید   نویسنده "صد روز با خاتمی" و "با خاتمی در پاریس" از حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی درخواست کرد حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی را منحل کند. به گزارش "الف"، بابک داد، نویسنده سفرنامه های "صدروز با خاتمی" و "با خاتمی در پاریس" و روزنامه نگار سابق  روزنامه های سلام، جامعه و عصرآزادگان طی نامه ای به رییس‏جمهور سابق کشورمان از وی درخواست کرد حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی را به دلیل "سوء مدیریت سیاسی و مصادره و هدردادن سرمایه خاتمی" منحل کند و با پایان دادن به قیمومیت این حزب بر اصلاحات، به قرائت اصلاحات به روش ده سال گذشته و فعلی خاتمه دهد.   افزایش درخواست‏ها و فشار بر رئیس‏جمهور سابق برای پایان دادن به آنچه مصادره خوانده می‏شود، درحالی صورت می‏گیرد که پیش از این و در روز دوم فروردین ماه سال جاری نیز، قائم مقام حزب اعتماد ملی طی نامه ای به سیدمحمد خاتمی از وی خواسته بود، "مصادره و محاصره" را بشکند و "یاران دیرین را به عده‏ای نفروشد".   بنابراین گزارش، در این نامه آمده است: جناب آقای  خاتمی! سوء مدیریت سیاسی و اصرار فزاینده دوستان مشاركتی و مجاهدین انقلاب، بالاخره موجب «حضور بی نتیجه» جنابعالی و به هدر رفتن «سرمایه بزرگ امید» مردم به شما گردید. پیش از شروع این رقابت بی نتیجه و خسارتبار، می شد بسیاری از این اتفاقات تلخ را پیش بینی نمود. دلسوزان و ارادتمندان جنابعالی با رصد این رخدادها، پیشاپیش به شما انذار دادند كه یا وارد این معركه نشوید و یا به اجماع همه نیروهای اصلاح طلب و دموكراسی خواه بیندیشید و «چتر فراگیر همه» نیروهای اصلاح طلب باشید. از همان آغاز، ردصلاحیتهای گسترده قابل پیش بینی بود.. «نتیجه تلخ» شمارش آراء هم قابل پیش بینی بود. آنچه قابل پیش بینی بود اما بسیار«ناگوار» بود، «قمار كردن» ثروت مردمی ما بنام «سید محمد خاتمی» بود.شكست انتخاباتی چندان اهمیتی ندارد.«بلور قیمتی امید» مردم نباید می شكست. جناب آقای خاتمی! سیاستهای قبیله ای مشاركت و مجاهدین، باعث فرار مغزها (و من میگویم فرار قلبها) از اطراف شما و كمپین اصلاحات شد. چرا حزب مشاركت و مجاهدین انقلاب را به دلیل این «ریزش نیروها» سرزنش و توبیخ نمی كنید؟ لطفا" از آنها بپرسید «مصادره خاتمی» و محدود كردن دوستدارانش از ٢٢ میلیون به این تعداد اندك، آیا سودی هم داشت؟ بپرسید چرا قطار اصلاحات هرچه جلوتر رفت، مسافرانش را كمتر و كمتر كردند و دسته دسته آنها را بیرون انداختند؟ چرا همه پژواك «حضور خاتمی»، تبدیل شد به سرمایه گروه اندكی كه خود را «یاران خاتمی» نامیدند و آنچنان عمل كردند كه با قمار چنان سرمایه ای، جز بدهكاری و ورشكستگی، نتیجه ای ببار نیاورند؟ كار تباه كردن و تحقیر این ثروت ملی به چنان وضع اسفباری رسید  كه دلسوزانی مجبور شدند «لوگوی تحقیر شده یاران خاتمی» را از بالای پوسترهای تبلیغاتی دور دوم انتخابات بردارند؟! چرا راضی به این قمار و این نتیجه خسارتبار شدید؟ گرچه نیروهای سرخورده اما توانمند،بعد از پیاده شدن از قطار اصلاحات، به تنهایی یا در قالب گروههای دیگر به رقابت انتخاباتی پرداختند و بعضا"موفق هم شدند.اما لطفا" بپرسید چرا افراد موفق امروز، تا وقتی در كمپین اصلاحات تحت رهبری حزب مشاركت بودند، فرصت «ابراز وجود» نداشتند و به محض «ریزش»، دوباره خود را باز یافتند و به موفقیت رسیدند؟ سئوال كنید چه سیستمی بر مدیریت مشاركت حاكم بوده و هست كه چنین «تمامیت خواه» شده است؟ حزبی كه در طول این سالها، نه تنها هیچ «پذیرش» نیرویی نداشته و نه تنها نیروهای موجود را «مدیریت» نكرده و نه تنها «كادرسازی» نكرده، بلكه محصولش فقط «اختلاف افكنی»، «آسیب پذیر كردن اصلاحات» ، «تلفات جمعی» و «ریزش» نیروهای مفید بوده است! از اینان بپرسید چرا با اصلاحات چنین كردند؟ جناب آقای خاتمی! آیا واقعا" زمان «انحلال حزب مشاركت» فرا نرسیده است؟ حزبی كه «فرصت سوزی» و تباه كردن انرژیها و فكرهای سازنده را «سیستماتیك» كرد و انصافا این كار را هم بی نقص انجام داد! انحلال حزب مشاركت توسط جنابعالی،ضروری است. و متضمن این پیام است كه اولا" كالیبر و وزن سیاسی و محبوبیت مردمی شما، بیش از آن است كه این حزب «مصادره»اش كند.ثانیا" انحلال حزب مشاركت، شرایط را برای یك «نوسازی سیاسی» در میان نیروهای موافق با تفكرات شما فراهم خواهد كرد. با انحلال این حزب، رسما" «پایان اصلاحات با قرائت ده سال قبل و با روش فعلی» را اعلام كنید. همچنانكه مردم بارها این پایان را اعلام كرده اند. وقتی حزب مشاركتی نباشد تا در «توهم ذهنی خود» اصلاحات را قیمومیت كند، قطعا" شما و اندیشمندان دلسوز می توانید با شناخت شرایط و ابعاد مسائل جامعه امروز ، راههای تازه و روشهای ممكن و نوینی را بیابید و جامعه امروز ایران را از مشكلات و مصائب فراوانش برهانید. جای  تأسف  است كه هزینه های تلخ شكست انتخاباتی مشاركت، به صورتحساب شما واریز شده. اما تأسف بیشتر از آنجاست كه جنابعالی انذارهای دوستداران مخلص خود را نشنیده واگذاشتید و اجازه دادید یك گروه اندك و تمامیت خواه، «مصادره و هزینه» تان كنند. استدعایم این است كه این بار چنان نكنید و باقیمانده این ثروت اعتماد مردمی را پاس بدارید. این بار با اقدام بموقع و انحلال حزب مشاركت و نوسازی سیاسی همه نیروها،دوباره یك «چتر فراگیر» شوید. «شوری تازه» برپا كنید برای یافتن «راهی تازه» و ساختن «دنیایی تازه».