پایگاه خبری الف 11 مرداد 1392 ساعت 8:00 http://alef.ir/vdcip5az5t1a3u2.cbct.html?194034 -------------------------------------------------- عنوان : نقد نظریه فقهی جواز آب نوشیدن روزه دار در عطش شدید حجت الاسلام محمدحسن حائری، 5 مرداد 92 -------------------------------------------------- متن : اخیراً یک نظریه فقهی بی سابقه و خلاف اجماع فقهاء مبنی بر جواز آب خوردن روزه داری که به عطش شدید و غیر قابل تحمل مواجه شده است و در عین حال صحیح بودن روزه اش، موجب طرح نظرات موافق ومخالف گردید. نگارنده ضمن احترام به تمامی صاحب نظران با توجه به فوایدی که مترتب بر اطلاع مردم و نخبگان از ریزه کاری های فتاوی فقها است نقد ذیل را بر نظریه فوق الذکر تقدیم می نماید. طبعاً جهت مراعات حوصله مخاطب عام از ورود به جزییات و کاربرد اصطلاحات بحث حتی الامکان خودداری می شود. مقدمه در علم اصول ثابت شده ومورد اتفاق تمامی فقهاست که خداوند در بیان احکام خویش از همان قواعد رائج در سخن گفتن که بین عقلاء دائر و جاریست تبعیت نموده است.از جمله این قواعد که در روشن شدن بحث فوق مفید فایده است قاعده لزوم حمل مطلق بر مقید است.یعنی اگر طبیب به بیمار گفت:در فلان ساعت آب بخور سپس در وقت وکلام دیگر گفت: آب که خوردی قدری راه برو ،عقلاء می گویند:پس از وارد شدن تقیید،دیگر کلام مطلق اول قابل استناد نیست.به عبارت د یگر منظوراز کلام مطلق اول، همان مقید بوده است که به دلیلی در ان مقطع از بیان قید خودداری شده است .طبعا بیمار نمی تواند به استناد اطلاق کلام اول طبیب آب بخورد ولی راه نرود و تصور کند که از طبیب اطاعت کرده است. در موضوع بحث نیز دو روایت(1) که در باب ۱۶ از ابواب "من یصح عنه الصوم" کتاب وسائل الشیعه ذکر شده مطلق است. اما حداقل ۴ روایت با اسناد معتبر و متعدد در باب ۱۵ همان ابواب ذکر شده که مقیدکننده روایت مطلق باب۱۶ است. لذا جهت روشن شدن موضوع به یک روایت از هر دو باب اشاره می شود. تفصیل مطلب در باب ۱۶روایتی که مبنای آن فتوای خلاف اجماع قرار گرفته امده است:عمار عن ابی عبدالله(ع)فی الرجل یصیبه العطاش حتی یخاف علی نفسه قال یشرب بقدر ما یمسک رمقه و لا یشرب حتی یروی .عمار می گوید :امام صادق(ع) فرمودنددر مورد کسی که در حال روزه داری به عطش شدید مواجه می شودبه حدی که بر جان خودش می ترسد به اندازه حفظ جانش آب بنوشداما نباید به قدر سیراب شدن بنوشد. حال با توجه به اینکه امام علیه السلام در مقام بیان وظیفه مکلف سخنی از به هم خوردن روزه و یا قضای ان نفرموده اند به اصطلاح به اطلاق مقامی کلام معصوم استناد شده و نتیجه گرفته اند روزه شخص فوق پس از نوشیدن آب صحیح است و قضا ندارد. حال روایت باب ۱۵ را کنار روایت فوق می گذاریم. محمد ابن مسلم نقل می نماید امام فرمودند:الشیخ الکبیروالذی یصیبه العطاش لا حرج علیهما ان یفطرا فی شهر رمضان ویتصدق کل واحد منهما فی کل یوم بمد طعام. محمد ابن مسلم می گوید امام فرمودند:پیر کهنسال و کسی که دچار عطش غیر قابل تحملی شود حرجی بر او نیست که روزه خود را بخورد و برای هر روز یک مد طعام(۷۵۰ گرم گندم)فدیه دهد. کسی است که دچار عطش غیر قابل تحمل می شودموضوع هر دو روایت است، اما در روایت اول از این منظر به موضوع توجه شده که وظیفه اش در قبال میزان آبی که می تواند بخورد چیست ودر روایت دوم به وظیفه دیگر همین فرد اشاره شده که اولا روزه دار نیست و با خوردن آب افطار کرده پس اگر می تواند باید قضای روزه را بگیرد(2). ثانیاً اگر عطش در تمامی ایام سال مانع روزه می شود پس فدیه دهد. بیان احکام متعدد موضوع واحد در زمانهای مختلف و حسب نیاز شنونده امری طبیعی است. وچنانکه گذشت اقتضای قوانین عقلاء در سخن گفتن ان است که پس از وارد شدن قید دیگر اطلاق کلام اول که فاقد قید بوده راه کشف مراد گوینده و حجت نیست و کلام مقید را نتیجه و ماحصل مراد متکلم تلقی می کنند.(3) لذا روایت باب ۱۶ مطلق است از جهت بیان وظیفه مکلف پس از خوردن آب و اینکه آیا روزه اش همچنان باقی است یا خیر که تقیید می شود به روایت باب ۱۵ که می فرمود این شخص روزه دار نیست و باید فدیه دهد چنانچه روایت باب ۱۵ نسبت به میزان خوردن آب مطلق است وبه روایت باب ۱۶ مقید می شود که نباید بیش از ضرورت آب بخورد (جهت مراعات ادب ماه مبارک رمضان) نتیجه: علت اینکه به رغم وارد شدن دو روایت باب۱۶ هیچ کدام از فقها برداشت نوشیدن آب و باقی ماندن برروزه را نکرده اند جمع عرفی این دو روایت با روایات باب ۱۵ است که منجر می شود به فتوای مورد اجماع "کسی که در ماه مبارک رمضان به عطش شدید و غیر قابل تحمل دچار شود روزه اش را افطار نماید و به مقدار ضرورت آب بخورد پس اگر توانست قضا روزه را به جا اورد والا فدیه دهد" (4) 1- تنها مستند فتوای فوق در متن منتشر شده، این دو روایت دانسته شده است. 2- حسب دلالت عموم آیه «فمن کان منکم مریضاً او علی سفر، فعدة من ایام اُخر» و اطلاقات قضای روزه 3- «محاضرات در اصول فقه» (آیت الله خویی) جلد 5 صفحه 367 4- «مستمسک عروة الوثقی» (آیت الله حکیم) جلد 8 صفحه 447