پایگاه خبری الف 1 شهريور 1396 ساعت 6:17 http://alef.ir/vdchmknmz23nvmd.tft2.html?504551 -------------------------------------------------- عنوان : یادداشت کیهان/آغاز و فرجام نُرمالیزاسیون -------------------------------------------------- متن : «محمد ایمانی» در سرمقاله شماره امروز روزنامه «کیهان» نوشت: 1- میان مومنان راستین و مُلحدان لجوج‌، طیفی از آدم‌ها قرار می‌گیرند که با همه تفاوت‌ها، یک ویژگی کما بیش مشترک دارند؛ تردید و تردّد میان ایمان و کفر. مومن، اهل یقین است و ملحد، اهل انکار. اما بسیاری هستند که نومن ببعض و نکفر ببعض هستند و به همین دلیل، تردید و تحیّر در پیمودن بیراهه‌ها دامنگیرشان می‌شود. گرفتاری بشر از آنجا آغاز شد که به تعبیر امیر مومنان علیه‌السلام در خطبه اول نهج‌البلاغه «فَبَاعَ الْیَقِینَ بِشَکِّهِ وَ الْعَزِیمَةَ بِوَهْنِهِ وَ اسْتَبْدَلَ بِالْجَذَلِ وَجَلًا وَ بِالِاغْتِرَارِ نَدَماً ثُمَّ بَسَطَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لَهُ فِی تَوْبَتِهِ وَ لَقَّاهُ کَلِمَةَ رَحْمَتِهِ وَ وَعَدَهُ الْمَرَدَّ إِلَى جَنَّتِهِ وَ أَهْبَطَهُ إِلَى دَارِ الْبَلِیَّةِ وَ تَنَاسُلِ الذُّرِّیَّةِ . یقین را با تردید، و عزم و اراده را با سستی معامله کرد و نعمت را با ترس جایگزین ساخت و به خاطر فریب‌خوردگی، به ندامت افتاد». 2- انسان و جامعه دوراندیش، در پیمودن مسیر به سمت اهداف والا، لاجرم به حجت‌ها و نشانه‌های روشن نیاز دارد. و‌گرنه ، از سر تردید و تحیر‌، مانند گمشده‌ای در بیابان، دور خود می‌چرخد. همواره باید از خود و مدیران و سیاستمداران بپرسیم بر اساس کدام منطق حرکت می‌کنیم که به نشانه‌های روشن پشت می‌کنیم؟ مثلا با چه منطقی در حالی که مقتدای حکیم انقلاب هشدار می‌دادند به شیطان بزرگ اعتماد نکنید، برخی مدیران ما خوش‌گمانی پیشه کردند و مذاکرات، به واگذاری امتیازات نقد و دریافت وعده‌های نسیه انجامید؟ 3- یا مثلا برخی سیاستمداران در انتخابات سال 1388 با کدام حجّت‌، بخشی از مردم را با دروغ تقلب به هیجان و حرکت در‌آوردند و زمینه جولان و شبیخون دشمنان ملت ما را فراهم ساختند؛ حال آنکه بهتر از هر کس می‌دانستند ادعای تقلب دروغ است و همین را (امثال خاتمی و تاج‌زاده) در محافل خصوصی نیز در گوش گفتند، بی‌آنکه با مردم صادق باشند و جلوی آن خسارت غیرقابل جبران را بگیرند؟! تحریم‌های جدید از همین فتنه کلید خورد. 4- به تازگی طیف موسوم به اصلاح‌طلب درباره سازوکار مجلس و نسبت آن با دولت، دلواپس شده‌اند؛ که مثلا چرا به فلان فرد پیشنهادی رای ندادند یا به فلان و بهمان وزیر رای دادند. به ویژه درباره فراکسیون امید و زد و بند‌های آن نگران شده‌اند. زیبا کلام می‌گوید «عملکرد فراکسیون امید ناامید‌کننده است». محمود صادقی توئیت می‌زند «یک جریان مرموز می‌خواهد مسئولیت کاستی‌های کابینه را به عهده فراکسیون امید و اصلاح‌طلبان بیندازد؛ هشیار باشیم. هدف نهایی زدن خاتمی است». پارسایی سخنگوی فراکسیون امید برخلاف واقعیت‌ها می‌گوید «مسئولیت عملکرد دولت و عمل به وعده‌ها متوجه روحانی است. اصلاح‌طلبان در چینش کابینه دخالتی نداشتند». و جواد امام مدیر بنیاد باران خاتمی در توئیتر می‌نویسد «بازهم گندم‌نماهای جو فروش لیست امید. رای عدم اعتماد بیطرف، نتیجه سلامت و پاسخ منفی به خواسته‌های آقایان(ت،و،ح،ن) در جلسه میدان آرژانتین بود»! 5- اما ازهمه عجیب تر، سخنان سعید حجاریان در گفت‌و‌گو با سایت جماران است: «مسئله این است که کفگیر روحانی به ته دیگ خورده است. (درباره عملکرد فراکسیون امید و رای یک دست به وزرا) لابد قول‌هایی به نمایندگان داده شده. واقعیت این است که همه با هم کنار آمده‌اند؛ مجلس با دولت، فراکسیون‌ها با وزرا، رئیس‌مجلس با رئیس‌جمهور، همه با هم کنار آمده‌اند. حاشیه‌های مربوط به تشکیل کابینه، رای نیاوردن بیطرف و رای آوردن جهرمی با آن همه مخالف نشان می‌دهد که در کشور ما مشکلات جدی وجود دارد». 6- «در کشور مشکلات جدی به وجود آمده است». چرا؟ فقط به خاطر رای نیاوردن یک وزیر پیشنهادی یا رای آوردن وزیری دیگر و کنار آمدن لابیست‌های دولت و مجلس با هم؟! زمانی نه چندان دور، همین آقای حجاریان (مشاور رئیس‌دولت اصلاحات و استراتژیست اصلاح‌طلبان) و نظایر وی در احزاب و مطبوعات زنجیره‌ای، تمام همت‌شان «برجام مالی» همه امور و ایجاد تقدس برای «برجامیان» در دولت و مجلس» شده بود. با برجام بر همه کج‌روی‌ها و کم‌کاری‌ها ماله کشیدند. حجاریان 11 اردیبهشت 1395 (بعد از انتخابات مجلس دهم) در تیتراول روزنامه اعتماد گفت» انتخابات، رقابت برجامیان و نابرجامیان بود. مجلس دهم دو فراکسیون دارد؛ برجامیان و نابرجامیان»! آن زمان هنوز تن امثال حجاریان داغ بود. 7- حجاریان یک سال قبل از این اظهارات (اوایل شهریور 94 - دو ماه پس از نهایی شدن برجام ) مقاله‌ای در شماره 28 ماهنامه «اندیشه پویا» نوشت با عنوان «نُرمالیزاسیون مقدمه دموکراتیزاسیون» و مدعی شد «دو سال و نیم از روی کارآمدن دولت اعتدال می‌گذرد... قصد دارم کاری را که حلقه فکری دولت باید انجام می‌داد و نداد، انجام دهم. می‌خواهم گفتمانی برای دولت اعتدال که آن را نُرمالیزاسیون (اگر می‌خواهید بسامان کردن، به قاعده کردن و به هنجار کردن هم بنامید ایراد ندارد) تعریف کنم. ما سال‌ها از دموکراتیزاسیون صحبت می‌کردیم اما پروژه دولت اعتدال، نه دموکراتیزاسیون که نرمالیزاسیون است». 8- او ادامه می‌دهد «عده‌ای مثل تروتسکی خواهان انقلاب مستمر هستند. یا مثل رژی دبره در پی انقلاب در انقلاب‌اند. حال آنکه انقلاب یک امر استثنایی است و قاعده، زندگی عادی مردم است... گفتمان اعتدال به دنبال نرمالیزاسیون و عادی‌سازی است. روحانی با گفتمان اعتدال، به دنبال «نرمال کردن قدرت» است... چه کسی تصور می‌کرد وزیر خارجه فرانسه که در مخالفت با ایران در مذاکرات از همه جلو‌تر بود سرمقاله روزنامه ایران را بنویسد؟... نُرم به معنی هنجار است و روحانی می‌خواهد امور را بهنجار کند تا دیگر ناهنجار نباشد... به هر حال نُرمالیزه کردن در ‌‌نهایت خود،‌‌ همان دموکراتیزه شدن نهاد قدرت و دولت است». 9- خب! حالا همان دولت به اصطلاح نُرمالیست، گویا کاری با مجلس به ویژه فراکسیون امید کرده که حجاریان می‌گوید « دولت و مجلس با هم کنار آمده‌اند و مشکلات جدی برای کشور به وجود آمده است». آیا نرمال کردن قدرت همین بود؟ حجاریان وقتی از مقاله وزیرخارجه سابق فرانسه در روزنامه ایران هیجان‌زده می‌شد، آیا خبر نداشت که همان فرد در سفارت کشور متبوعش در تهران ، به دولت روحانی توهین کرد و گفت « اینها آن قدر به روابط با ما احتیاج دارند که درباره برگزاری رزمایش ضدایرانی مشترک ما با آمریکا و انگلیس در خلیج‌فارس همزمان با سفر من، هیچ اعتراضی نخواهند کرد.»؟! 10- افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی با وجود ستاندن امتیازات فراوان، بر سر مطالبه سهم بیشتر و در عین حال فرار از پاسخگویی، با دولت دعوا افتاده‌اند. آنها، هم می‌دانند «بی برنامگی» و «ناکارآمدی»، چالش مهم دولت در قبال مطالبات مشروع مردم است. و هم واقفند که خود، یکی از عوامل اصلی انحراف مسیر دولت در اعتماد به آمریکا و غرب و از دست رفتن فرصت 4 ساله دولت برای تقویت اقتصاد مقاومتی درونزا هستند؛ همچنانکه عامل عمده ناکارآمدی دولت یازدهم بوده‌اند. با این وجود، از همین حالا فاصله‌گذاری با دولت را آغاز کرده‌اند. این همان روحیه ولنگار و کاسبکارانه‌ای است که با انقلاب‌زدایی و آرمان‌زدایی (به اسم نرمال سازی) قالب کردند و حالا تصور می‌کنند رقیب‌های چیره‌دستی پیدا کرده‌اند! 11- این رویکرد اصول‌گریز و غنیمت‌طلب، زیرهر تابلوی فاقد مُسما (اصلاح‌طلب ، اصولگرا،  اعتدال‌گرا یا... ) که باشد، فاقد حُجّیت است و کشور را به سمت پیشرفت و عدالت و تمدن سازی اسلامی رهنمون نمی‌شود. پایندگی، بالندگی و پیش‌روندگی کشور با وجود همه دشمنی‌ها و کج‌روی‌ها، متوقف به کاربست فرهنگ انقلابی و روحیه ایثار است. همان که در رویکرد پاکبازانه و موفق ستارگان راهنمایی مانند شهیدان حسن تهرانی‌مقدم، مجید شهریاری، احمدی روشن، حسین همدانی و این آخری، شهید محسن حُججی جلوه کرده است. ما ناچار از توبه و بازگشت به سمت مسیر روشنی هستیم که حجت‌های بالغه انقلاب اسلامی در عمل نشان دادند. دولت و مجلس و همه دستگاه‌ها تا به این مسیر مبارک برنگردند، نخواهند توانست بر گرفتاری‌هایی مانند ناکارآمدی، ویژه‌خواری و زد‌و‌بند، رویکرد غنیمتی به قدرت، و انفعال در برابر باج‌خواهی بیگانگان غلبه کنند. 12- به تعبیر شهید علی چیت‌سازیان فرمانده اطلاعات و عملیات که از زبان رهبر انقلاب روایت شد، « اگر از سیم خاردار نفس عبور کردی، می‌توانی از سیم خاردار دشمن هم رد بشوی.(حرف یک رزمنده است) اگر از سیم خاردار می‌خواهی رد بشوی، اول باید از سیم خاردار نفست عبور کنی. وقتی گرفتار خودمان هستیم، نمی‌توانیم کاری انجام بدهیم». حرکت بر اساس نشانه‌های روشن یقینی یا از سر تردید و تحیر؛ این مهم‌ترین مسئله برای مدیران و سیاستمداران ماست. اینکه با اطمینان به صدق وعده‌های الهی و بر اساس موازین حق حرکت کنند یا مشغول دنیا طلبی و تردید و تحیر ناشی از آن باشند و به عمل زدگی مبتلا شوند. 13- رهبر معظم انقلاب در اولین روز ماه مبارک رمضان امسال فرمودند «حضرت ابراهیم، پیغمبر با آن عظمت، به خدای متعال می‌گوید می‌خواهم زنده شدن مرده‌ها را ببینم؛ خداوند متعال می‌فرماید: قالَ اَوَ لَم تُؤمِن، قالَ بَلى؛ چرا، ایمان دارم، یعنی کاملاً قبول دارم، تصدیق دارم، از ته دل قبول دارم؛ وَ لکِن لِیَطمَئِنَّ قَلبی،‌ لکن برای اینکه دیگر تلاطمی در ذهن من نباشد؛ خاطرم آرام آرام [باشد می‌خواهم ببینم]. بعد آن‌وقت خدای متعال فرمود؛ خیلی‌خب این کارها را بکن، تا به چشم خودت ببینی که خدای متعال مرده را این‌جوری زنده می‌کند. خب ما به چشم خودمان دیدیم؛ ما به چشم خودمان دیدیم که یک ملّتی با دست خالی در جنگ تحمیلی پیروز شد؛ یک ملّتی با تازه‌کار بودن در مسائل سیاسی و بین‌المللی، بر توطئه‌های دشمنان پیروز شد؛... آیا فائق آمدن بر تمام قدرت‌های دنیا در زمان جنگ تحمیلی برای اطمینان و آرامش کافی نیست؟». 14- غیر از حضرت ابراهیم، حواریون حضرت عیسی (ع) نیز برای اطمینان قلب خواستار معجزه شدند، هر چند که بعضی از آنها (مانند یهودا) با وجود مشاهده معجزه، بازهم به انحراف رفتند. قرآن کریم در آیات 112 تا 115 سوره مائده، بعد از بیان ماجرای درخواست معجزه از سوی حواریون می‌فرماید؛ «خداوند گفت من آن (مائده معجزه آسای آسمانی) را بر شما فرو خواهم فرستاد و هر کس از شما پس از آن انکار ورزد، او را چنان عذابى کنم که هیچ یک از جهانیان را آن گونه عذاب نکرده باشم». این گونه نیست که قبل و بعد از اقامه حجت‌ها و برهان‌های قاطع الهی، شرائط برای مدعیان ایمان یکی باشد و بدون مواخذه، بتوانند مانند قبل از این اقامه حجت عمل کنند. اصرار بر پیمودن بیراهه در چنین شرائطی، موجب محرومیت و لعنت الهی است. ما در تاریخ انقلاب خود با وجود معجزات بسیار، پیدا شدن یهودا‌های پیمان شکن و نگون بخت را هم دیدیم که چگونه دچار ارتداد معرفتی و سیاسی شدند و تا تباهی مطلق پیش رفتند. 15- صرف نظر از تقسیم بندی‌های مصنوعی چپ و راست و اصلاح‌طلب و اصولگرا و... باید گفت که شاهدان شهیدی مانند محسن حججی 26 ساله، به واسطه پشت پا زدن به شیرین‌ترین حلال‌های زندگی، حجت را بر همه به ویژه صاحب منصبان تمام کرده‌اند. اکنون صف بندی سیاسی واقعی و مهم، میان ایثارگران و مستاثران (همه چیز را برای خود خواهان) است. و هر کس با وجود حجت‌های غیرقابل انکار، جبهه مستاثرین را برگزیند، بی‌تردید ملعون و محروم درگاه الهی خواهد شد. نمی‌شود صاحب منصب بود و با یک توئیت یا پیام برای شهدا، ماجرا را برگزار کرد و به روزمرگی تردید و تردّد میان حق و باطل بازگشت. هم مردم موظفند پافشاری بر آرمان‌ها را مطالبه کنند و هم مسئولان باید بدانند که حرکت جز در مسیر آرمان‌ها، موجب نابودی و اسقاط خود آنان خواهد شد.