پایگاه خبری الف 16 آبان 1392 ساعت 10:13 http://alef.ir/vdchkkni-23nvkd.tft2.html?204446 -------------------------------------------------- عنوان : عربستان سعودی و مذاكرات ايران و غرب بخش تعاملی الف- حامد طاهري جبلي*، 16 آبان 92 -------------------------------------------------- متن : مذاكرات بين ايران و گروه موسوم به ۱+۵ در صدر اخبار مهم بين المللي جهان ديده مي شود. بديهي است اين مذاكرات بيش و پيش از آنكه مذاكره چند كشور با هم باشد طرفهاي اصلي مذاكره جمهوري اسلامي ايران و ايالات متحده آمريكا مي باشند. ايالات متحده پس از انقلاب اسلامي ۱۳۵۷ بزرگترين چالش براي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران به حساب مي آيد و عدم ارتباط سياسي و بعضا روابط خصمانه ميان دو كشور ايران و آمريكا فارغ از تبعات مثبت و منفي آن براي دو طرف، بيشترين سود را براي كشورهاي رقيب جمهوري اسلامي ايران در حوزه هاي سياسي- اقتصادي و.... در منطقه به ارمغان آورده. در اين ميان يكي از كشورهايي كه بيشترين موقعيت جهت تحصيل منافع منطقه اي را داشته عربستان سعودي است. پيش از انقلاب اسلامي در ايران، پهلوي دوم با استفاده از موقعيت استراتژيك و نظامي و اقتصادي خود و تنها با حمايت هاي ايالات متحده به عنوان ستون اصلي و مطلق اجراي سياستهاي خاورميانه اي غرب به شمار مي آمد و همواره در اين مدت سعودي ها نقش دوم و مكمل، علي رغم قدرت فراتر اقتصادي خود ايفا مي نمودند. پس از انقلاب نيز عربستان سعودي با حمايت از سياستهاي غرب عليه ايران، مشاركت و حمايت مالي و اطلاعاتي از رژيم بعثي عراق در هشت سال جنگ تحميلي و تقابل با گروههاي مقاومت در منطقه در برابر رژيم صهيونيستي همواره در صدد كاستن مقدورات جمهوري اسلامي در سطح منطقه و افزايش مقدورات خود بوده است. فارغ از نتيجه ي مذاكرات فعلي ايران و غرب نگاه كشورهاي منطقه و در راس آنان عربستان سعودي به اين روند چگونه است؟ اساسا سعوديها خود را پس از اين گفتگوها در منطقه چگونه خواهند ديد؟ در پاسخ به اين پرسشها بايد به موارد ذيل اشاره كرد: - هرگونه توافق حتي در پايين ترين سطح دست ديپلماسي ايران در منطقه و حتي در جهان را بازتر مي كند. چون اين متضمن اين نكته خواهد بود كه ايران نه تنها پايگاههاي مهم خود از جمله حزب الله، سوريه، حماس و .... را از دست نداده بلكه با كاهش تهديدها از محذورات منطقه اي خود كاسته و بر مقدوراتش مي افزايدو در اين شرايط ايران با فراغ بال به افزايش مناسبات بين المللي خود مي پردازد. - كاهش سطح تنش ميان ايران و غرب در صورت مديريت صحيح داخلي ايران نوعا منجر به گشايش اقتصادي خواهد شد و اين بدين معناست كه رژيم فربه سعودي در عربستان با يك تهديد ديگر كه عبارت است از “ايران قدرتمند اقتصادي“ مواجه خواهد شد و اين گشايش اقتصادي علاوه بر تثبيت داخلي و تضمين اقتدار داخلي جمهوري اسلامي ايران، قدرت حمايت و هدايت منطقه اي نيز براي ايران به بار خواهد آورد ودر آن صورت ايران با وجود منابع غني و سرشار نفت،گاز و معادن متنوع، همراه با يك ديپلماسي قوي اقتصادي حرف نخست انرژي در منطقه را خواهد زد. - بديهي است افزايش سطح تفاهم ايران و غرب هيچگاه به معني به رسميت شناختن رژيم صهيونيستس نخواهد بود، بلكه به طرز هوشمندانه اي ايران موفق خواهد شد تا اين رژيم را در مقابل خود خلع سلاح كند و از فشار بر مقاومت نيز بكاهد. در صورت دستيابي به يك فهم مشترك از مسايل سياسي- امنيتي بين المللي ميان ايران و غرب، قطعا رژيم صهيونيستي خاصيت تنش زايي شديد ميان روابط ايران و غرب را از دست خواهد داد. و حتي در صورت توافق در پايين ترين سطح نيز اين اسراييل خواهد بود كه خود را تنها مي بيند. مجموعه مسايل ذكر شده در بالا مويد اين مسئله است كه جمهوري اسلامي ايران در صورت هرگونه توافق و يا از بين بردن تنشها با غرب خاصيت “الهام بخشي“ در افكار عمومي منطقه را از دست نخواهد داد. چه آنكه افكار عمومي جهان اسلام بالاخص مردم منطقه همچنان جمهوري اسلامي ايران را در خط مقدم مقاومت و الهام بخش گروههاي مقاومت خواهند دانست و اين مسئله قويا و بر خلاف خواست سعودي هايي است كه چندسالي است به طرز تعجب برانگيزي منافعشان با اسراييل در منطقه به يك سمت و سو در حركت است. در پايان بايد منتظر ماند و ديد كه همچون ديگر پديده هاي تاريخي اين روند به كجا مي انجامد. آيا كشورهاي ذينفع در تقابل ايران و غرب آرام مينشينند؟ آيا عزمي جدي در غرب براي رفع موانع وجود دارد؟ و مهمتر از همه آيا رژيم صهيونيستي محصول اين مذاكرات را به تضمين امنيتي و ماهيتي خود گره خواهد زد؟ *كارشناس ارشد روابط بين الملل