پایگاه خبری الف 2 ارديبهشت 1396 ساعت 16:01 http://alef.ir/vdcgqt9t3ak9374.rpra.html?464816 -------------------------------------------------- عنوان : مناظره ،هدف یا ابزار کشف حقیقت؟ شهرام حلاج/2 اردیبهشت96 -------------------------------------------------- متن : گاهي سكوت خردمندانه‌ترين و اخلاقی‌ترین واكنش است، حتی در میانه رقابت انتخاباتی. گاهي پذيرش وجود «نقاط نيازمند تغيير» در «خود و خوديها» يا پذيرش «نقاطي قابل احترام» در «رقيب» منصفانه‌ترين كار است. چنين پذيرشي، هم گامي براي «توسعه» جهان بيروني آدمی است و هم گامي در «تعالي» جهان درون وی. جاي افسوس يا فرصت بهبود است كه موضوع مناظره و زنده يا ضبطي بودن آن نيز ابزاري شده‌است براي مجادلاتي كه كمتر نشان «تعميق‌ شناخت» و نقد منصفانه و آگاهانه روش و بهبود شرايط دارد. مجادلاتي كه فقط ابزاري است براي تخريب بيشتر رقيب. آيا مناظره زنده و اساساً نفس «مناظره تلويزيوني چندساعته»، «خير مطلق» است كه بايد عدم پخش زنده‌ي آن را همچون يك «شر مطلق» و پيشنهاد تغيير روش زنده را دشنام و اتهام محسوب‌كنيم و هريك از طرفين و هوادارانشان بكوشند كه اين دشنام يا اتهام را به گردن رقيب خود بياويزد. مناظره هم فقط يك روش شناخت است با همه‌ي دستاوردها و نيز همه‌ي آسيبهايش كه بايد آسيب‌شناسی و نقد شود. در مناظراتي كه تا كنون ديده‌ايم چقدر سخن از مفاهمه و مكاشفه حقيقت يا شناسايي راه بهتر مديريت بوده‌است؟ آيا مناظراتي كه ديده‌ايم بيشتر شايسته‌ي نام «محاجه» و «مجادله» نبوده‌اند؟ (محاجه‌هاي تاريخي با عين‌القضات همداني، حسين منصور حلاج يا گاليله را شنيده‌ايم.) آيا در چنين مناظراتي ممكن نيست كسي آمار غلط اعلام كند و چون قرار است در نيم‌ساعت كل مسأله حل و فصل شود اساسا كل جلسه به انحراف برود؟ آيا در چنين مناظراتي بخشي از حقيقت تحت تأثير توان اشخاص در جنگ رواني و صحنه‌گرداني و «شعبده بازيهاي صحنه‌اي» نيست؟ مناظراتي كه قرارباشد همه افراد جامعه را با هر سطح دانش و اطلاع و انتظاري جذب يا جلب كند و به صراحت گفته‌‌‌شده كه بايد «شور» و «شوق» براي افزايش «مشاركت كميتي» و افزايش «تعداد آرا مأخوذه» را موجب شود، چقدر به «شعور» و «تحليل» واقعيات براي افزايش عمق و دقت و «كيفيت آراي مأخوذه» كمك مي‌كند؟ مناظره در برابر ديدگان مردمي كه از آموزشهاي مقدماتي مباني «سياست» يا «اقتصاد سياسي» محروم بوده‌اند چقدر به‌ تنهايي گره‌گشا است؟ بپذيريم كه هريك از طرفين ممكن است نقدهاي منصفانه و كارشناسي به مناظره‌ي زنده داشته باشد. بپذيريم كه مناظره فقط يك راه از راههاي بسيار مختلف ايجاد عدالت و شفافيت است. اينكه ناگهان دفاع جانانه از مناظره زنده سكه‌ي رايج بازار مي‌شود و مخالفت يا حتي نقد و آسيب‌شناسي آن، دشنامي شايسته‌ي رقيب خود مي‌شود، خودش خبر از يك نقايصي و كاستي‌هايي مي‌دهد. وقتي اينگونه صحبت از وجوب زنده بودن مناظرات مي‌شود، بايد پرسيد: هريك از گروهها و اشخاص مدافع كنوني، آيا به اندازه‌ي كافي از رسانه‌ها و «روزنامه‌هاي آزاد» و اطلاع‌رساني زنده‌ي شئون مختلف اقتصادي، اجتماعي، سياسي، اداري، مذهبي و فرهنگي دفاع‌ كرده‌اند؟ وقتي مناظره تلويزيوني اينگونه اهميت مي‌يابد، بايد پرسيد: آيا از توزيع كاملا برابر و كاملا آزاد امكانات رسانه‌ي ملي بين تفكرات و نحله‌هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي، سياسي، اداري، مذهبي و فرهنگي در تمام طول سال دفاع كرده‌ايم؟ آيا از اينكه هريك از اين شاخه‌ها و نحله‌ها نگرش خود را آنگونه كه خود مي‌خواهند (و نه آنگونه كه ديگران برايشان مي‌سازند)، تبليغ و بيان كنند، دفاع مي‌كنيم؟ بياييد در مورد مناظره اغراق و غلو نكنيم و ظرفيتها و محدوديتهاي آن را منصفانه‌تر نقد و بررسي كنيم و از آن هم ابزاري ديگر براي تخريب رقيب به هر قيمتي نسازيم. رقيب انتخاباتي ما نيز بخشي از سرمايه و توان ملي كشور است كه البته هم «نقاط نيازمند تغيير» دارد و هم «نقاط قابل‌احترام» ، چنانكه ما خود و خوديهايمان هر دوي اينها را داريم و در عين حال با «دلايل» و «علايق»خويش، خود و خوديها را ترجيح مي‌دهيم. حق هريك از ما اين است؛ و انتخابات فرصتي برای شناسايي ميزان اين «حق ترجيح»، در سطح ملي است. بعد از تحریر: البته نفس حساسیت به مسائل انتخابات ارزشمند است. موضوع مورد تأمل يا ارزيابي در اين يادداشت عمق و روشهای بروز این حساسیت است.