پایگاه خبری الف 23 شهريور 1393 ساعت 13:27 http://alef.ir/vdcdjf0x9yt0ok6.2a2y.html?241586 -------------------------------------------------- عنوان : فیلمی برای بچه ها پیامی برای بزرگترها بخش تعاملی الف - معصومه مهرنامی -------------------------------------------------- اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند. متن : شهر موش ها این روزها با استقبال خوبی روبرو شده فیلمی شاد برای بچه ها نوستالوژی دهه شصتی ها پیامی برای نسل اولی ها. داستان فیلم ماجرا ی شهر آرامی است که موش ها با دشمن جنگیده و آن ها را رانده برای امنیت بچه هایشان دور شهر دیوار کشیده اند و با خیال راحت زندگی می کنند. تا اینکه سه تا از بچه ها برای پیدا کردن خوراکی خوشمزه ازشهر خارج وبه آنسوی دیوار می روند و در مسیر آبی که نمی توانند از آن عبور کنند بچه گربه ای را پیدا می کنند اول می ترسند بعد دلبسته می شوند پنهانش می کنند با اوبازی می کنند و در برابر دشمن بزرگ از او حمایت می کنند. پدر و مادرها که با دشمنان بزرگ جنگیده اند از چیزی که شبیه دشمن باشند دوری می کنند و با انها می جنگند بچه موش ها تعجب می کنند پدرانشان با دشمن بزرگ جنگیده اند ولی حالا از بچه گربه می ترسند دراین حال موش کوری که خارج از دیوارهای شهر زندگی می کند به بچه ها کمک می کند و انها را آموزش میدهد واز بچه گربه حمایت می کند بچه موش ها با شعار ما می توانیم وکمک موش کور دشمن بزرگ را نابود و بچه گربه را تحویل مادرش داده و با او خدا حافظی می کنند. آهنگ پایانی هم موفقیت با خنده را توصیه می کند. صرف نظر از جذابیت فیلم برای بچه ها که در جای خود بسیار با اهمیت است پیام پنهان فیلم خطاب به بزرگترها بسیار حائز اهمیت است. نسل اول در جنگ با نیروهای اهریمنی پیروز شده اند دیوار را برای جلوگیری از هجوم مجدد دشمن راه حل امنیت قرار داده اند غافل از اینکه در دنیای بی در و پیکر امروزی ارتباط به روانی آب وارد خواهد شد ونمی توان مانع ورود غریبه ها شد جاذبه های غریبه ها بچه ها را جذب می کند هر چند پدران همیشه بچه ها را از آن ها ترسانده بودند. موش کور که نماد کسی است که هر چند عشقش پشت همین دیوارهاست ولی چشم بر زیبایی شهر بسته و می تواند به بچه ها کمک کند تا بچه گربه را به مادرش برگردانند. بچه گربه ای که هر چند شباهت هایی به دشمن بزرگ دارد ولی او نیزمثل قهرمانان شهر از ظلم دشمن بزرگ می گریزد. بچه ها با کمک آموزش های صحیح و شناخت دشمن واقعی و با توان ما می توانیم تجهیز شده نه تنها بر دشمن بزرگ پیروز می شوند بلکه با سپردن فرهنگ بیگانه به دامن مادرشان با آنها خدافظی می کنند. ما هم باید به جوانانمان اعتماد کنیم با آموزش درست آنان را تجهیز کنیم با هر چیز که متعلق به بیگانه است آنها رانترسانیم تا قدرت شناخت داشته وخود در برابر دشمنان واقعی ایستادگی کنند.