پایگاه خبری الف 27 فروردين 1396 ساعت 11:08 http://alef.ir/vdcbw5ba0rhb0wp.uiur.html?462886 -------------------------------------------------- راهنمای کتاب/ «روزی تو خواهی آمد»؛ پرویز دوایی؛ جهان کتاب عنوان : حدیث حاضر و غایب... حمید رضا امیدی سرور، 27فروردین 1396 -------------------------------------------------- متن : «روزی تو خواهی آمد» (نامه هایی از پراگ) نویسنده: پرویز دوایی ناشر: جهان کتاب، چاپ اول 1395 164 صفحه، 12000 تومان   شما می‌توانید کتاب «روزی تو خواهی آمد» را  تا یک هفته پس از معرفی با ۱۰ درصد تخفیف از فروشگاه اینترنتی شهر کتاب خرید کنید.     *****   پرویز دوایی هر چه بنویسد خواننده دارد! یا در واقع خوانندگان خود را دارد. این ماجرا اغلب خود او را هم متعجب کرده، چنانکه در مقدمه تازه‌ترین کتابش (روزی تو خواهی آمد) که به همت نشر جهان کتاب به بازار آمده نوشته است:« {اینکه نامه های جمع شده در این کتاب} به چه کار کسی یا کسانی بیاید، متاسفانه از پیش بینی حقیر خارج است. گمان ندارم که بر علم و اطلاع و دانش کسی بیفزاید و...»، این را که دوایی می گوید « نوشته هایش به چکار جماعت می آید؟» هم می توان به حساب فروتنی‌اش گذاشت و هم بی‌اطلاع بودن او از شرایط و جایگاهی که بین بخش قابل توجهی از دوستداران جدی سینما و همچنین برخی از علاقمندان ادبیات دارد. به گمانم اگر به تعداد علاقمندانی که به دیدارش در پراگ می‌روند توجه داشته باشد، باید در می‌یافت که این سالها یکی از جاذبه‌های فرهنگی شهر پراگ برای ایرانیان اهل کتاب و سینما، خود پرویز دوایی است، یا در واقع دیدار با او. مثلا وقتی دوستی می گوید به پراگ رفته، اولین سوالی که به ذهن می‌رسد این است که (دیدن دوایی هم رفتی؟) و او جواب می دهد: «یک روز در پراگ بودم، برنامه‌ام طوری بود که یا باید موزه فرانتس کافکا را انتخاب می کردم و یا دیدار با دوایی را. نشد با دوایی قرار بگذارم رفتم موزه را دیدم!» و برخی نیز موفق به دیدار با او می‌شوند. شاید پرویز دوایی مهره مار داشته باشد! شاید...، روزگاری معروف بود اغلب مجله «سپید و سیاه» را از ته شروع به خواندن می‌کنند، چرا که نقد های سینمایی پرویز دوایی در آخرین صفحه «سپید و سیاه» منتشر می شد. حالا او سالهاست که ترک وطن کرده، از همان زمان با نوشته «خداحافظ رفقا» نقطه پایان بر دوران سینمایی‌نویسی خود گذاشت؛ اما برای کسی که این طور پرشور و عاشقانه می‌نوشت که نقد های سینمایی‌اش نیز به نوشته‌هایی ادبی نزدیک می‌شد، دست شستن از قلم دشوار است. از آن زمان بدین سو، دوایی به داستان نویسی پرداخته و البته در این داستانها بسیار از تجربیات خود به خصوص در ارتباط با سینما وام گرفته است. همین باعث شده آثار او بسیار جذاب باشند و نوستالژیک. علاقمندان سینما در این داستانها رد پای گذشته خود را می‌جویند، جایی که عشق‌ها و رویا‌ها با هم پیوند می‌خورد و خاطره‌ساز می‌شوند. از همه این‌ها که بگذریم یکی از جذابیتهای آثار دوایی، نثر منحصر به فرد اوست که در عین سادگی، زیبا و هوش‌رباست و از یک نوع شاعرانگی درونی برخوردار است که با تصویرها و توصیف‌های مورد استفاده او در نوشته‌هایش متناسب است و به اتفاق، بر خواننده این آثار تاثیر بسیار می‌گذارد. حال می‌خواهد نوشته‌ای سینمایی باشد، خاطره‌ای روایی و داستان‌گونه و یا نامه‌ها و یادبودهایی که برای دوستان و نزدیکانش نوشته، که آنها نیز دغدغه‌ها و دل‌مشغولی‌های نزدیک به او داشته و دارند. «روزی تو خواهی آمد»، هفتمین کتاب از مجموعه ای است که نشرجهان کتاب با عنوان جستارها منتشر می‌کند و سومین کتاب از سری «نامه‌هایی از پراگ» به قلم پرویز دوایی است، که پیش‌تر دو کتابِ «درخت ارغوان» و «به‌خاطر باران» از همین مجموعه منتشر شده بود. جدا از مقدمه کوتاه دوایی، خود کتاب از چهارده نوشته تشکیل شده که اغلب در مجله جهان کتاب منتشر شده‌اند، جز یکی که پیشتر در مجله فیلم در آمده و حالا در کنار دیگر نوشته‌ها در کتاب حاضر جمع‌آوری و به علاقمندان ارائه شده است. «باز هم...»، «بزغاله سفید»، «درس املا»، «گندم عید»، «حدیث حاضر و غایب...»، «آمد به یادم»، «... مهربان است»، «یک تکه راحت»، «سرور عزیز»، «آی لاو یو»، «خرازی فرشته»، «روزی تو خواهی آمد»، «چشم‌های مادر...» و «برکه مرغابی ها» عناوین بخش های مختلف کتاب «روزی تو خواهی آمد» را تشکیل می دهند.   نوشته های پرویز دوایی اغلب حال و هوای شخصی دارند و در میان آنها این قسم نوشته هایش که در واقع از دل نامه‌هایش به دوستان و اطرافیان بیرون کشیده شده از همه شخصی ترند. او در این نوشته‌ها از حال روز خود در غربت گفته، به رخداد‌های فرهنگی و تاریخی آن سرزمین پرداخته و از دوستان یاد کرده و به روایت خاطرات دور و نزدیک پرداخته و .... بنابراین عطر و بوی تهران قدیم را در لابلای این نوشته‌ها می‌توان استشمام کرد، نوستالژی روزهای رنگین گذشته را. شاید سادگی و دلپذیر بودن نثر دوایی بتواند خوانندگانی از طیف‌های مختلف را جذب خود کند، اما با اینحال مخاطب آثار او، مخاطب عام نیست، مخاطبی است که از یک دانش نسبی از فرهنگ، سینما، تاریخ و ادبیات برخوردار باشد؛ از این منظر هرچه این اشراف و آگاهی و همچنین شناخت از خود نویسنده بیشتر باشد؛ جذابیت این آثار نیز بیشتر می شود. کتاب «روزی توخواهی آمد»، (و دو کتاب دیگری که در مجموعه نامه های پراگ پیش از این منتشر شده اند)، بیشتر از نوشته های داستانی پرویز دوایی نیازمند شناخت دغدغه‌ها و دل‌مشغولی‌های خاص این نویسنده است. اما به همین نسبت نیز از بار نوستالژیک و تاثیرگذاری بیشتری هم برخوردار است. گفتیم این کتاب دربرگیرنده نامه هایی است از پرویز دوایی، اما  این نامه ها از تفاوت هایی اساسی با آن ذهنیتی که اغلب از نامه‌‌نگاری در ذهن داریم، برخوردار هستند. دوایی خود در توضیح این نامه‌ها نوشته است: «... این ها یک سری نامه‌هایی بوده به دوستان که در این جا البته بعد از «پاکسازی» های ضروری و الزامی(!) چاپ شده اند. بقیه مطالب هم، مثل همان نامه‌ها، در کنار ابراز ارادت به لطف و پاسخ به دوستان، در واقع به قول آن آقا «تفکرات تنهایی» و گفت و گوهایی ست با خویشتن خویش در گذرگاه های این شهر در تلاش برای آوردن و شرکت دادن یاران غایب عزیز در کنار خود...»   در شکل معمول نامه‌ها بیشتر از اوضاع و احوال بیرونی و کاروبار نویسنده خود خبر می‌دهند که اوضاع چنین است و چنان. اما نامه‌های گردآمده در این کتاب در واقع از حال و هوای فکری و روحی نویسنده خود خبر می‌دهند، همچنین از اتفاقها و خاطراتی یاد می‌کنند که از زبانی روایی و تصویری برخوردارند. بنابراین در آنها کمتر از اخبار روزمره و مستقیم نشانی هست و اگر هم به ضرورتی بوده حذف شده است، چنانکه گیرنده نامه مشخص نباشد یا در واقع اهمیتی نداشته باشد که این نامه ها به چه کسی نوشته شده است، زیرا نویسنده آن اهمیت دارد و همین ویژگی است که این نامه‌ها را از شرایطی برخوردار می سازد که دیگران نیز می توانند آن را خوانده و از خواندنش لذت برده یا از آن تاثیر بگیرند.