پایگاه خبری الف 11 مرداد 1393 ساعت 11:21 http://alef.ir/vdcb80b59rhbffp.uiur.html?236319 -------------------------------------------------- عنوان : درباره وقوع آنچه در مهدکودکی در اردبیل گذشت بخش تعاملی الف - حسن فاتحی -------------------------------------------------- اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند. متن : ماجرای مشکوک کودک آزاری درمهد کودک ستایش اردبیل که به اذعان متولیان بهزیستی اردبیل، علیرغم چهاردوره بازرسی ازاین مرکز!، اتفاق افتاده است، این روزها به اخبارداغ صفحه حوادث وتحلیل وگمانه مسئولین استان بدل شده است. آقای مجید نوربخش استاندار اردبیل درسخنانی حادثه کودک آزاری در مهدکودک ستایش را عملی مشکوک دانسته وعنوان نموده است "اصل قضیه برای ما رنج‌آور و بسیار دردآور بود و ما آن را محکوم می‌کنیم و این کار نیز از طریق مراجع قضایی و اداری در حال پیگیری است و حتی این مسئله مشکوک است و اگر خدمه مهد که حق تغذیه کودک را نداشته به جای مربی به این کار دست زده چطور ممکن است وظیفه‌ای که بر عهده مربی بوده خود کمک مربی یا مربیان آن را انجام نداده و حتی از این صحنه‌ها فیلمبرداری کنند." همچنین رئیس سازمان بهزیستی کشور با استناد به گزارش های مدیرکل بهزیستی اردبیل، کودک آزاری درمهدکودک ستایش اردبیل را خطای انسانی! عنوان نموده و گفته اند "این مهد بر اساس اعلام مدیر کل استان از ابتدای سال جاری تاکنون ۴ بار بازدید نوبتی از آن صورت گرفته بود و جزو مهدهای خوب استان اردبیل محسوب می شده ولی این خطای انسانی در یک لحظه رخ داده که البته کار بسیار زشت و ناپسندی بوده و مربی این مهد باید تقاص کار خود را پس دهد." سوالات فراوانی عطف این اظهار نظرهای بعضا" متناقض مسئولین استانی و سازمان بهزیستی در افکار عمومی، بخصوص در اذهان کارشناسان و نویسندگان شکل گرفته است که شاید پاسخ بدین سوالات، مارا به تحلیل های نزدیک به واقعیت درمورد علت واقعی کوک آزاری ها دراین مرکز و مراکز دیگر رهنمون نموده باشد. الف- چگونه ممکن است علیرغم چهار دوره بازرسی و آن هم ازمهدکودک سه ستاره استان، به ناگه شاهد پخش کلیپ کودک آزاری و آن هم درصفحات وب خارجی بوده باشیم؟ ب- خانم یا آقایی که این کلیپ را ضبط و رسانه ای نموده است، چرا بجای توجیه و ارشاد خانم کودک آزار که ظاهرا "غیرمتخصص و غیرمتعهد به نظر می آید، کلیپ این کودک آزاری را دراختیار رسانه های معاند نظام قرار داده است؟ ج- اگربپذیریم که براساس گزارش مدیرکل بهزیستی اردبیل، چهار دوره بازرسی از این مهدکودک به عمل آمده است!، درآن صورت باید به این سوال جواب بدهیم که این بازرسی ها صوری و گزارش نویسی مجازی بوده است یا اینکه واقعا" بازرسی کارشناسی به عمل آمده است؟ د- چرا خبر این کودک آزاری درآستانه هفته بهزیستی رسانه ای شد و آیا ممکن است دست های عوامل ... دراین حادثه، نقشی داشته باشد؟ بنده به عنوان یک وبلاگ نویس و فردیکه بی آشنا نیز با مشکلات و مسائل بهزیستی استان اردبیل نمی باشم، به مسئولین محترم قضایی پیشنهاد می کنم تحلیل های زیر را نیز مدنظر داشته باشند تا انشااله من بعد چنین اخبار ناگواری ازاستان به افکارعمومی کلان مخابره نشده باشد. ۱- بدون اینکه فرد یا افراد خاصی را مدنظر داشته باشم، معتقدم روش مدیریتی رابطه سالارانه و باندگرایانه درنهاد های حمایتی و تربیتی بدلایل زیر کارسازنبوده و بلکه ازعلل مهم چنین حوادث تلخی خواهد بود. الف-سازمان بهزیستی از زمانی که پاره ای امورات مدیریتیش به بخش های خصوصی واگذار گردیده، این واگذاری ها غالبا" فله ای و غیرکارشناسانه و باندگرایانه اتفاق افتاده است و بنده شهادت می دهم که در برخی از مراکز نگهداری کودکان معلول ذهنی و آسیب پذیر، حادثه به مراتب بدتر ازحادثه  مهدکودک ستایش اتفاق می افتد ولی متاسفانه نه دیده می شود و نه کسی هست که دلش به حال این بچه های معصوم بسوزد. بنده خودم درمرکز نگهداری معلولین ذهنی یکی ازشهرهای استان درسال ۱۳۷۳ به عنوان نیروی طرحی مشغول بکاربودم و به عینه می دیدم چگونه کار نگهداری از کودکانی که نیازمند توجه کارشناسانه می باشد به مددجویان خانم این سازمان سپرده شده است و آن ها که اندک دریافتی داشتند، چگونه با توسل به مکانیسم جابجایی عقده های خود را سر این کودکان معصوم خالی می کردند. هرچند ازآن تاریخ یعنی سال ۱۳۷۳ دو دهه گذشته است، ولی همین مراکز نگهداری به بخش خصوصی واگذارشده و برای اینکه چنین مراکزی زیان دست افرادیکه مسئول چنین مراکزی هستند نگذارد، درمواقعی آن ها بجای بکاربردن نیروهای تحصیل کرده و متخصص ازمددجویان خانم یا آقای سازمان بهزیستی درقبال اندک دست مزد کار می کشند و این برخلاف روح کارکردهای تربیتی می باشد. بنابراین تحلیل اول من درمورد حادثه کودک آزاری مهدکودک ستایش این می باشد که ممکن است مدیریت این مهدکودک درجهت رهایی از پرداخت حقوق قانونی به نیروی متخصص ودوره دیده، تعمدا" امورات تغذیه ای این مهدرا به خانمی سپرده که غیرمتخصص وغیرعلمی بوده است که اگراین گمانه تایید میدانی شود می بایست ما نگران سایرمراکز نگهداری ومهدکودک ها بوده باشیم. ۲- تحلیل دوم بنده این است که دست های درکاربوده است که به صورت سازمان دهی شده و تبلیغی بانیت جلب توجه درآستانه هفته بهزیستی بخصوص بانیات انتخاباتی خود را رسانه ای نموده باشند که سند این گمانه بنده اعتماد به گزارش و کلیپ خانمی بوده است که ظاهرا" چهارماه است دراین مهدکودک مشغول بکارشده است. بنده اگردسترسی به این کلیپ گیرنده ظاهرا" محترم داشتم، قطعا" ازانگیزه رسانه ای نمودن چنین حادثه تلخی جویا می شدم و اینکه چرا بجای اینکه این گزارش را دراختیار استانداری درنهایت قرارداده باشد، این کلیپ را درفضای وب گسترش داده است؟ ۳- تحلیل سوم این می تواند باشد که نتیجه مدیریت آمرانه و گزارش گرایانه و امنیتی قطعا" این خواهد بود که گزارش و کلیپ خانم تازه کاری، آبروی متولیان تربیتی استان را به چالش بکشد، من فکر می کنم یکی ازدلایل مهم چنین حوادث تلخی درمراگز نگهداری ویا مهدکودک ها، رویکرد رابطه سالارانه در خود سازمان بهزیستی می باشد که بجای اینکه ملاک گزینش افراد مسئول متولی چنین مراکزی، سابقه علمی و تعهدکاری آن ها بوده باشد، موارد رابطه ای و سفارشی و صوری نیز مزید بردلایل این خطاها بوده است. چگونه پدر یکی از کودکان مهد کودک ستایش در جریان کلیپ قرارگرفته و اصولا" آیا روش تهیه و گزارش رسانی خانم مربی کلیپ گیرنده تازه کار! که احتمالا" کلیپ را وی دراختیار یکی از اولیا قرارداده است تا به بهزیستی مراجعه کند، مشکوک نمی باشد؟