پایگاه خبری الف 8 مهر 1395 ساعت 12:02 http://alef.ir/vdcb0zbf9rhb9gp.uiur.html?397069 -------------------------------------------------- عنوان : رقابت محمدبن سلمان و محمدبن نايف -------------------------------------------------- متن : ملك سلمان با بركناري شاهزاده مقرن از مقام وليعهدي و روي كار آوردن محمد بن نايف و محمد بن سلمان در مقام وليعهدي و جانشيني وليعهدي، اقدامي بي‌سابقه و تحولي كم‌نظير در نظام سلطنتي آل‌سعود انجام داد. با اين اقدام، دولت كنوني رياض دست به يك تقسيم كار در جهت حفظ نظام سعودي زده است كه در اين راستا، مديريت مسائل اقتصادي در دستان محمد بن سلمان و مديريت مسائل امنيتي برعهده محمد بن نايف قرار دارد. البته محمد بن سلمان به عنوان وزير دفاع عربستان، علاوه بر انجام اصلاحات اقتصادي، مديريت پرونده‌اي منطقه‌اي مانند يمن و بحرين را هم در دست دارد. بي‌ترديد عمده اقدامات انجام شده از سوي اين دو، براي دور ساختن تهديدات از نظام سعودي و حفظ آن است و به همين خاطر، آنها ناگزير هستند با يكديگر همكاري‌هايي داشته باشند ولي در لواي اين همكاري‌ها، يك نوع رقابت براي جانشيني ملك سلمان نيز وجود دارد و هر كس، تلاش مي‌كند خود را براي برعهده گرفتن عنوان پادشاهي در آينده لايق‌تر نشان دهد. شايد اين سوال مطرح شود كه محمد بن نايف، وليعهد است و او نبايد دغدغه‌اي براي جانشيني داشته باشد و محمد بن سلمان هم با توجه به اين مساله، نبايد تلاش بيهوده كند؛ ولي چرا آنها با يكديگر رقابت دارند؟ پاسخ به اين سوال در اين واقعيت نهفته است كه اصل جانشيني در عربستان ديگر مانند سابق ضابطه‌مند نيست. تا پيش از بركناري مقرن از وليعهدي، مبنا بر آن استوار بود كه فرزندان عبدالعزيز براساس ترتيب سني عهده‌دار پادشاهي و وليعهدي مي‌شدند. از سال ۱۹۵۳ تا روي كار آمدن ملك سلمان اين اصل تداوم داشت ولي ملك سلمان با بركناري شاهزاده مقرن، قاعده سني را برهم زد. او با عبور از همه نوادگان عبدالعزيز، محمد بن نايف و محمد بن سلمان را براي وليعهدي و جانشيني وليعهدي انتخاب كرد، در حالي كه شاهزادگان ديگري هم در خاندان آل‌سعود بودند كه از نظر سني بر اين دو نفر ارجحيت داشتند. در چنين شرايطي، محمد بن نايف و محمد بن سلمان با مدنظر قرار دادن اين نكته، بخواهند جاي پاي خود را محكم‌تر كرده با انجام مانورهاي مختلف درصدد آن باشند كه حمايت‌هاي بيشتري را هم در ميان خاندان آل‌سعود و هم در ميان بازيگران خارجي كسب كنند. البته اين رقابت بيش از آنكه از سوي محمد بن نايف دنبال شود، از سوي شاهزاده جوان سعودي، محمد بن سلمان دنبال مي‌شود. اقدام ملك سلمان در بركناري شاهزاده مقرن از وليعهدي و حبس خانگي او موجب شده است تا محمد بن سلمان نسبت به آينده خود با ترديدهايي روبه‌رو باشد و اين ضمانت كه او پس از مرگ پدر، وليعهد مي‌شود را نداشته باشد. همه اين مسائل موجب شده است تا احتمال بركناري محمد بن نايف را دور از ذهن ندانيم. ملك سلمان يك بار با بركناري برادرش مقرن، هزينه بسياري پرداخت كرد و تابوها را شكاند و در اين فضا، بركنار كردن محمد بن نايف و جايگزين ساختن فرزندش محمد، ديگر آن هزينه‌ را مانند سابق براي او ندارد. بسياري معتقد هستند كه ملك سلمان در سال‌هاي پاياني عمر خود درصدد است تا نسل پادشاهي را در خانواده خود محصور كند. البته انجام اين كار آسان نبود و به همين خاطر، او مجبور به اتخاذ سياست گام به گام شد. در اين راستا، بركنار ساختن مقرن از وليعهدي و جانشين كردن محمد بن نايف گام نخست اين سياست بود تا اين بركناري و جايگزيني، چندان حساسيت‌آميز در خاندان سلطنتي نباشد. گام دوم اين سياست هم اجرايي كردن نقشه نهايي و اعلام وليعهدي محمد بن سلمان و بركناري محمد بن نايف است. با اين وجود، وليعهد كنوني عربستان از جايگاه ويژه‌اي در اين كشور برخوردار است. دو مساله موجب شده است تا بگوييم كه محمد بن نايف فرد قدرتمندي محسوب مي‌شود: نخست، ويژگي‌هاي خانوادگي محمد بن نايف است. پدر او در مدت زمان كمي وليعهد عربستان بود. همچنين پدرش به مدت هجده سال عهده‌دار سمت وزارت كشور بود و در آن سال‌ها، محمد بن نايف به عنوان دستيار پدر فعاليت داشت و همين موجب شده است تا او در مباحث امنيتي مسلط باشد و به عنوان مرد اول امنيتي در عربستان در مبارزه با تروريسم به ويژه القاعده معرفي شود. دومين ويژگي محمد بن نايف، در حمايت كامل و گسترده واشنگتن از اوست. امريكا در عربستان بازيگر بسيار مهمي محسوب مي‌شود و هر كس مي‌خواهد به عنوان پادشاهي در عربستان برسد، بايد از حمايت قاطع اين كشور برخوردار شود. با اين حال، رقابت‌هاي محمد بن سلمان و محمد بن نايف در لواي يك نوع همكاري است. در عرصه سياست داخلي، اقدامات آنها كاملا مجزا از همديگر و بدون دخالت در كار ديگري است. هر دو نيز هدف‌شان حفظ نظام سعودي و دور ساختن تهديدهاست اما در رقابت اين دو نفر در عرصه سياست خارجي نمود پيدا مي‌كند. شايد اين مساله به دليل تلاش براي كسب حمايت خارجي و به ويژه امريكا باشد كه البته همان‌طور كه گفته شد، از سوي محمد بن سلمان اين رقابت بيشتر انجام مي‌شود. البته اين نكته قابل ذكر است كه اين رقابت هم در ظاهري محترمانه و در قالب يك نوع تقسيم كار صورت مي‌گيرد. با اين وجود، موفقيت محمد بن سلمان در دستيابي به مقام وليعهدي و حتي پادشاهي وابسته به دو شرط است: اراده به جانشين‌سازي جوان‌ها و كارآمدي اين افراد. شرط نخست اين مساله يعني اراده براي جانشين‌سازي جوا‌ن‌ها توسط ملك سلمان ظهور و بروز كرده است. محمد بن سلمان براي كسب شرط دوم كار سختي را در پيش‌رو دارد. او براي نشان دادن صلاحيت خود طرح چشم‌انداز عربستان ۲۰۳۰ و پرونده‌هاي منطقه‌اي را سرلوحه برنامه‌هايش قرار داده است. با توجه به قيمت نفت و خالي شدن خزانه اين كشور كه به دليل ولخرجي‌هاي اين كشور در حمله به يمن بوده است، هم‌اينك درباره موفقيت طرح ۲۰۳۰ محمد بن سلمان، ترديدهايي وجود دارد. با اين حال، موفقيت يا عدم موفقيت او مي‌تواند آينده او را رقم بزند. منبع: اعتماد