پایگاه خبری الف 22 مرداد 1396 ساعت 7:10 http://alef.ir/vdcai6nmo49nwu1.k5k4.html?501269 -------------------------------------------------- عنوان : تهديد كره شمالي و اتهامات ايران بخش تعاملی الف - ميرزاسعدين داورپناه -------------------------------------------------- متن : پس از بحران موشكي «كوبا» در اوايل دهه ٦٠ ميلادي، نگراني از جنگ هسته اي در جهان زمينه انعقاد معاهده و توافقنامه هايي را فراهم ساخت. معاهده ان پي تي مشهورترين محصول نگراني آن دوره است كه از اواخر دهه ٦٠ به مباني چانه زني اضافه شد و مدتهاست كه دستاويز همكاري قدرتها براي مهار كشورهايي مي باشد كه بدون جلب رضايت بزرگان در پي دستيابي به تكنولوژي هسته اي هستند.   اشاره به خطر جنگ هسته اي همواره خاطره «كوبا» را به ميان مي كشد اما «ايران»، «كره شمالي»، «عراق»، «ليبي» و «سوريه» كشورهايي مي باشند كه جنجال دستيابيشان به تكنولوژي هسته اي، تمركز بر چرايي تقويت مداوم زرادخانه قدرت هاي جهاني را به چگونگي پيشبرد برنامه هاي هسته اي در اين چند كشور منحرف كرده است. (جالب اينكه همين شش كشور از سوي جرج بوش پسر ملقب به «شرارت» شدند و سال ها در اين صفت نيز اشتراك داشتند. «ايران، كره شمالي، عراق» محور شرارت و «ليبي سوريه كوبا» آنسوي محور شرارت)   ان پي تي بر عدم اشاعه تسليحات هسته اي متمركز است، پرونده هاي اتهامي كه از سوي قدرت ها تحت عنوان «تسليحات هسته اي»  مطرح مي شوند، نتنها به برنامه «هسته اي» كشورها مي پردازند بلكه كنترل «تسليحات» ايشان را نيز در اهداف خود دارند. اين پرونده ها مبتني بر "موضوع" تسليحات هسته اي موجساز اجماع جهاني هستند و هر از چندي تمركز بر عملكرد يكي از كشورهاي نامبرده، هماهنگي و همسويي را در جهان سازماندهي كرده است.    پس از فروپاشي اتحاد شوروي فصلي نو آغاز شد. عراق و كره شمالي درگير بازرسي هاي پرونده اتهامي تسليحات هسته اي شدند و اجماع جهاني شكل گرفته بر سر مقابله با تهديدات آن دو كشور، سال ها بعد براي پرداختن به ايران و ليبي نيز بكار آمد. (پرونده هسته اي سوريه در اوايل ناآرامي هاي جاري در اين كشور، از سوي شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي به شوراي امنيت سازمان ملل ارجاع شد اما به علت آغاز جنگ داخلي سوريه به تحميلات و مذاكرات نرسيد.)   هر چهار كشور عراق، كره شمالي، ايران و ليبي به مذاكراتي نشستند و هر كدام به عوض رفع تحريم ها معاملاتي داشتند. هر چهار كشور با اتهام بي صداقتي روبرو شدند و مباحث «نقض فاحش يا تخلف»، «موانع رفع تحريم»، «روح توافق»، «برنامه تسليحاتي و موشكي»، «محدوده بازرسي ها»، «پولشويي» و ... را طي دوران تعامل تجربه كردند.    نتيجه همه مذاكرات در ابتدا «توافق تاريخي» خوانده مي شد و پس از چندي يك توافق حداقلي كه تكميل آن به تجديد نظراتي نياز دارد! علاوه بر شباهت سرفصل اختلافات اجرايي و يكساني اهداف، رويدادهاي هر پرونده بر روند پروندهاي ديگر موثر بوده زيرا اين ها اجزاي به هم پيوسته موضوع كلي تهديد تسليحات هسته اي برشمرده مي شوند.(نرمش سريع ايران، ليبي و كره شمالي پس از حمله سال ٢٠٠٣ به عراق، يك نمونه بارز وابستگي پرونده هاست.)    اكنون ليبي و عراق خنثي شده و ايران همراه كره شمالي همچنان در پرونده هسته اي گرفتارند، دو كشور دو راه جدا برگزيده اند اما به نظر مي رسد از تجارب يكديگر بهره برمي دارند آنچنانكه قدرت ها نيز از عكس العمل جامع نسبت به رفتار هر كدام براي تاثير بر موقعيت ديگري غفلت نمي كنند.    كره شمالي خود را از تعهدات ان پي تي فارغ كرده و تسليحات هسته اي را به رخ مي كشد. ايران هم بار ديگر با برجام به معامله اي وارد شده كه همان مباحث تكراري پرونده هاي پيشين بر آن سايه انداخته (تخلف و نقض فاحش، روح توافق، برنامه موشكي، رفع تحريم، دسترسي هاي نامحدود و ...) و حتي ادبيات چانه زني هر روز بيشتر مشابه ايام تعامل عراق با قدرت ها مي شود اما بر خلاف عراق يا ليبي، ايران هرگز دست از موشك برنداشته چون آگاه است كه در تيررس بودن متحدان و منافع امريكا، سطحي از بازدارندگي را تامين مي كند.  جنجال اخير و تهديدات لفظي آمريكا و كره شمالي عليه يكديگر دست كم تاكنون به شدت نمونه مشابه آن در ٢٠١٣ (ماه هاي پيش از توافق موقت ژنو) نرسيده اما راي ١٥ عضو شوراي امنيت در تصويب قطعنامه اخير عليه كره شمالي، زنگ هشدار آغاز فصل نو اجماع سازي را به صدا درآورده است. اجماعي كه بنا بر تجارب پيشين ايران را نيز در شمول توجه خود خواهد گرفت آنچنانكه همزمان با غوغاي تهديدات كره شمالي، مقامات امريكا هوشيارانه و مكرر از تخلفات ايران سخن مي گويند و اتهامات را روز به روز افزايش مي دهند.    پرونده هاي هسته اي ايران و كره شمالي اشتراكاتي در تاريخچه دارند لذا تهييج براي اجماع سازي نيازمند بزرگنمايي تهديد تسليحات هر دو كشور است. طرف برجامي ايران به مدد ترسيم عواقب بكارگيري سلاح هسته اي و خروج از رژيم نظارت و بازرسي، تحميل مطالباتي در حداكثر ظرفيت برجام را پيگيري مي كند اما ايران از تجربه عراق و ليبي و كره شمالي درس ها آموخته و پيشروي يا عقب نشيني از خاكريزهاي خود را در سر نمي پروراند حتي اگر توافق هسته اي مقرراتي ديگر داشته باشد.    چندي است كه رييس جمهور كنوني امريكا نيز آشكارا عنوان «كشورهاي ياغي و سركش» را براي در كنار هم گذاشتن «ايران و كره شمالي و سوريه» بكار گرفته كه يادآور همان حكايت محور شرارت است. موقعيت حساس تري در پيش خواهيم داشت زيرا با اقدامات هدفمند ترامپ، دامنه اجماع سازي به رهبري امريكا در حال گسترش و تقويت مي باشد.